محمدصادق الحسینی

این روزها بحث شعارهای انتخاباتی بیش و کم در حال داغ شدن است. نامزدهای انتخابات ریاست‌‌جمهوری در حالی که یک ماه و اندی به روز انتخابات باقی مانده است، ... ... تعداد سفرها، همایش‌‌ها و سخنرانی‌‌های خود را شدت بخشیده و در حال رساندن پیام‌‌های خود به مخاطبان هدفشان می‌‌‌باشند.

در این میانه، آنچه نظر را جلب می‌‌‌کند و کنجکاوی را بر می‌‌‌انگیزاند، این است که طبق اصول طراحی مبارزات انتخاباتی، نامزدها باید چه پیام‌‌ها و شعارهایی را چگونه و تحت چه شرایطی ارائه دهند، به طوری که هم بتوانند مخاطبان هدف خود را جذب نمایند و هم با توجه به وضعیت نابسامان اقتصادی، در راه اصلاح نظام‌‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی قدم بردارند؟(یعنی هم در کوتاه مدت و هم در بلندمدت از مزایای پیام‌‌ها و شعارهای خود بهره مند گردند).

برای پاسخ به این سوال، ابتدا باید ضرورت پاسخگویی به این سوال را در شرایط حال حاضر اقتصاد ایران روشن کرد. در این راستا به نظر می‌‌‌رسد انتخابات ریاست‌‌جمهوری دهم، از یک منظر یک نقطه عطف در تاریخ انتخابات‌‌های ریاست‌‌جمهوری و نیز در تاریخ اقتصاد سیاسی ایران باشد. ویژگی‌‌های منحصر به فرد انتخابات جاری عبارتند از:

۱ -کشور در این سال به لحاظ حجم مخارج دولت، حدود و ثغور دخالت‌‌های دولت، درجه اختلالات اقتصادی و در کل به لحاظ وضعیت اقتصادی کلی در شرایط ویژه‌ای قرار دارد. هر چند در دوره‌‌های پیشین هم، بعضا با چنین شرایطی روبه‌رو بودیم، اما اولا، شدت عدم تعادل‌ها تا بدین حد نبود و ثانیا، مردم برعکس این دوره، به صورتی محسوس و ملموس پیامدهای چنین شرایطی را درک نمی‌‌‌کردند.

از این رو، اقتصاد پس از چند دوره (پس از انتخابات ریاست‌‌جمهوری دور اول جناب آقای هاشمی) به عنوان مهمترین محور مباحثات و خواست‌‌های مردمی ‌‌‌تبدیل شده است. از سوی دیگر با وجود کاهش شدید قیمت نفت و تثبیت تقریبی آن در این قیمت‌‌ها، اجماع کارشناسی و مردمی ‌‌‌در کشور بر روی انجام اصلاحات اساسی نهادی و ساختاری متمرکز شده است. معمولا در این شرایط، بهتر از شرایطی که مردم یا نخبگان به دلیل رونق اقتصادی و یا هر دلیل دیگری به اقتصاد توجه ندارند، می‌‌‌توان اصلاحات نهادی- ساختاری را جامه عمل پوشاند. بنابراین از یک منظر، این دوره ریاست‌‌جمهوری می‌‌‌تواند یک فرصت برای نامزدهای انتخاباتی به منظور ارائه پیام‌‌ها و شعارهای اقتصادی و در نتیجه پرداختن هرچه بیشتر به اقتصاد در نظر آید.

۲ -به دلیل اینکه به نظر می‌‌‌رسد هیچ کدام از نامزدهای مطرح، رای نصف به اضافه یک رای‌دهندگان را با خود ندارند، نامزدها بیش از پیش به ارائه شعارهای جذاب و مردم پسند روی آورده‌اند. اگرچه در نگاه نخست به نظر می‌‌‌رسد که این شعارها تناسبی با اصلاح نهادی- ساختاری که در بالا لازم شمرده شد، نداشته باشد. از دیگر سوی، همانطور که بارها و بارها گفته شده، تعلق گرفتن درآمدهای نفتی به دولت‌‌ها، بزرگترین معضل ساختاری کشور محسوب می‌‌‌شود، چراکه واریز شدن درآمدهای نفتی به خزانه دولت باعث می‌‌‌شود تا فرآیندی نادرست و مخرب در جهت جلوگیری از انجام سیاست‌‌های صحیح اقتصادی و نیز مخدوش شدن رابطه نهادی میان دولت- ملت شکل بگیرد. بنابراین نقطه شروع هر اصلاح ساختاری در کشور، جداسازی این درآمدها از دستان دولت‌ها است. و علی‌الاصول هیچ دولتی سعی در محروم کردن خود از این درآمدهای وسیع نخواهد کرد، مگر آنکه مجبور شود.

بنابراین دوباره سوالی که در ابتدا مطرح شد، به ذهن خواننده رجوع خواهد کرد که چگونه می‌‌‌توان هم اصلاحات عمیق اقتصادی انجام داد و هم سیاست‌‌های مربوط به این اصلاحات را به گونه ای جذاب ارائه کرد که توان جمع آوری رای مردم را نیز داشته باشد؟ در اقتصاد سیاسی، به اصطلاح گفته می‌‌‌شود که در برابر هر گونه اصلاحات اساسی، علاوه بر سایر موانع، یکسری موانع اجتماعی (مردمی) وجود دارند که مردم به دلیل ترس از تضییع منافع خودشان، از انجام این گونه اصلاحات جلوگیری به عمل می‌‌‌آورند و در نتیجه به هیچ وجه به کاندیدایی که این گونه شعارها را ارائه می‌‌‌دهد، رای نمی‌‌‌دهند.

اما خوشوقتی اقتصاد ایران، با وجود این همه مصیبت، این است که می‌‌‌توان برعکس بسیاری از کشورها از ابزار نفت در جهت همسوسازی مردم با جریان اصلاحات ساختاری استفاده کرد. به عبارت دیگر، به نظر می‌‌‌رسد در شرایط سیاسی- اقتصادی ایران، راه حل‌‌هایی برای ایجاد سازگاری میان اصلاح رابطه نهادی بین دولت و مردم و نیز حذف موانع اجتماعی اصلاحات ساختاری وجود دارد. یکی از این راه حل‌‌ها، طرح پرداخت نقدی یارانه‌‌ها به مردم و دیگری طرح موسوم به طرح دکتر نیلی (سهامدار کردن مردم در شرکت‌‌های نفت و گاز) است. هر یک از این دو شعار مزیتی به هم دارند، به عنوان مثال یارانه نقدی جذابیت مردمی بالا و سهامی کردن نفت جذابیت و استحکام کارشناسی بالاتری دارد.

بنابراین بهتر است به عوض اظهار نظرهای غیرمنصفانه در مورد این دو شعار و متهم کردن آنها به پوپولیستی و غیر علمی‌ ‌‌بودن، دقت و هوشمندی مطرح‌کنندگان این طرح‌‌های اقتصادی را ستود که علاوه بر ارائه طرحی برای خروج نفت از دستان دولت (مهم‌ترین اصلاح ساختاری در ایران)، با همراه کردن مردم با آن، اجرای این اصلاحات ساختاری را ممکن می‌‌‌سازند و در عین حال به سایر کاندیداها هم هشدار داد که برای تجربه رقابت با دیگران در شرایط مساوی یکی از این شعارها یا شعاری مشابه را در دستور کار قرار دهند.