کابوس مدیریت دولتی

گروه ورزش: حاشیه‌های مربوط به انتشار گزارش ویژه کمیسیون اصل نود مجلس در مورد فساد در فوتبال همچنان ادامه دارد. در شرایطی که در بخشی از این گزارش به نقش مخرب بعضی رسانه‌ها و از جمله یک برنامه پربیننده تلویزیونی اشاره شده است، عادل فردوسی‌پور در ابتدای نود این هفته به موضوع واکنش نشان داد. عادل گفت اگر منظور این گزارش برنامه نود است، او تمامی اتهامات را رد می‌کند و البته مسوولان حقوقی سازمان صداوسیما آماده پیگیری این موضوع هستند. فارغ از این حواشی اما، به نظر می‌رسد آنچه در مورد این گزارش نادیده گرفته شده مربوط به مولفه‌های کلیدی آن است؛ آنجا که در بسیاری از سرفصل‌های تحقیقات به مشکلات سیستم مدیریت دولتی اشاره شده، اما هیچ عزمی برای رهایی از این مشکل بنیادین دیده نمی‌شود.

امان از این ساختار

در جای‌جای گزارش کمیسیون اصل نود در مورد فساد در فوتبال، به نقش مخرب دولتی بودن سیستم اداره این رشته ورزشی پرداخته شده که اینجا فقط به چند نمونه از آنها اشاره می‌شود:

- از آنجا که اکثر تیم‌های حاضر در لیگ برتر از بیت‌المال یا شرکت‌های وابسته به دولت ارتزاق می‌کنند، لاجرم اعضای هیات مدیره و مدیران عامل این باشگاه‌ها یا از سوی وزارت ورزش و جوانان (در باشگاه‌های پرسپولیس و استقلال) یا از سوی شرکت‌ها و موسسات مرتبط با دولت (تیم‌های صنعتی و تیم‌های نظامی) انتخاب می‌شوند که اکثر این افراد به دلیل اینکه از چهره‌های غیرورزشی با سوابق مدیریتی نامشخص و گاهی مبهم یا مدیران صنعتی، اقتصادی و نظامی هستند، در استفاده از مربیان و بازیکنان و کادر فنی، به حاشیه رانده می‌شوند و عدم آگاهی از جزئیات و فضای این ورزش، سبب انتصابات نادرست و عملکرد ناصحیح مالی به ویژه عقد قراردادهای غیرواقعی و ظاهری اما در حقیقت قراردادهای میلیاردی و سوءاستفاده‌های مختلف شده است که نتیجه آن حیف و میل سرمایه عمومی کشور است.

- فدراسیون فوتبال و اکثر باشگاه‌های کشور از منابع مالی دولتی و مراکز نیمه دولتی و عمومی استفاده می‌کنند. منابع مالی فدراسیون، شامل کمک‌های فدراسیون جهانی فوتبال، کنفدراسیون فوتبال آسیا، بودجه وزارت ورزش و جوانان، اسپانسرینگ به همراه حق پخش تلویزیونی، فروش بلیت و شرکت‌های تاسیس شده اقتصادی است. یکی از مهم‌ترین دلایل وجود فساد در فوتبال ایران را می‌توان منابع مالی دولتی و عدم شفافیت در هزینه‌کرد آن دانست. به‌عنوان نمونه مدیرعامل یکی از باشگاه‌های مشهور، به بهانه نبود بودجه کافی، ۱۱ شرکت اقتصادی تاسیس کرده و همچنین در پوشش‌های مختلف مبادرت به انجام واردات می‌کرد.

- بیش از ۹۰ درصد از ۱۶ تیم لیگ برتر و ۲۶ تیم لیگ دسته یک، وابسته به نهادهای عمومی و دستگاه‌های دولتی، صنعتی و نظامی هستند. اگرچه به دلیل عدم شفافیت مالی و پنهان‌کاری باشگاه‌ها که خود یکی از مهم‌ترین آسیب‌ها در این بخش است، از مبلغ دقیق هزینه‌های فوتبال، اطلاع دقیقی در دست نیست ولی براساس برآورد دستگاه‌های نظارتی، این رقم بیش از ۱۰ هزار میلیارد ریال در سال تخمین زده می‌شود که نبود نظارت از سوی دستگاه‌های ذی‌ربط، زمینه مناسبی را برای ایجاد فساد از سوی افراد سودجو فراهم آورده است.

راه چاره چیست؟

اینکه مجلس در پی یافتن مصادیق فساد در فوتبال ایران باشد قطعا اتفاق نیکو و شایسته‌ای است. با این اوصاف نمی‌توان انکار کرد که در کنار چنین برخوردهایی، باید به ساختارهای فسادآور هم توجه کرد. سال‌ها است همه کارشناسان و منتقدان متفق‌القول هستند که سیستم مدیریت دولتی در فوتبال ایران یکی از مهم‌ترین عوامل ناکارآمدی و فساد در این حوزه است، اما در عین حال تلاش چندانی برای تغییر این سیستم صورت نمی‌گیرد. وقتی مدیران بیشتر باشگاه‌ها به منابع مالی دولتی متصل هستند، واضح است که یا به اندازه کافی در هزینه‌کردها وسواس به خرج نمی‌دهند یا حتی بعضا ممکن است لغزش‌هایی هم در کار آنها صورت بگیرد. در این شرایط شاید انتظار از جایی مثل مجلس شورای اسلامی این باشد که به گذار فوتبال از این شیوه مدیریتی یاری برساند و کاری کند که در کشور ما هم مثل بسیاری از ممالک پیشرفته، باشگاه‌ها به‌صورت خصوصی اداره شوند. در این صورت مسلما زمینه وقوع بسیاری از مفاسد اقتصادی و حتی اخلاقی از بین می‌رود و دیگر نیاز چندانی به تهیه این قبیل گزارش‌های چندهزار کلمه‌ای باقی نمی‌ماند. در حالی که همه نگاه‌ها به مجلس دوخته شده تا با فراهم کردن مقدماتی مثل استیفای حق پخش تلویزیونی و کپی‌رایت به باشگاهداری خصوصی کمک کند، متاسفانه به ندرت چنین اهتمامی در بهارستان و البته سایر نهادهای ذی‌ربط به چشم خورده است. طعنه‌آمیز اینکه همین اواخر بعد از ماه‌ها اجرای نمایش خصوصی‌سازی در دو باشگاه پرسپولیس و استقلال، هیات‌وزیران به‌طور کلی واگذاری آنها را ملغی اعلام کرد و البته مجلس هم به راحتی این موضوع را پذیرفت! آیا بهتر نبود مثلا در همین مورد خاص، قوه مقننه فشار بیشتری برای رها شدن دولت و سرخابی‌ها از دست یکدیگر اعمال می‌کرد؟ جالب است که امروز گفته می‌شود در پی قرائت گزارش فساد در فوتبال، ۱۸ نفر در ارتباط با این پرونده به قوه قضائیه معرفی شده‌اند؛ آیا واقعا مشکل فوتبال ما با حذف همین ۱۸ نفر حل می‌شود؟ یا در کنار این کارها باید پروژه مهم اصلاح ساختارها را هم مورد نظر قرار داد؟