امکان تکرار فاجعه اتمی

زغال‌سنگ می‌کشد، به‌ویژه در چین. بیش از نیم میلیون نفر هر ساله در چین به شکلی زودهنگام جان خود را از دست می‌دهند و این در نتیجه هوای به شدت ناپاک در این کشور است. زغال‌سنگ که چین تقریبا چهارپنجم از برق خود را از آن می‌گیرد، عامل اصلی این آلودگی مرگبار است. از آنجا که تولید برق در این کشور باید تا سال ۲۰۳۰ دو برابر شود تا با رشد اقتصادی و شیوه زندگی مرفه‌تر همگام شود، آسیب برخاسته از زغال‌سنگ پیش از آنکه بهتر شود، بدتر خواهد شد. با توجه به این تصویر تیره و تار، قابل فهم است که دولت می‌خواهد منابع انرژی خود را متنوع سازد. انرژی هسته‌ای برای این بلندپروازی بس مهم است. حتی وقتی شک و تردید در مورد آن در سایر نقاط جهان افزایش یافت، چین گسترش آن را یک اولویت قرار داد. با توجه به اینکه چندین رآکتور در این کشور در حال ساخت است اما این کشور قصد دارد تا سال ۲۰۲۰ ظرفیت هسته‌ای خود را سه برابر سازد. در ۱۰ دسامبر، شرکت چینی تولید برق هسته‌ای (CGN)- بزرگ‌ترین سازنده و اپراتور نیروگاه‌های هسته‌ای این کشور- در نظر دارد سهام در بورس هنگ‌کنگ را شناور سازد. این کشور هیچ نیازی به سرمایه‌گذاران خارجی برای تامین مالی بلندپروازی‌های هسته‌ای‌اش نمی‌بیند.

برای بسیاری از کشورها، انرژی هسته‌ای یک گزینه ضعیف است. رآکتورهای بزرگ همواره پرهزینه‌تر بوده و زمانی بیش از آنچه پیش‌بینی شده زمان می‌برد. همان‌طور که منابع جایگزین انرژی بیشتر شده، اقتصاد انرژی هسته‌ای هم بدتر شده است. نگرانی دیگر، ایمنی آن است. درست همان‌طور که خاطره فاجعه فوکوشیما در ژاپن در حال محو شدن است، بزرگ‌ترین رآکتور هسته‌ای اروپا- در اوکراین- هفته گذشته تعطیل شد. چنین نگرانی‌هایی خطر لغو این پروژه‌ها از سوی سیاستمداران- و همچنین فزونی گرفتن هزینه‌ها- را افزایش می‌دهد.

با این حال، چین، با هیچ یک از این محدودیت‌ها مواجه نیست. دولت مشتاق است تا هزینه‌ پروژه‌های بی‌شمارِ زیربنایی غیرسودآور و ضررده را بپردازد بسیاری از شهروندان بیشتر نگران آلودگی هوا هستند تا ایمنی هسته‌ای و هیچ مخالفت سیاسی در این زمینه وجود ندارد و به این ترتیب رآکتورها به چرخه مرور زمان می‌افتد. با این حال، شتاب بی‌پروا به سوی انرژی هسته‌ای خطرناک‌تر از آن چیزی است که دولت چین به آن اذعان می‌کند و ضرورت کمتری هم برای آن هست.

یکی از درس‌های اصلی فوکوشیما این بود که مقررات سیاسی و مبهم خطرناک است. دستگاه تنظیم قانون در چین غیرپاسخگو و ابهام‌آلود است و اهداف بلندپروازانه برای یک فناوری مخاطره‌آمیز باید زنگ‌های هشدار را به صدا در آورد. در اوایل سال جاری، یک رگولاتور فرانسوی ایمنی هسته‌ای که با وضعیت چین آشنا بود، به همتایان خود اعلام کرد که «خیلی هشیار باشند». دولت چین در نادیده گرفتن ایمنی در دستیابی به فناوری‌های غرورآمیز سابقه دارد؛ مثال آن اعمال فشار برای داشتن سریع‌ترین قطار جهان در فقدان نهادهای نظارتی بود که باعث تصادف فاجعه بار قطار در نزدیکی ونژو در سال ۲۰۱۱ شد.

رویکرد چین به ظرفیت‌سازی منجر به خطر تصادف شده است. به جای انتخاب یک طراحی واحد و درست و حسابی برای رآکتورهای جدید، دولت تصمیم گرفته طرح‌های غربی را «بومی‌سازی» کند. مزیت این روش این است که چین سپس می‌تواند نوآوری‌های خود را ثبت و از فروش آنها به جهان کسب درآمد کند؛ جنبه منفی‌اش هم این است که اکنون چندین طرح رقیب وجود دارد که از سوی شرکت‌های دولتی رقیب ترویج می‌شود و هیچ‌یک به‌خوبی آزمایش نشده است.

چین باید بلندپروازی‌های خود را به‌گونه‌ای با ساز و کارهای نظارتی هماهنگ سازد و رآکتورهای خود را با استفاده از بهترین تکنولوژی موجود بسازد که اتفاقا هم غربی است. هزینه انرژی تجدیدپذیر به سرعت در حال کاهش است و کارآیی‌اش به شدت در حال افزایش. سال گذشته، بیش از نیمی از تمام ظرفیت جدید راه افتاده‌ تولید انرژی در چین آبی، بادی یا خورشیدی بود. اگر چین بخواهد فاصله گرفتن از زغال‌سنگ را سرعت بخشد، افزایش آن آلترناتیوها بسیار ایمن‌تر خواهد بود.

منبع: اکونومیست