مهران دبیر سپهری

سال‌ها است که یک تصور نادرست در میان مردم و رسانه‌ها تبلیغ می‌شود با این مضمون که حذف یارانه بنزین به یک انفجار تورمی تبدیل خواهد شد. ولی آیا واقعا چنین مطلبی حقیقت دارد؟ فرض کنید مراجع معتبر اقتصادی، نرخ تورم را برای سال ۱۳۸۷ شانزده‌درصد پیش‌بینی کنند. حال اگر دولت یکباره تصمیم بگیرد قیمت بنزین را از ابتدای سال ۱۳۸۷ از یکصد به ششصدتومان افزایش دهد، چه تغییری در نرخ تورم پیش‌بینی شده رخ خواهد داد. در پاسخ باید گفت هیچ تغییری اتفاق نمی‌افتد و نرخ تورم پیش‌بینی شده همان شانزده‌درصد خواهد بود. در نظر اول شاید بسیاری از خوانندگان تعجب کنند که چطور امکان دارد قیمت کالایی همچون بنزین پانصددرصد افزایش یابد اما اثر مستقلی بر شاخص تورم نداشته باشد.

وقتی گفته می‌شود که مثلا نرخ تورم در فلان سال ۱۶درصد است یعنی میانگین قیمت کالاها و خدمات در طول آن سال ۱۶درصد افزایش یافته است. در پاسخ باید ابتدا به معنای تورم توجه نمود. البته چون نمی‌توان قیمت همه کالاها و خدمات را در طول سال پایش کرد بانک مرکزی تعدادی از کالاها و خدمات را انتخاب کرده و پس از تعیین وزن برای هر یک از کالاها، تغییرات قیمت آنها را مرتبا ثبت می‌کنند که میانگین تغییرات، همان نرخ تورم است. هزاران کالا و خدمت موجود در بازار از نظر قیمتی، همانند ظروف مرتبطه عمل می‌کنند یعنی اگر قیمت تعدادی از آنها را به صورت دستوری ثابت نگهدارید به همان میزان، افزایش قیمت به کالاهای دیگر منتقل خواهد شد و یا بر عکس اگر قیمت کالایی را افزایش دهید به همان میزان از افزایش قیمت برخی کالاهای دیگر کاسته خواهد شد. به طوری که در نهایت میانگین افزایش قیمت‌ها همان ۱۶درصد خواهد بود. این موضوع را به دو شکل می‌توان توضیح داد: اول آنکه وقتی قیمت بنزین افزایش می‌یابد این کالا به سهم خود بخشی از نقدینگی و توان خرید مردم را به خود اختصاص خواهد داد که به همین میزان خاصیت تورم‌زدایی دارد اما به دلیل اینکه بنزین هم یک کالا است، افزایش قیمت آن و کالاهای مرتبط با آن، خاصیت تورم‌زایی هم دارند ولی در نهایت این دو حالت که متضاد یکدیگرند را خنثی می‌کند. در توضیح شکل دوم باید گفت که اصولا تورم پدیده‌ای پولی است و صرف‌نظر از اینکه قیمت کالایی نظیر بنزین چقدر تعیین شود، نرخ تورم هر سال متاثر از میزان عرضه پول، در یکی دو سال قبل از آن است.

اما چرا این تصور اشتباه در میان مسوولان شکل گرفته است. شاید مهم‌ترین دلیل آن چیزی است که در زیست‌شناسی و روانشناسی به آن شرطی شدن می‌گویند زیرا چندین سال پی‌در‌پی قیمت کالا و خدمات دولتی در ابتدای هر سال افزایش یافت و به این تصور غلط دامن زد که علت تورم، افزایش قیمت کالاهایی است که دولت قیمت آنها را تعیین می‌کند در حالی که این طور نیست و حتی در دو سال اخیر که دولت سعی نمود با کمک یارانه از افزایش قیمت کالاهای خود جلوگیری کند دیدیم که در مجموع، افزایش قیمت‌ها از طریق کالاهای دیگر نمود پیدا کرد. در هر صورت مشکل‌ترین مرحله حذف یارانه بنزین، همان سهمیه‌بندی آن بود که هزینه آن هم پرداخت شد و اگر تصمیم غلطی گرفته نشود نباید نگران پرداخت هزینه‌ای دیگر بود همان گونه که از شیر گرفتن کودک، در ابتدا مشکل است، مردم هم ظرف چند ماه آینده، قطع ارتباط با وفور بنزین ارزان را باور کرده و به آن مانوس می‌شوند و می‌توان در سال بعد سهمیه‌بندی را قطع و بنزین را با قیمتی واقعی یعنی لیتری ششصد تومان عرضه نمود. البته ممکن است در اثر انتظارات تورمی ناشی از تصورات غلط، نرخ تورم، یکی دو درصد بیش از حد پیش‌بینی، باشد که آن هم به مرور زمان تصحیح می‌شود ضمن آنکه رسانه‌ها می‌توانند با آموزش گسترده این تصورات غلط را اصلاح نمایند.