محمدصادق جنان‌صفت

وزیر اقتصاد خطاب به مردم با تاکید بر توصیه گذ‌شته‌اش مبنی بر اینکه به بازار ارز هجوم نبرند، گفت: «اگر قیمت ارز در بازار کاهش یافت، مردم نباید از ما گلایه کنند». این خبری بود که هفته پیش از طرف بالاترین مقام اجرایی اقتصاد از سوی خبرگزاری ها ... ... در سطح وسیعی منتشر شد. اگر چنین سفارش تاکیدآمیزی از سوی یک مقام اقتصادی در شرایط عادی و در جامعه‌ای رقابتی بیان می‌شد انتظار این بود قیمت ارز به سمت پایین می‌افتاد و شاهد کاهش قیمت ارزهای معتبر به ویژه دلار بودیم. اما در ایران نه تنها این اتفاق نیفتاد، بلکه بازار ارز قیمت‌ها را در جهت عکس توصیه وزیر اقتصاد به سمت بالا کشاند. درباره این توصیه و رفتار متفاوت بازار چند نکته قابل تامل است:

۱- بدترین پیامد عدم تحقق توصیه موکد وزیر اقتصاد این بود که شماری از شهروندان که می‌توانستند در فردای روزی که وی گفته بود دلار ارزان می‌شود این کالا را خریداری کنند متوقف شده و اکنون باید همان ارز را با قیمت‌های بالاتر خریداری کنند. اگر حتی یک فرد عادی که نیاز فوری به هزار دلار داشت و امروز باید دلار را با قیمتی بالاتر خریداری کند از توصیه وزیر زیان دیده باشد، چه کسی باید این زیان را جبران کند؟ آیا شهروندان از این پس می‌توانند و باید به توصیه‌هایی از قبیل آنچه وزیر گفت، اعتماد کنند؟ اگر اعتماد شهروندان سلب شود که با این فضا و این اتفاق احتمال آن افزایش می‌یابد، تاثیر آن بر فضای اقتصادی چه خواهد بود؟

۲- شاید وزیر محترم اقتصاد بگوید من نگفتم که همین فردا قیمت ارز به ریال کاهش می‌یابد و شهروندان نباید نگران باشند و به زودی این کار انجام خواهد شد. در این صورت، آیا وی برای اثبات ادعای خود با کدام نیرو و قدرت می‌خواهد چنین کند و جنس این اثرگذاری چیست که در همین چند روز به کار گرفته نشده است؟ حرف هایی از این دست که تقاضای کاذب وجود دارد یا اینکه ما موظف نیستیم به تقاضای کاذب ارز پاسخ دهیم، در عمل در بازار بی اثر بوده و خواهد بود. آیا دولت توانایی عرضه ارز با شتابی به اندازه رشد تقاضا را خواهد داشت تا جواب عطش بازار را بدهد؟

۳- آنچه بیان شد درباره روزهای سپری شده و ماضی است. آنچه باید گفت این است که بازار ارز چه خواهد شد؟ رییس کل بانک مرکزی به عنوان مقام مسوول اول این روزها باید به میدان بحث و گفت‌و‌گو بیاید و به صورت شفاف، روشن و کارشناسانه و دور از شعار و آرزو شرایط بازار و سیاست‌های ارزی را توضیح داده و التهاب جامعه را کاهش دهد. اگر چنین کاری انجام نشود و مقام‌های مسوول ضمن پوزش از شهروندان به دلیل توصیه‌هایی که در عمل نقض شد به صورت روشن درباره آینده ارز سخن نگویند، باید منتظر واکنش شدیدتر از سوی تقاضا باشیم. اکنون که ۴ نرخی کردن نرخ ارز نیز پاسخ نداده و التهاب بازار فروکش نکرده است، تک‌نرخی کردن ارز - که یکی از وعده‌های وزیر اقتصاد در هفته گذشته بود - چاره‌کار است. بازار ارز را رقابتی کنید و به توصیه کارشناسان برای رسیدن به راه‌حلی که مبنای نرخ واقعی ارز باشد، توجه داشته باشید. اعتماد شهروندان اگر بیش از پیش از وعده‌های مسوولان سلب شود، ابهام و التهاب بیشتر غیرقابل اجتناب است. مردم حق دارند بدانند نرخ ارز چگونه تعیین می‌شود تا بتوانند براساس آن برای کسب‌و‌کار خود برنامه‌ریزی کنند.