پدیده‌های خلاق موسیقی پاپ

موسیقی پاپ در سال‌های اخیر به شکل قابل توجهی گسترش پیدا کرد و توسعه تکنولوژی در این میان تاثیر زیادی بر روند این اتفاق داشت. موزیسین‌های جوان با استفاده از شبکه‌های اجتماعی آثارشان را به دست مخاطب رساندند و مستقیم با مصرف‌کننده کارهایشان ارتباط گرفتند. در سال گذشته تک‌آهنگ‌های زیادی در بخش مجاز موسیقی پاپ منتشر و رکوردهای جدیدی در این زمینه ثبت شد و به دنبال آن انتشار تک‌آهنگ‌ها مثل تمام دنیا بر انتشار آلبوم‌های موسیقی غلبه کرده و بسیاری از چهره‌های قدیمی هم آثار قابل‌توجهی در قالب تک‌آهنگ منتشر کردند. از یکسو چهره‌های جدیدی هم در بخش‌های مختلف اجرا، آهنگ‌سازی و تنظیم به موسیقی پاپ معرفی شدند؛ چهره‌هایی که به نسبت تعداد آثار منتشر شده، چندان زیاد نیستند. معدودی از این چهره‌ها هم موفق شدند تا اهالی موسیقی را حساس‌تر کنند و به آنها ایده‌های جدیدی برای خلق آثار متنوع‌تر بدهند. در همین رابطه سایت موسیقی ما گزارشی را در روزهای اخیر منتشر کرده و به معرفی برخی چهره‌های تازه از راه رسیده‌ای پرداخته که توانسته‌اند امیدهای زیادی را در بین طرفداران موسیقی پاپ به وجود بیاورند.آنچه می‌خوانید گزارشی است از حضور چهره‌های جوان در عرصه موسیقی ایران.

کاکوبند

انتشار آلبوم «دعوت» از گروه «کاکوبند» یک سورپرایز برای علاقه‌مندان موسیقی پاپ بود. موفقیت یک آلبوم بی‌کلام و متکی بر آوا در کشور، کم‌سابقه بوده است. «کاکوبند» اما مخاطبش را به هیجان می‌آورد. کنسرت گروه هم توانست علاقه‌مندان موسیقی جدی را به وجد آورد؛ یک پرفورمنس متفاوت و خوش‌رنگ و خوش‌صدا.

سینا شعبانخانی

سینا شعبانخانی هرچند با یکی دو کار آخرش نتوانست موفقیت‌های قبلی را تکرار کند؛ اما با چند کار نیمه اول سالش یکی از مهم‌ترین استعدادهای موسیقی در عرصه ملودی و اجرا است. او از سال گذشته، چهره شد؛ اما به نظر می‌رسد امسال بسیار بیشتر از سال گذشته، مورد توجه عموم قرار بگیرد.

امیر عظیمی

بی‌شک او یک استعداد قابل توجه در عرصه ملودی‌سازی و اجرا است. کارهایش مختص به خود و خیلی دلی است. خودش هم گفته خیلی از این کارها را در یک روز ساخته و نهایی کرده است. او هنرمند مولفی است که در مدت کوتاهی، سبک خودش را یافته است. علاقه‌مندانش را خیلی عمومی در نظر نگرفته و برای کسانی شبیه خودش آهنگ می‌سازد. کارهایش از آن دست آثاری است که می‌روند داخل آرشیوهای شخصی موبایل‌ها و فلش‌مموری‌ها و تا مدت‌ها شنیده می‌شوند.

امید مَحرم‌زاده

با ساخت چند قطعه برای آلبوم «عشق یعنی» فریدون آسرایی توجه علاقه‌مندان جدی موسیقی را جلب کرد. پس از آن اما، از او که تجربیات بین‌المللی زیادی هم در سبک چیل‌اوت و هاوس دارد، آن‌قدر که انتظار داشتیم، نشنیدیم. او و همکارانش نظیر پیروز بشردوست اگر بیشتر، فضاهایی برای موسیقی باکلام بسازند، می‌توانند شاخه جدیدی در موسیقی پاپ داخلی ایجاد کنند که هواداران بالقوه زیادی هم دارد.

مجید اصلاحی

تنظیم‌کننده‌های موسیقی پاپ، مدت‌ها است که مسیر جدیدی در این عرصه نگشوده‌اند. جز سیروان خسروی که صاحب‌سبک است و فعلا هم فقط کارهای خودش را تنظیم می‌کند و در هر کار جدیدی، خط جدیدی در تنظیم می‌گشاید بقیه تنظیم‌کننده‌ها به‌گونه‌ای در حال حرکت روی یک مسیرند. گاه، این مسیر، موفقیت‌هایی را هم نصیب خوانندگان می‌کند؛ اما خیلی سریع کپی می‌شود و کپی‌های دست‌چندم، گوش مخاطب را اذیت می‌کنند. مجید اصلاحی اما با تنظیم چند قطعه در آلبوم «تا نفس هست» صداهای جدیدی به گوش مخاطبان موسیقی پاپ رساند.

حجت اشرف‌زاده

یک آرتیست باهوش وقتی همه دارند شبیه هم می‌شوند و در یک مسیر حرکت می‌کنند، به فکر تغییر مسیر و ذائقه مخاطب می‌افتد. درحالی‌که ملودی‌ها و تنظیم‌ها و ترانه‌ها همه شبیه هم شده‌اند، حجت اشرف‌زاده با پشتوانه ترانه‌های همشهری‌اش علیرضا بدیع فضایی متفاوت خلق می‌کند. صدای اشرف‌زاده گرما و رنگ ویژه‌ای دارد و در آلبوم «ماه و ماهی» خیلی خوب با فضای ترانه‌های بدیع جفت‌وجور شده است. آلبوم اشرف‌زاده از آن دست کارهایی بود که بی‌سروصدا آمد، بدون جنجال منتشر شد، آهسته جا افتاد و جوانان سخت‌گیرتر را جذب کرد و ماند. از این پس او مسیر دشوارتری در پیش دارد.

بهنام جلیلیان

در روزگار تنظیم‌های شلوغ و کامپیوتری و ریتم‌های تند، بهنام جلیلیان با آرامش گیتار و پیانو، کارهایش را منتشر می‌کند؛ کارهایی که علاقه‌مندان جدی موسیقی را راضی می‌کند. او در امتداد حرکت‌های آرام سال‌های گذشته، سال ۹۴ را هم با کارهای معدود اما شنیدنی و فکرشده ادامه داد. از مهم‌ترین کارهای او در سال ۹۴ می‌توان به آلبوم «عکس زمستونی تهران» با صدای کامران تفتی اشاره کرد. تنوع بیشتر در سازبندی و تنظیم به جلیلیان کمک بیشتری می‌کند. اگر آثار جلیلیان همچنان بر این مدار بچرخند، احتمال حضور گسترده‌تر و تاثیرگذارتر او در عرصه موسیقی پاپ ایران در کوتاه‌مدت از دست می‌رود.

مسیح و آرش

بعد از مدت‌ها دو صدای مردانه و نسبتا غیرمعمول در موسیقی پاپ داخلی توانستند با مخاطب عمومی ارتباط بسیار خوبی برقرار کنند؛ دو صدایی که به خوبی مکمل یکدیگرند و خلأهای هم را پر می‌کنند. آرش و مسیح با چهره‌های فتوژنیک و صداهای ویژه توانسته‌اند هواداران زیادی به دست آورند، انتخاب ترانه‌هایشان هوشمندانه است و در مدت کمی چند قطعه فراگیر منتشر کرده‌اند. بعضی وقت‌ها کمی در صداسازی اغراق می‌کنند؛ اما تا اینجای کار، این صداسازی مخاطب را اذیت نکرده است.

امیرعباس گلاب

کارهایی که از امیرعباس گلاب منتشر می‌شوند، عموما از آن دست کارهایی هستند که می‌توان گفت سرشان به تن‌شان می‌ارزد. سلیقه انتخاب ملودی و ترانه گلاب عموما خوب است و خودش هم خیلی خوب می‌خواند. کار مشترکش با «حمید صفت» هم خوب بود. گلاب ولی انگار هنوز تصمیم درستی برای نوع فعالیتش نگرفته است. انگار مردد است. گلاب با چهره فتوژنیک و صدا و سلیقه خوبش احتمالا امسال بیش از تمام سال‌های آهسته و پیوسته پیش، موفق خواهد بود.

حامد همایون

حامد همایون یکی دیگر از استعدادهایی است که او کارهایش در آینده بیشتر شنیده می‌شود. با ۴ قطعه بسیار متنوع و صدایی که شبیه کس دیگری نیست و فرم تحریرهایی مخصوص به خود، جزو چهره‌های جدی موسیقی است.