جدیدترین تحقیق در این زمینه، توسط موسسه غیرانتفاعی بارنز بر روی ۹۱ شرکت که بیش از ۳۵۰۰ کارمند در استخدام خود داشتند انجام شد. این شرکت‌ها در کشورهای استرالیا، کانادا، انگلستان، آمریکا و ایرلند فعالیت می‌‌‌کردند و در صنایع و بخش‌‌‌های مختلفی حضور داشتند. تمام این شرکت‌ها در ابتدا دارای الگوی هفته‌‌‌های کاری پنج‌‌‌ روزه بودند و پس از آغاز تحقیقات موسسه بارنز، پذیرفتند که به‌‌‌صورت آزمایشی هفته‌‌‌های کاری چهار روزه را اجرا کنند. جالب آنکه پس از این تغییر، تمام شاخص‌‌‌های عملکردی و بهره‌‌‌وری این شرکت‌ها بهبود یافت، به‌‌‌نحوی‌‌‌ که درآمدهای آنها به طور میانگین تا ۳۵‌درصد بیشتر شد. روند جذب نیرو و استخدام استعدادهای برتر در آنها تسهیل شد و به میزان قابل ‌‌‌توجهی از غیبت کارکنان در محل کار کاسته شد. در مصاحبه‌‌‌های انجام شده از کارکنان این شرکت‌ها پس از اجرایی‌‌‌ شدن الگوی هفته‌‌‌های کاری چهار روزه، تقریبا تمام کارکنان اعلام می‌‌‌کردند که احساس می‌‌‌کنند بار کاری کمتری بر دوش آنها قرار دارد. آنها علاوه بر رسیدگی به وظایف کاری محول شده، از فرصت کافی برای توجه به خود و انجام فعالیت‌‌‌هایی مانند ورزش و تفریح و بودن با خانواده برخوردار شده‌‌‌اند. کارکنان مردی که در این شرکت‌ها کار می‌‌‌کردند، اعلام کردند که بعد از چهار روزه شدن هفته‌‌‌های کاری تا ۲۲درصد بیشتر به بچه‌‌‌های خود توجه کرده‌‌‌اند و رابطه بهتری با فرزندانشان شکل داده‌‌‌اند. تمام کارکنان این شرکت‌ها اعم از زنان و مردان اعلام کردند که هفته‌‌‌های کاری چهار روزه باعث شده تا آنها خواب کافی و راحت‌‌‌تری داشته باشند و هر هفته به طور میانگین ۴۲ دقیقه بیشتر بخوابند.

تمام این تحولات مثبت در این شرکت‌ها در شرایطی اتفاق افتاد که نه‌‌‌تنها هیچ کاهش و نقصانی در شاخص‌‌‌های کلیدی شرکت‌ها شامل میزان بهره‌‌‌وری و سودآوری و میزان فروش و مشتری‌‌‌مداری اتفاق نیفتاد، بلکه تمامی این شاخص‌‌‌ها در دوره هفته‌‌‌های کاری چهار روزه بهبود پیدا کردند. در واقع برای اجرای این آزمایش الگوی ۱۰۰-۸۰-۱۰۰ مورد استفاده گرفت که بر اساس آن شرکت‌های شرکت‌کننده در این طرح آزمایشی موافقت کردند در ازای پرداخت ۱۰۰‌درصد دستمزد به کارکنانشان از آنها بخواهند ۸۰‌درصد ساعات کاری هفتگی را برای شرکت کار کنند و پس از آن بود که باز هم ۱۰۰‌درصد بهره‌‌‌وری از جانب کارکنان تحقق پیدا کرد. این به آن معناست که کارکنان این شرکت‌ها مجبور نشدند ساعات کاری هفتگی خود (به‌‌‌عنوان‌‌‌مثال ۴۰ ساعت در هفته) را به‌‌‌جای پنج‌‌‌ روز در چهار روز اعمال کنند و هر روز به‌‌‌جای ۸ ساعت کارکردن ۱۰ساعت کار کنند، بلکه به میزان ۲۰‌درصد از ساعات کاری آنها در هفته کاسته شد.

 پیش‌‌‌نیازهای هفته‌‌‌های کاری چهار روزه

با این ‌‌‌همه، باید دانست که پیاده‌سازی الگوی هفته‌‌‌های کاری چهار روزه خیلی هم ساده نیست و اجرای آن نیازمند یکسری بسترسازی‌‌‌ها و مقدمه‌‌‌چینی‌‌‌هاست. چهار مورد از مهم‌ترین اقداماتی که باید برای پیاده‌سازی موفق الگوی هفته‌‌‌های کاری چهار روزه صورت پذیرد، عبارتند از:

۱- مشارکت فعال و خودخواسته کارکنان: این بسیار مهم و حیاتی است که شرکت‌ها بتوانند مشارکت فعال و خودخواسته کارکنانشان را برای هفته‌‌‌های کاری چهارروزه هم‌‌‌زمان با حفظ و ارتقای سطح بهره‌‌‌وری و عملکرد جلب کنند. این فرآیند را نمی‌توان و نباید به‌‌‌صورت دستوری و از بالا به ‌‌‌پایین صورت داد. در گام اول باید از کارکنانی که پنج‌‌‌ روز در هفته کار می‌‌‌کنند خواست تا به‌‌‌تدریج کارهایی را که در یک روز به‌‌‌خصوص هفته (مثلا آخرین روز کاری هفته) انجام می‌‌‌دادند، به روزهای دیگر منتقل کنند. علاوه بر این، لازم است که از کارکنان درخصوص ایده‌‌‌هایی که برای کاستن از روزها و ساعات کاری دارند نظرخواهی شود و از ایده‌‌‌های خوبی که آنها ارائه می‌‌‌دهند در مسیر اجرای هفته‌‌‌های کاری چهار روزه بهره برد.

۲- اعتمادآفرینی در میان کارکنان: این کاملا طبیعی است که کارکنان یک سازمان در ابتدا به پیشنهاد هفته‌‌‌های کاری چهار روزه با دیده تردید نگاه کنند و به آن اعتماد نکنند و از این ترس داشته باشند که کاهش روزهای کاری هفته باعث کاهش درآمد و مزایایی که پیش‌‌‌ از این به آنها تعلق می‌‌‌گرفته شود. بنابراین لازم است که در این زمینه شفاف‌‌‌سازی و اطلاع‌‌‌رسانی صورت پذیرد که بعد از اجرای هفته‌‌‌های کاری چهار روزه هیچ تغییری در حقوق و مزایای تعلق‌‌‌ گرفته به کارکنان روی نخواهد داد.

۳- پرهیز از الزامات دستوری و محدودسازی کارکنان: اگر قرار باشد یک عامل باعث بیراهه رفتن و به شکست انجامیدن برنامه هفته‌‌‌های کاری چهار روزه شود، آن عامل همان الزامات دستوری و محدودسازی کارکنان به عمل در چارچوب‌‌‌های اعلامی از جانب مدیریت سازمان است. در واقع شما نمی‌توانید از طریق دستور دادن و دیکته ‌‌‌کردن نظرات و ایده‌‌‌های خود به کارکنان، آنها را به سمت ارائه عملکرد بهتر و افزایش بهره‌‌‌وری هل دهید و در اغلب موارد مشاهده شده که این دستور دادن‌‌‌ها و محدودسازی‌‌‌ها نتیجه عکس داده است. بنابراین بهتر است به‌‌‌جای اعمال زور و تجویز نسخه‌‌‌های مختلف برای کارکنان، به دنبال شناسایی و از میان برداشتن موانع موجود بر سر راه افزایش بهره‌‌‌وری و عملکرد مطلوب کارکنان باشید.

۴- به اشتراک گذاشتن ایده‌‌‌ها در سراسر سازمان: یکی از مهم‌ترین پیش‌‌‌نیازهای لازم برای پیاده‌سازی مدل هفته‌‌‌های کاری چهار روزه وجود روحیه کار تیمی و انسجام درون‌‌‌سازمانی است. این امر میسر نخواهد شد مگر با ایده‌‌‌پردازی‌‌‌های آزاد در درون سازمان و ارزش قائل ‌‌‌شدن برای ایده‌‌‌های مبتنی بر کار تیمی و تعامل نامحدود و سازنده. برای این کار لازم است که مدیران به کارکنان بخش‌‌‌های مختلف سازمان این امکان را بدهند تا ایده‌‌‌ها و اطلاعات خود را با سایر بخش‌‌‌ها به اشتراک بگذارند و هم به دیگران ایده بدهند و هم از دیگران ایده بگیرند. در این میان برگزاری جلسات متعدد و آزاد ایده‌‌‌پردازی و دفاع از ایده‌‌‌های ارائه شده می‌تواند بسیار موثر باشد.