قسمت دوم

سعید جمشیدی فرد

در این بین مطبوعات جایگاه ویژه ای متناسب با علایق دوستداران فوتبال پیدا کرد. این گروه از یک سو مقیاسی برای اندازه‌گیری و ارزیابی عملکرد محیط عملیاتی فوتبال شامل بازیکنان، مربیان، داوران و باشگاه‌ها در جهت ارتقای کیفیت فوتبال شدند و از سوی دیگر به هیجان وحواشی آن در بیرون زمین وسعت دادند. اطلاع‌رسانی نوشتاری موجب جلب توجه بیشتر اشخاص بیرون از محیط فوتبال شد. گستره فوتبال زمانی وسیع‌تر شد که رسانه دیداری، هیجانات را به داخل خانه‌ها برد. به‌راستی تلویزیون کسب‌وکار فوتبال را سکه کرد. برزگ‌تر شدن استادیوم‌ها توجیهات مالی بهتری پیدا کرد. هرچه استادیوم بزرگ‌تر، تابلوهای تبلیغاتی وتماشاچی بیشتر. حالا دیگر بعد تبلیغات تجاری فراتر از یک شهر و کشور است. وسعت نفوذ تبلیغاتی و سرعت انتقال، هم راهبرد بازاریابی بنگاه‌های اقتصادی را تغییر داد و هم پول‌های درشت راوارد فوتبال کرد. در این رویکرد بعضا بعد ورزشی به حاشیه رفت و اقتصاد فوتبال برنده شد. بخش خدمات آن به ایفای نفش تخصصی و پیرامون فوتبال می‌پردازد، بخش تولید کارخانه‌های تولید لباس و تجهیزات و دیگر محصولات و همچنین احداث ورزشگاه‌ها را به حرکت درمی‌آورد و بخش تجارت نقل‌وانتقال بازیکنان وامور بازاریابی و تبلیغات را به‌عهده دارد.

گوشه‌ای از ابعاد اقتصادی فدراسیون‌های فوتبال را از گزارش مالی فیفا می‌توان استنباط کرد اگر چه اقتصاد بسیاری از باشگاه‌های فوتبال عظیم‌تر از این هستند (نمونه‌ای از وضیت مالی و گزارشگری یکی از باشگاه‌های فوتبال انگلستان در مقاله‌ ترجمه شده اینجانب تحت عنوان نقش مدیران مالی در باشگاه‌های فوتبال، مجله حسابدار شماره ۱۴۵دی‌ماه ۱۳۸۰ قابل مشاهده است). گزارش مزبور نشان می‌دهد که برای دوره چهارساله ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶ (باتوجه به برگزاری هر چهار سال یکبار جام جهانی) فیفا بالغ بر ۲/۳میلیارد فرانک سوییس درآمد داشته است. درآمد مزبور به ترتیب شامل ۵۲درصد حق پخش تلویزیونی مسابقات (۴۵درصد اروپا،۱۱درصد امریکا و ۴۴درصد بقیه دنیا)، ۲۲درصد حق بازاریابی، ۸درصد حق میزبانی و پذیرایی و بقیه درآمد مشتمل بر حق‌الامتیاز، سهم از بلیت‌فروشی و اقامت و سهم سود حاصل از جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان بوده است. در مقابل درآمد فوق، فیفا بالغ بر۴/۲میلیارد فرانک سوییس طی دوره فوق‌الذکر هزینه کرده که مشتمل بر ۴۶درصد بابت هزینه‌های مرتبط با رویدادها و مسابقات، ۳۱درصد هزینه‌های عملیاتی مربوط به اداره فیفا و ۲۳درصد بابت هزینه مرتبط با توسعه و کمک‌های مالی به اعضا می‌باشد. در این مجال قصد تجزیه و تحلیل صورت‌های مالی فیفا نیست لیکن توجه به‌ترکیب عناوین و ارقام فوق گرایش‌های فوتبال در جایی مثل فیفا که خود اساسا اهداف حمایتی و نظارتی و نه عملیاتی بر فدراسیون‌های فوتبال کشورها را دارد، نشان می‌دهد.

چنین محیطی با وجود وفور اشخاص علاقه‌مند مورد توجه سیاسیون قرار گرفت چرا که هیجانات تولیدی در این محیط می‌توانست در امور سیاسی تاثیر‌گذار باشد، در جایی چون‌ترکیه مسکن دردهای سیاسی و در جایی دیگر چون برزیل تاثیرگذار در انتخابات ریاست‌جمهوری. پس فوتبال با عامل امنیت نیز ارتباط دارد. دولت‌ها در اجرای وظایف خود در امور جوانان، پرورشی، فرهنگی به فوتبال توجه ویژه دارند. در عین حال ارتباطات فرامرزی تیم‌های فوتبال از منظر دولت‌ها دور نیست. تیم‌های ورزشی معمولا پیک‌های دوستی برای آغاز مناسبات دولت‌های ناسازگارند. در عین حال فدراسیون‌های بین‌المللی ورزشی به میزان حضور دولت‌ها در محیط‌های ورزشی و استفاده و اداره سیاسی آن حساسند هر چند این حساسیت‌ها با نگرش جامعه بین‌المللی بی‌ارتباط با دولت‌ها نیست.

بنا به آنچه طرح شد فوتبال آنقدر حضور ملموس و تاثیرگذار و گسترده در جامعه دارد که آثار آن را بر محیط‌های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و حقوقی و در سطوح ملی و بین‌المللی می‌توان به‌وضوح مشاهده کرد. پس اگر اهل فوتبال آن را با نگاه صرف ورزشی تحلیل می‌کنند، یا عده‌ای آن را به‌عنوان ابزاری سیاسی به‌کار می‌برند و یا گروهی قصد دارند صرفا از ابعاد تجاری آن بهره‌برداری کنند، فوتبال را کوچک می‌بینند این بخشی یا صنفی نگری حتی منافع بلندمدت هیچیک را تامین نخواهند کرد. اگر چه حدود سهم و حضور هریک از ابعاد فوتبال قابل تعیین نیست ولی نادیده گرفتن یا بی‌اعتنایی به برخی از ابعاد به آن لطمه می‌زند. فوتبال بدون تماشاچی بعنی لطمه به اقتصاد فوتبال و قهر آنان به نمودی از ناامیدی و خلا فرهنگی تبدیل می‌شود. فوتبال بدون نقد بعنی پذیرش روند نزول کیفیت و رقابت فکری. بحث وتبادل نظر از مسیر مطبوعات ورسانه‌ها میسر است. در عین حال بدون پشتیبانان مالی نیز اقتصاد فوتبال از رونق و هیجان می افتد.

با توجه به تصویری که از محیط فوتبال ارائه شد، نقاط ضعف ‌ترکیب پیشنهادی اعضای مجمع فدراسیون فوتبال را به شرح زیر می‌توان برشمرد:

۱. با توجه به اهمیت نقش تماشاچیان، هیچگونه پیش بینی از حضور نمایندگان این گروه تاثیرگذار به‌عمل نیامده است. این ضرورت هم به شکل‌گیری منسجم تماشاچیان کمک می‌کند و هم مسوولیت‌پذیری و پاسخگویی آنان در مقابل هرگونه تخطی احتمالی از حدود متعارف را بالا می‌برد. صلاحیت‌ها و چگونگی تعیین نمایندگان تماشاچیان امری است که جداگانه قابل بحث است اما از آنجا که اساسنامه به‌عنوان یک سند و قرارداد بلندمدت نمی‌بایست به‌سهولت دستخوش اصلاح و تغییر شود، جا دارد چند صندلی برای تماشاچیان در مجمع نه برای تماشا بلکه اعمال رای در نظر گرفته شود.

۲. با عنایت به بعد مالی و تجاری فوتبال لازم است نمایندگانی از پشتیبانان مالی در مجمع عضویت داشته باشد. این گروه که گاهی با رقابت‌های بین خود محیط فوتبال را با تنش روبه‌رو می‌سازند، ملزم می‌شوند حضور خود در این محیط را سامان دهند و ایفای نقش و عهده دار مسوولیت گردند.

۳. از جمله ارکان نادیده گرفته شده که در تولید فکر، ارتقا کیفیت و افزایش هیجان رقابت نقش دارند، مطبوعات ورزشی هستند که می‌بایست در مجمع نماینده داشته باشند. بدین سبب است که اصولا این گروه بهترین‌های فوتبال را تعیین و معرفی می‌کنند.

ادامه دارد