بارها گفته شده که جهان در طول ۲۵ سالآینده با شکاف عمیق دسترسی به فلزات موردنیاز برای تحقق هدف کربنصفر در سال۲۰۵۰ روبهروست. آلومینیوم، مس، خاکهای کمیاب و برخی از مواد معدنی نظیر کبالت و نیکل در زمره فلزاتی هستند که احتمالا بخش معدن قادر نیست تولید آنها را همپای رشد تقاضای جهانی بالا ببرد. تنش در دریای سرخ و شعلهکشیدن دوباره جنگ در خاورمیانه نشانداد جهان میتواند هرلحظه به مکان ناامنتری بدل شود. ناامنی هم مساوی با فرار سرمایه و ترس از آینده خواهد بود که در نهایت همه اینها بهمعنای تعویق اهداف جهانی مرتبط با کربنصفر و گذار انرژی است. برای اقتصاد روبهرشد جهان، ریسک ژئوپلیتیکی یکی از عوامل منفی تعیینکننده تصمیمات سرمایهگذاری و عامل اصلی تنش مالی و نوسانات بازار است. نظم جهانی پراکنده بیشتر منجر به اختلال در اکوسیستم بازارها و ایجاد شکاف میشود و بر سرمایهگذاریها بهویژه در بخش معدن اثر میگذارد. سرمایهگذاریهایی که از قضا با هدف انعطافپذیر ساختن اقتصاد جهان و تنوعبخشی به زنجیره تامین جهانی انجامشده اما با وجود تنشهای ژئوپلیتیک و امنیتی، دورنمای این قبیل سرمایهگذاریها مناسب نیست.
دنیایاقتصاد: ارزشافزوده ایجادشده در بخش معدن و صنایع معدنی در مقایسه با کشورهای معدنی پیشرو، متناسب با ظرفیتها و پتانسیلهای کشور نیست. بررسیها نشان میدهد روند کاهشی سرمایهگذاری، ضعف نوآوری و تکنولوژی و عدمتوسعه فعالیتهای تحقیق و توسعه از جمله دلایلی است که منجر به ارزشافزوده پایین بخش معدن در اقتصاد شدهاست. براساس آمارهای رسمی ارزشافزوده بخش معدن از حدود ۱۲.۲هزار میلیاردتومان در سال۱۳۹۵ به ۲۵۰.۱هزار میلیاردتومان در سال۱۴۰۱ افزایشیافته و سهم ارزشافزوده این بخش از تولید ناخالص داخلی طی بازه مذکور از ۰.۹درصد به ۲.۵درصد رسیدهاست.
مساله تربیت و جذب نیروی انسانی نیمهماهر، ماهر و متخصص در بخش معدن و صنایع معدنی، از یکسو و خروج نیروی انسانی کاربلد و مجرب از سوی دیگر همیشه موردبحث متولیان معدن بوده و هست، اما چرا این مسائل مهم هنوز بهعنوان چالشهای اساسی مطرح است؟ معادن کشور به بیش از ۲۴هزار نفر منابع انسانی دانشی، حرفهای و مجرب نیاز دارند، اما نتوانستهاند نیروهای کیفی و علاقهمند خود را جذب و بهکار گیرند.