خون سردار رنگین‌تر است؟

جام ملت‌ها با برخی مسابقات باشگاه‌های اروپایی تداخل پیدا می‌کند و از قضا رم در همان مقطع مسابقات مهمی از جمله برابر میلان خواهد داشت. با این اوصاف آنها رو به مقاومت آوردند و نخواستند آزمون را از دست بدهند، اگرچه این بازیکن بیشتر به عنوان یک مهره ذخیره در مسابقات رم مورد استفاده قرار می‌گیرد.آنچه مشخص است در شرایط عادی بازیکنان آسیایی نباید مشکلی برای حضور در این بازی‌ها داشته باشند؛ چنان که مثلا مهدی طارمی هم بدون دردسر به ایران رسید و البته سون هیونگ‌مین کره‌ای هم اردوی تاتنهام را ترک کرد. پس روشن می‌شود گرفتاری به وجود آمده برای آزمون به خاطر اختیاری است که خود این بازیکن به باشگاه داده. تا زمان تنظیم این مطلب، رایزنی‌های مدیران فدراسیون برای کسب موافقت رم ادامه داشته و شاید الان که شما مطلب را می‌خوانید، سرنوشت نهایی داستان روشن شده باشد. با این حال پرسش اینجاست که چرا فدراسیون فوتبال و کادرفنی تیم ملی در بحث مبارزه با بازیکن‌سالاری عملکرد متناقضی دارند و چشم بر رفتار آزمون بسته‌اند؟

همه می‌دانند که کادرفنی تیم ملی به خاطر اعتراض احمد نوراللهی به سکونشینی در مسابقه با هنگ‌کنگ از فهرست خط خورد و با وجود میانجیگری‌ها در لیست اعزامی به قطر هم قرار نگرفت. خب آیا اعتراض ساده و ناگهانی نوراللهی بدتر بود یا اختیاری که آزمون کاملا داوطلبانه و تامل‌شده برای عدم حضور در جام ملت‌ها به رم داد؟ چطور می‌شود آن خطا را دید و این پشت کردن به تیم ملی را نادیده گرفت؟ آن هم از سوی سرداری که در اردوی اول امیر قلعه‌نویی هم حاضر نشد و هیچ‌گاه در این مورد توضیح نداد!