نویسنده: Adam Grant

مترجم: مریم مرادخانی

منبع: نیویورک تایمز

سال‌ها پیش در ایالات متحده، محیط کار اصلی‌ترین بستر برای دوست‌یابی بود. افراد با اعضای خانواده و همکاران خود به پیک‌نیک می‌رفتند و هر از گاهی همکاران خود را برای صرف شام به خانه دعوت می‌کردند. اما حالا محیط کار بیشتر به جایی برای «تعامل» میان افراد تبدیل شده و «رابطه» معنای خود را از دست داده است. همه کار می‌کنند تا کارآمد باشند؛ اما کسی به تقویت ارتباطات اهمیتی نمی‌دهد. در محل کار ده‌ها مکالمه سازنده میان کارمندان رد و بدل می‌شود؛ اما ارتباطات، دیگر مثل گذشته سازنده نیست. درسال ۱۹۸۵ و پس از انجام یک نظرسنجی مشخص شد که حدود نیمی از کارمندان آمریکایی در محل کار خود دست کم با یک نفر صمیمی هستند. تا سال ۲۰۰۴ این رقم تا ۳۰ درصد کاهش یافت. نتایج نظرسنجی‌های دیگر نیز نشان می‌دهد که سال‌ها پیش در ایالات متحده، یکی از فاکتورهای مهم برای انتخاب یک شغل، امکان برقراری روابط دوستانه در محیط کار بوده است.

گرچه بسیاری ترجیح می‌دهند کسب‌وکار خود را با دوستان نزدیک خود راه‌اندازی ‌کنند، اما این روزها کمتر کسی در محل کار دوستان جدید پیدا می‌کند. موضوع، دیگر «بولینگ بازی به تنهایی» نیست. این روزها آمریکایی‌ها در محل کار خود نیز تنهایند («بولینگ بازی به‌تنهایی» عنوان کتابی است درباره روابط اجتماعی در جامعه آمریکا). یک نظرسنجی دیگر نیز نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها نسبت به مردم سایر کشورها در محیط کار تنهاترند. تنها ۳۲ درصد آمریکایی‌ همکاران صمیمی خود را به خانه دعوت می‌کنند. این در حالی است که این رقم در لهستان ۶۶ درصد و در هندوستان ۷۱ درصد است. این البته به این معنا نیست که آمریکایی‌ها به رابطه اهمیت نمی‌دهند. آنها خارج از محیط کار، کاملا اجتماعی هستند؛ اما روابط آنها در محل کار رسمی و غیردوستانه است. برخی تصور می‌کنند که جلسات کاری جای بذله‌گویی نیست.

دکتر «جفری سانچز برکس»، روانشناس اجتماعی به عنوان بخشی از تحقیقات خود یک فیلم چهار دقیقه‌ای را برای سه گروه آمریکایی‌های انگلیسی‌الاصل، مکزیکی‌ها و مکزیکی-آمریکایی‌ها به نمایش گذاشت. پس از پایان این فیلم که در آن دو نفر با یکدیگر مشغول به‌کار بودند، هر سه گروه تمام جزئیات مربوط به‌کار انجام شده را خوب به خاطر داشتند؛ اما آمریکایی‌ انگلیسی‌ها چیزی از تعامل اجتماعی دو نفر به یاد نداشتند. به نظر می‌رسید که توانایی آمریکایی‌های اصیل در به خاطر سپردن جنبه‌های احساسی-اجتماعی فیلم، مثل لبخند زدن، دست دادن و صحبت درباره تعطیلات آخر هفته کمتر از بقیه بوده است.


اما چرا آمریکایی‌ها در محیط کار این‌قدر خشک و جدی‌اند؟

یکی از علت‌ها، شرایط اقتصادی است. امروز در آمریکا چیزی به اسم استخدام بلندمدت وجود ندارد. کارمندان آمریکایی می‌دانند که قرار نیست مدت زمان زیادی در یک شرکت کار کنند؛ بنابراین زمان خود را صرف ایجاد ارتباطات جدید یا ساختن روابط دوستانه نمی‌کنند. از نگاه یک کارمند آمریکایی ارتباط با همکاران، زودگذر و مقطعی است، درست مثل مسافری که در هواپیما کنار شما می‌نشیند، با او صحبت می‌کنید و درست پس از خروج از هواپیما ارتباط شما پایان می‌یابد. برخی تقصیر را به گردن کارهای مجازی و ساعات کاری متغیر می‌اندازند. به اعتقاد آنها وقتی کسی از راه دور برای شرکتی کار می‌کند و اصلا همکاران خود را نمی‌بیند یا به ندرت می‌بیند، چگونه می‌تواند با آنها ارتباط دوستانه برقرار کند؟ از مهم‌ترین عوامل برقراری ارتباط دوستانه، ارتباط رودررو است. اما مطالعات اخیر نشان داده است که برای ایجاد یک رابطه باکیفیت، تنها کافی است دو روز در هفته در محل کار حضور داشته باشیم.

اما در این میان نقش تکنولوژی چیست؟ وقتی به راحتی می‌توانیم در هر ساعتی از روز از طریق شبکه‌های اجتماعی با دوستان خود ارتباط برقرار کنیم یا آنها را از نزدیک ببینیم، چرا به خودمان زحمت بدهیم و به دنبال دوست‌های جدید بگردیم؟ وقتی که در ۲۴ ساعت شبانه روز و هفت روز هفته، صبح و شب با دیگران در ارتباطیم و موجی از پیام‌ها به ما هجوم می‌آورند، انگار با «قحطی زمان» روبه‌رو می‌شویم و ترجیح می‌دهیم در فرصت باقیمانده، کارهای ناتمام خود را تمام کنیم. در این صورت دیگر وقتی برای ارتباطات نمی‌گذاریم در حالیکه به نظر می‌رسد ارتباطات عاملی قدرتمند و باعث تغییر گرایش‌های نیروی کار در ایالات متحده شده است، عاملی مثل تفاوت میان نسل‌ها. هرچند که بر اساس شواهد و تحقیقات، سرگرمی‌های نسل‌های مختلف در خارج از محیط کار مشابه بوده؛ اما مطالعات تکمیلی دکتر «جین ام. توئنگی» نشان می‌دهد که اهمیت اوقات فراغت و تعطیلات برای نسل‌های جدید به مراتب بیشتر از نسل‌های قدیمی‌تر است. در سال ۱۹۷۶ وقتی از دانش‌آموزان سال آخر دبیرستان سوال شد که تعطیلات
دو هفته‌ای چقدر برایشان مهم است، حدود ۱۷ درصد آنها پاسخ دادند که «خیلی مهم است». در دو نظرسنجی مشابه که به ترتیب در سال‌های ۱۹۹۱ و ۲۰۰۶ برگزار شد، این رقم در مورد جوانان نسل «X» به ۲۵ درصد و در مورد جوانان نسل «Y» به ۳۱ درصد افزایش یافت. این یعنی جوان نسل امروز به تعطیلات بیشتر اهمیت می‌دهد. (نسل ایکس به افرادی اطلاق می‌شود که حدودا بین سال‌های ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۵ متولد شده باشند. نسل وای یا نسل هزاره کسانی هستند که بین سال‌های ۱۹۸۵ تا ۲۰۰۰ متولد شده‌اند). اما آنچه آمریکایی‌ها از آن غافلند، تاثیرات روابط کاری صمیمانه و محیط کاری دوستانه بر کارآمدی و میزان رضایت آنها از زندگی است. بر اساس مطالعات، یک گروه متشکل از دوستان، در عملکرد و تصمیم‌گیری‌ها به مراتب موفق‌تر از یک گروه متشکل از افرادی است که تنها همدیگر را می‌شناسند.

زمانی که دو دوست در کنار یکدیگر کار می‌کنند، بهتر می‌توانند به یکدیگر اعتماد کنند و یکدیگر را تشویق کنند. دو دوست زمان بیشتری را با یکدیگر می‌گذرانند و اطلاعات بیشتری را با یکدیگر تبادل می‌کنند. ا انجام فعالیت‌هایی مثل بازی گروهی یا غذا خوردن به صورت گروهی می‌توانید ارتباطات خود را گسترده و تقویت کنید. به همین علت، شرکت گوگل و فیس‌بوک امکاناتی فراهم کرده‌اند تا بتوانید مثلا به‌صورت گروهی بازی کنید یا دوستان خود را به یک پیک‌نیک، گردهمایی یا رویداد دعوت کنید. ایجاد روابط دوستانه در محیط کار یک مساله کاملا شخصی است. پروفسور «جین داتون» از دانشگاه میشیگان در این رابطه می‌گوید: «صمیمیت در یک رابطه لزوما به معنای کیفیت بالای آن نیست». گاهی یک ارتباط ساده که بر اساس احترام متقابل، اعتماد و مشارکت دوطرفه شکل گرفته است، از ده‌ها رابطه صمیمانه و بلندمدت سازنده‌تر است. کافی است که دو نفر به سه عامل احترام، اعتماد و مشارکت دوطرفه پایبند باشند تا «تعامل» میان آنها به «رابطه» تبدیل شود.