رمزگشایی از  «راز سر به مهر» ظریف؛ ناگفته هایی از مذاکرات برجامی/ زیرکی عباس عراقچی در آشکار کردن حیله ژاپنی!

اخیرا کتاب با «راز سر به مهر» به قلم محمدجواد ظریف، علی اکبر صالحی، سید عباس عراقچی و مجید تخت روانچی با موضوع برجام در ۶ جلد به نگارش درآمد و توسط انتشارات اطلاعات منتشر شده است.

این مجموعه گزارشی است توصیفی و مستند درباره روند یکی از مهمترین پرونده های تاریخی ایران که می کوشد قرائت ایرانی از برهه ای مهم در سرنوشت معاصر را به تصویر بکشد.

 

جماران هر شب بخش هایی جذاب از این کتاب را منتشر می کند:

مباحثات سنگینِ مسقط (۴)؛ تولد کمیسیون مشترک

  • یک رویکرد قابل تأمل دیگری که در گفتگوهای حاشیه‌ای بروز یافت، آن بود که طرف آمریکایی نهایتاً از اصرار بر تعطیلی فردو در این مرحله، یعنی در گام نخستین منصرف شد و پذیرفت که این موضوع در گام نهایی مورد بحث قرار گیرد. طرف ایرانی اصرار داشت که تصور امکان تعطیلی فردو به هیچ‌وجه معنا ندارد و تنها راه آن است که فردو به جای یک مرکز غنی‌سازی صنعتی، به یک «مرکز تحقیق و توسعۀ غنی‌سازی» تبدیل شود. طرف آمریکایی در مقابل، خواستار تعطیلی کامل فردو بود و یک نوبت غفلتاً این‌طور بر زبان آوردند که «فردو باید کلاً منهدم شود»، که با برخورد تند هیئت ایرانی عقب‌نشینی کردند و قرار شد سرنوشت نهایی فردو در مذاکرات گام پایانی تعیین شود.
  • ژنو (۱): پایانی بر یک بحران غیرضرور و آغازی برای افق‌های جدید

  • مهم‌ترین تفاوت در رویه‌های داخلی اعضای «پنج به‌اضافۀ یک»، در مواضع آقای ریابکوف نمایندۀ روسیه بروز کرد که ناباورانه برای هیئت مذاکراتی جمهوری اسلامی ایران اسباب تعجب شد. نشان می‌داد او با هیئت‌های غربی در طرح نگرانی‌ها پیرامون برنامۀ هسته‌ای کشور کاملاً همراه است. پیش و پس از مذاکرات نیز در مقایسه با نمایندگان کشورهای غربی که فضایی مثبت از مذاکرات‌ ترسیم می‌کردند مصاحبه‌های نسبتاً غیر قابل قبولی با رسانه‌ها داشت. در این زمینه دو فرض را می‌توان مطرح کرد. نخست آنکه روس‌ها به اطلاعاتی دربارۀ تما‌س‌های دوجانبۀ ایران و آمریکا دست یافته بودند و بدین‌وسیله نارضایتی خود را نشان می‌دادند. دومین احتمال آنکه، نگران شده بودند شرایط به سمت تفاهم پیش رود و وضعیت تقابلی ایران و غرب، قالبی نو پیدا کند. [1]

چانه‌زنی در مسقط (۵)

  • با گنجاندن این بند آخر، پس از توافق شفاهی در دورۀ قبل برای نخستین نوبت حل مسائل مربوط به گذشته میان ایران و آژانس که عمدتاً شامل بحث چالش برانگیز «ابعاد احتمالی نظامی» بود، وارد متن پیش‌نویس تفاهم‌نامۀ چندجانبه شد. به‌عبارت دیگر؛ موضوعی مهم که ابعاد فنی آن می‌توانست پایانی نداشته باشد وارد کانال سیاسی گردید. با توجه به ماهیت سیاسی این چالش، ارزیابی مذاکره‌کنندگان ایرانی آن بود که با این تغییر در ماهیت موضوع احتمال حل‌و‌فصل آن تقویت می‌گردد.

ایران ـ آژانس: بازگشت به همکاری

  • ساعت ۱۰ شب روز یکشنبه ۵ آبان ۱۳۹۲ش، آقایان عراقچی و روانچی از مسقط به تهران بازگشتند و بلافاصله به دبیرخانۀ شورای عالی امنیت ملّی رفته و در آخرین جلسۀ جمع‌بندی شرکت کردند که در دبیرخانۀ مزبور از ساعت ۱۱ شب یکشنبه الی ۱.۵  بامداد دوشنبه ۶ آبان ۱۳۹۲ش، برگزار شد. در آن جلسه مقرر شد که طرح جدید کشور برای حل‌و‌فصل کلیۀ مسائل باقی مانده میان ایران و آژانس و به‌خصوص پی.ام.دی. به‌صورت گام‌به‌گام به آژانس ارائه شود. در گام اول سه‌ماهه، موارد اختلافی که مربوط به حال هستند و حل‌و‌فصل آنها ساده‌تر است، به آژانس پیشنهاد و گفته شود که اگر گام اول به‌خوبی برداشته شود و موضوعات مربوطه فیصله یابند، در گام‌های دوم و سوم به پی.ام.دی. خواهیم پرداخت.
  • به‌رغم آنکه به نظر می‌رسید سکوت آقای آمانو در استمرار بحث پارچین به‌منزلۀ عبور از موضوع باشد، اما واقعیت چنین نبود و دیپلمات ژاپنی در جدول سودوکوی[2] خود زیرکانه اعداد و متغیرها را جابه‌جا کرده بود، چه بلافاصله در آخرین بند و شاید مهم‌ترین موضوع، مدیرکل آژانس به آنچه می‌خواست ورود کرد. خواستۀ او چیزی غیر از مسئلۀ بی‌نهایت حساس بازرسی از سایت پارچین نبود.
  • دکتر عراقچی نیز که سابقۀ سفارت در ژاپن را در تجارب دیپلماتیک خود به‌همراه آورده بود با مهارت‌ها و رازهای تا‌کردن و پیچاندن کاغذ، بازی معروف دیگر ژاپنی‌ها یعنی اوریگامی[3] آشنا بود. لذا بدون بُرش یا پرش از متن با تشریح لایه‌به‌لایه پیشنهاد تازه ایران چنان اوراق آن اندیشه را در مقابل چشمان آقای آمانو آراست که در برابر آراستگی سازه و الگویی که او ساخت، مدیرکل آژانس سرآخر به پیشنهاد ارائه شده از سوی معاون وزیر خارجۀ ایران رضایت داد. به‌طوری که در انتهای آن ملاقات اظهار داشت: از آنجایی‌که اندیشه و رویکرد جدید شما به طور اصولی با اندیشه و رویکرد ما تفاوتی ندارد، لذا موافقت خود را با چهارچوب پیشنهادی اعلام می‌کنم.

ژنو (۲)؛ خروج از برزخ

  • در جریان این دور از مذاکرات، طرف آمریکایی برای نخستین بار تاکتیک مذاکراتی شناخته شدۀ خود را که تغییر مدام اهداف و جلو راندن آنهاست[4]، به‌کار گرفت. مذاکره‌کنندگان ایرانی با این تاکتیک آشنایی داشته و خود را برای آن آماده کرده بودند. طی این تاکتیک که به‌ویژه آمریکایی‌ها در آن تبحر دارند، زمانی که مذاکرات در مسیری هموار سیال و رونده است، اهداف خود را جابه‌جا کرده و آنگاه خواسته‌های خود را افزایش می‌دهند. خوشبختانه برخلاف طرف مقابل هیئت ایرانی عجله‌ای نداشت. این رئیس جمهور، وزیر امور خارجه و هیئت حاکمۀ آمریکا بودند که در دو سال پایانی دورۀ خود ایستاده و برای رسیدن به توافق شتاب گرفته بودند. لذا در آن دیدار هر بار که طرف آمریکایی‌ سعی می‌کرد ادبیات مربوط به تعهدات ایران را در پیش‌نویس توافق تقویت کند، با قاطعیت و شدتی به مراتب آشکارتر نسبت به دوره‌های پیش در مقابل آنها ایستادگی می‌شد و آنها ناچار به عقب‌نشینی می‌شدند.

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.