مریم چهاربالش

یکی از مهم‌ترین چالش‌های کنونی صنایع ما به ویژه در بخش صنایع دولتی که عمده ساختار صنعتی کشور را تشکیل می‌دهند، موضوع جابه‌جایی‌های زودهنگام مدیران است. برای تبیین این موضوع با زبان آمار کافی است به این نکته اشاره کنیم که تحقیقات موجود نشان می‌دهد که متوسط عمر مدیران دانشگاه‌های ایران که به دلیل فضای علمی حاکم بر دانشگاه‌ها به نسبت سایر بخش‌ها از ثبات بیشتری برخوردارند، فقط سه سال است، که بی‌تردید این طول عمر در سایر بخش‌های صنعتی و کسب وکار به سبب ماهیت عملیاتی بودن بسیار کمتر است.

مهم‌ترین آسیبی که جابه‌جایی‌های زودهنگام مدیریتی در بخش صنعت برجای خواهد گذاشت، کوتاه کردن زاویه دید مدیران است که همین امر در نهایت منجر به کاهش ریسک‌پذیری مدیران می‌شود و در نتیجه مدیران ترجیح خواهند داد، به جای تصمیم‌های استراتژیک بلندمدت، به تصمیم‌های کوتاه‌مدت و تبلیغی که آثار به نسبت آنی‌تر می‌تواند در پی داشته باشد، بسنده کنند. آسیب دیگری که در این فرآیند به نظام صنعتی کشور وارد می‌شود، بی‌اهمیت‌تر شدن انتصاب‌های مبتنی بر شایستگی است. به سبب این‌که تجربه نشان داده است قطار مدیریت در ایران، قطاری است که مدیران سوار بر آن کمتر از آن پیاده می‌شوند و تنها ثمره جابه‌جایی‌های بی‌دلیل در ایستگاه‌های این قطار، مبهم شدن فضای صنعت است که همین امر نظام شایسته‌سالاری را زیر سوال خواهد برد و البته در این شرایط میزان آسیب‌پذیری صنعت از فضای سیاسی و اجتماعی را نیز افزایش خواهد داد.

این نکته درست است که تغییر در حوزه های خاص مدیریتی که بسیاری بر این اعتقادند این سیکل‌ زمانی بین ۷-۵ سال متناسب با نوع صنعت هستند، امری مثمرثمر است، اما در نهایت تغییرات کوتاه‌مدت هزینه‌های تجربه‌اندوزی و آزمون و خطای مدیران را افزایش می‌دهد. به عبارت بهتر شاید تغییرات زودهنگام مدیران در کوتاه‌مدت در نظام مدیریتی جوان‌گرایی محسوب شود، اما جوان‌گرایی در کنار بی‌اعتنایی به تجربه‌گرایی، آسیب‌های این رویکرد در انتصابات مدیریتی را دو چندان خواهد کرد؛ چرا که اگر اثربخشی را متشکل از دو جزء کارآیی و بهره‌وری بدانیم، بی‌توجهی به تجربه مدیران بی‌تردید بهره‌وری آنها را کاهش می‌دهد.

طبیعی است که در این شرایط تغییر پی‌درپی مدیران صرفا منجر به افزایش کارایی سیستم‌های سازمانی نمی‌شود، چراکه الزاما ریشه تمام کاستی‌ها و نارسایی‌ها در حوزه مدیریت سازمان‌ها نیست. اکنون فروردین ماه، آغاز سال کاری است. در سال‌جاری صنعت کشور با چالش‌های جدی روبه‌رو است که در این نوشتار جای پرداختن به آن نیست. در این میان فرصت‌هایی مشاهده می‌شود، بنابراین به منظور بهره گرفتن از این فرصت‌ها و افزایش قدرت مدیران برای مواجهه با چالش‌ها، بهتر آن است که با تقویت نظام مدیریتی کشور میزان آسیب‌پذیری صنایع را کاهش دهیم و بگذاریم مدیران با جسارت بیشتری تصمیم‌گیری کنند.