پایان کار جذاب‌ترین چهره جام‌جهانی

پژمان راهبر- حول و حوش دقایق ۷۰ بود؛ وقتی که آرژانتین گل سوم را هم دریافت کرده بود. دوربین روی صورت دیه‌گو مارادونا رفت که مثل همیشه دو دست خود را به سمت چپ و راست برده بود و با پنجه محکم بازوها را گرفته بود. اما برای اولین‌بار در این جام، دیه‌گو در موقعیتی بود که بی‌جلال و جبروت نسبت به مسابقات قبلی به نظر می‌آمد، دوربین به سمت صورت او رفت و چشم چپش را با وضوح بیشتری نشان داد، بر این چشم اشکی نشسته بود و غمی در آن بود که جگر را می‌خراشید؛ این دیه‌گو مارادونای جذاب بود. کسی که حالا دیگر امیدی به ادامه کار در جام نداشت. کسی که برخلاف همیشه بازی‌های جام جهانی باید خودش را آماده بدرقه‌ای متفاوت با بازیکنان می‌کرد، بازیکنانی که اگر نصف مارادونا بودند آرژانتین دیگر چه غمی داشت...

کسانی که مسی را با مارادونا مقایسه می‌کردند باید تغییر عقیده داده باشند، نه؛ لیونل مسی هنوز مانده تا با ستاره‌ای مثل دیه‌گو مقایسه شود. دیه‌گو در جام ۹۰ تیم بی‌ستاره آرژانتین را کول کرد و به فینال برد، اما مسی...

لحظاتی که مارادونا تجربه کرد درست مثل بازی فینال جام ۹۰ بود. زمانی که او اسیر گیدو بوخوالد مدافع آلمانی شده بود که در تمام بازی به او چسبید و اجازه کوچک‌ترین فعالیت را به وی نداد. بله، آلمانی‌ها قبلا هم یکبار مارادونا و شوق بی‌نظیرش را از کار انداختند و این برای دومین بار بود که دیه‌گو کم می‌آورد...

حالا مردی که جذابیت جام مدیون او بود، ما را ترک می‌کند. کسی که حتی طرفداران آلمان هم دوست نداشتند شکست خوردنش را ببینند. آدیوس دیه‌گو!