پایان بازی؟!
دیوید ایگناتیوس
ستون‌نویس واشنگتن‌پست

کارشناسان آمریکایی می‌گویند در ۴ سال جنگ داخلی سوریه، تا این اندازه بشار اسد و دولت دمشق تحت فشار نبوده است. این شرایط ویژه چند راه‌حل خشک و خشن پیش پای آمریکا، ایران، روسیه و همسایگان سوریه باقی می‌گذارد. مقامات آمریکایی می‌گویند که اسد از ۴ جهت تحت فشار است؛ جبهه نخست گروه ائتلاف شورشیان به نام جیش‌الفتح است و جبهه دوم گروه جبهه النصره است که از سوی عربستان سعودی، قطر و ترکیه حمایت می‌شود. این گروه مرکز استان ادلب را هم به تصرف خود در آورده است. گروه جبهه النصره گروهی است که مستقیما از القاعده دستور می‌گیرد و زیر شاخه این گروه به حساب می‌آید. اما جبهه سوم، شورشیان میانه‌رو هستند که به‌عنوان جبهه جنوبی شناخته می‌شوند. این گروه حمایت ایالات‌متحده و اردن را پشت سر خود دارد و مناطق جنوبی سوریه را به تصرف خود در آورده‌ است. اما دولت خودخوانده اسلامی که از همه آنها ترسناک‌تر است، توانسته در مرکز، شمال و شرق سوریه جولان دهد و نیمی از سوریه را به تصرف خود درآورد.

البته با همه این تفاسیر هنوز به«پایان بازی» نرسیده‌ایم و بشار اسد پیش‌تر شرایط مشابهی را تجربه کرده است. او تاکنون از سوی حامیان خود به خوبی حمایت شده است. در آخر هفته گذشته، حسن روحانی رئیس‌جمهوری ایران گفت که تا پایان راه با اسد خواهند ماند و از او دفاع خواهند کرد. فشار به اسد ایالات‌متحده را هم با مشکلات آزاردهنده‌ای روبه‌رو می‌کند. زیرا در بسیاری از میادین جنگی که در آنها گروه‌های مخالف دمشق پیروز شده‌اند، افراطیونی قرار دارند که پیش از این از سوی واشنگتن در رده گروه‌های تروریستی طبقه‌بندی شده‌اند. گروه‌هایی مثل جبهه النصره و گروه دولت خودخوانده اسلامی. برخی از مقامات آمریکایی می‌ترسند در صورت اتفاقاتی در دمشق، با پر شدن خلأ قدرت در سوریه توسط این گروه‌های افراطی، منطقه بیش از پیش با بی‌ثباتی روبه‌رو شود. ایالات‌متحده تاکنون همکاری با جبهه النصره را نپذیرفته است، زیرا می‌گوید این گروه از همکاری خود با القاعده پشیمان نیست. حتی اگر این گروه از سوی متحدان آمریکا یعنی ترکیه و قطر مورد حمایت قرار بگیرد اما ایالات‌متحده این گروه را به رسمیت نخواهد شناخت. ایالات‌متحده حتی پس از مصاحبه ابو محمد الجولانی با الجزیره و اذعان به اینکه نیروهای آنها کاری به کار آمریکا نخواهند داشت و با آمریکا وارد جنگ نخواهند شد، متقاعد نشده است. از سوی دیگر دولت خودخوانده اسلامی در سوریه و عراق مناطق وسیعی را نسبت به سایر گروه‌های تروریستی به تصرف خود درآورده است. همین موضوع این احتمال را مطرح کرده که آمریکا با گروه‌هایی که به نظرش کمتر شیطان صفت‌ هستند، همکاری داشته باشد. در این سناریو، گروه‌هایی مثل جبهه النصره مجددا مورد توجه قرار می‌گیرند. این گزاره از همان منطقی پیروی می‌کند که می‌گوید «نخست هیتلر را شکست بده و سپس به حساب استالین برس.» برخی تحلیلگران دیگر هم می‌گویند بهترین گزینه این است که ارتش ترکیه مداخله کند و آمریکا نیز از ارتش ترکیه حمایت هوایی داشته باشد.

دکترین اوباما همچنان بر رویکرد دیپلماتیک تاکید دارد. مقامات آمریکایی می‌گویند که تهران و مسکو متوجه شده‌اند که دولت دمشق از سوی افراطیون به شدت تحت فشار قرار گرفته است و همین موضوع موجب می‌شود آنها از رویکرد دیپلماتیک استقبال کنند. مقامات ایالات‌متحده امیدوارند روسیه و تهران از این تغییر مشی استقبال کنند. اما در این چهار سال وحشتناک، داشتن امید، یک راهبرد محسوب نمی‌شود و غم‌انگیزتر اینکه ایالات‌متحده در این مدت یک نیروی قابل اتکا و میانه‌رو به‌وجود نیاورده است.