صادرات گاز ایران به اروپا به عنوان یک استراتژی جدید که شاخص‌ترین سیاست دولت یازدهم محسوب می‌شود، موضوعی است که این روزها با تجزیه و تحلیل‌های کارشناسان مواجه شده است. برخی معتقدند میزان مصرف بالای گاز در ایران و عرضه نسبتا پایین آن در کشور عاملی است که می‌تواند پاشنه آشیل صادرات گاز به اروپا باشد. در مقابل برخی معتقدند با راه‌اندازی فازهای جدید پارس جنوبی مشکل عرضه گاز تا حدی برطرف می‌شود و در نتیجه می‌توان به اجرای درست این سیاست امیدوار بود. با این حال در مجموع، صادرات گاز به اروپا یکی از مهم‌ترین‌ سیاست‌هایی است که برای تامین نیاز ارزی کشور از یک سو و افزایش قدرت تصمیم گیری ایران در حوزه انرژی ازسوی دیگر نقش مهمی را به عهده خواهد داشت. در این رابطه مرکز پژوهش‌های مجلس به بررسی این موضوع پرداخته و جنبه‌های مختلف آن را تجزیه و تحلیل کرده است.

به گزارش روابط عمومی مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، دفتر مطالعات انرژی صنعت و معدن این مرکز با بیان این مطلب که ایران به عنوان کشوری که دارنده بزرگ‌ترین ذخایر گازی در جهان است، شناخته می‌شود، افزود: به‌رغم دارابودن چنین ظرفیتی، سهم ایران از تجارت در بازار جهانی گاز بسیار ناچیز است. این در حالی است که ایران با تدوین برنامه‌هایی تصمیم دارد تا از این فرصت خدادادی در جهت تامین منافع کشور و پایداری در اقتصاد، حداکثر استفاده را کند. از سال‌های قبل از انقلاب برای صادرات گاز ایران به برخی از نقاط دنیا برنامه‌ریزی‌هایی انجام گرفت و برای این منظور بسترهای زیرساختی نیز فراهم آمد اما به دلیل تغییرات سیاسی و اقتصادی، موضوع مربوط به صادرات به سال‌های بعد موکول شد، به طوری که صادرات گاز ایران به ترکیه از سال ۱۳۸۱ در کشور آغاز شد و همچنان ادامه دارد.

علاوه‌بر این، ایران به دنبال صادرات گاز به کشورهایی نظیر عمان، عراق، اروپا و... نیز بوده و تحقق این هدف نیازمند پویایی بیشتر در این زمینه است. اطلاعات مندرج در این نوشتار گویای این واقعیت است که هم اکنون به‌رغم آنکه ایران به صادرات گاز اقدام می‌کند، اما برای تامین مصرف داخلی کشور به واردات نیز نیازمند است؛ به گونه‌ای که باید بیشتر از صادرات، از کشورهای دیگر گاز وارد کند تا مصرف داخلی را تامین سازد. لذا یکی از مهم‌ترین موضوعات در تحقق هدف مربوط به صادرات گاز، تولید بیش از مصرف داخل کشور است. در این میان اتخاذ برخی سیاست‌هایی که بتوانند مصرف داخل را کاهش دهند نیز می‌تواند بسترهای مربوط به تحقق هدف را فراهم کند.

در حال حاضر گاز صادراتی ایران به ترکیه از طریق خط لوله ۴۰ اینچی انجام می‌شود که اگر قرار باشد از این مسیر برای صادرات گاز به اروپا استفاده شود باید قطر لوله موجود به ۵۶ اینچ افزایش یابد. در صورت فراهم شدن این بستر، باید اقدامات عملی لازم و مناسب برای تامین گاز به‌منظور صادرات نیز فراهم شود. به نظر می‌آید با توجه به نگرانی‌های شرکت ملی گاز ایران در خصوص روند کنونی افزایش مصرف گاز در کشور و اصراری که در پیگیری گازرسانی به برخی از نقاط فاقد توجیه فنی و اقتصادی کشور وجود دارد، استمرار تراز منفی گاز در کشور همچنان باقی است، لذا پیگیری هدف صادراتی بدون تغییر برخی رویکردها امکان‌پذیر نیست.

علاوه‌بر این، مقوله تحقق صادرات گاز با راه‌اندازی و بهره‌برداری از فازهای پارس جنوبی پیوند محکمی خورده است. بنابراین تحقق این هدف بدون افزایش تولید گاز از این منطقه امکان‌پذیر نیست. به‌طور کلی باتوجه به مطالب این گزارش، پویایی‌های صادرات گاز ایران به دنیا به عواملی نظیر: میزان مصرف گاز در داخل، توسعه گازرسانی به شهرها و روستاها با هدف تامین گاز خانوارها، راه‌اندازی خطوط لوله‌های مربوطه، به بهره‌برداری رسیدن فازهای پارس جنوبی، سیاست خارجی کشور و وضعیت اقتصاد جهانی و... وابسته است.