گروه تاریخ‌اقتصاد- آنچه می‌خوانید مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی است در روز پنجشنبه، 22 اسفند 1286 شمسی:
رئیس: کاغذى از شاهزاده سالارالدوله رسیده است، محض اطلاع قرائت می‌شود.
(بعضى از وکلا مانع خواندن کاغذ مزبور شدند که دلیل آن حرکات نامبرده در نواحى تویسرکان و ملایر علیه دولت و ملت بود برخى اظهار داشتند که خواندن این کاغذ فعلا ضررى ندارد، بلکه در آن اگر اقرار به تقصیرات خود نموده باشد خوب است کاغذ خوانده و مطلب او که معلوم شد جوابى به مقتضاى آن داده شود.)
قرائت شد قریب به این مضمون:
به مقام منیع مجلس شوراى ملى شیدالله ارکانه
پارسال به واسطه کثرت شهرت اراجیف درباریان و تعاقب وسایس هواپرستان قلب بعضى را از من رنجانیده. من نیز محض تشفى آنها چندى در زندان عشرت‌آباد به سر برده فقط به جهت استرضاى خاطر ملوکانه که به جاى پدر تاجدار است دست توسل و توسط به سوى کسى حتى مجلس مقدس دراز نکردم تا جمعى از وجوه ملت و امنای دولت شفاعت کرده مرا از حبس خلاص کردند. در شکر این نعمت به فکر این بودم که به جبران آن حرکت خدمتى به دولت و ملت بنمایم که ناگاه عصر روز سه‌شنبه هفتم اسفندماه، قزاق و سرباز ریخته و محبوسم ساختند، چون از باطن امر بى‌خبر بودم این است که عرض می‌نمایم که اگر بساط مشروطیت برچیده شده و قانونى در مملکت نیست چاره‌ای غیر از تحمل ندارم و هرگاه مملکت قانونى و مشروطیت برقرار است و موافق قانون مقصر شده‌ام تقصیرم را بگویند و در عدلیه استنطاق کرده پس از ثبوت تقصیر مجازاتم بدهند و اگر هم به حکم مجلس شوراى ملى شیدالله ارکانه باید بنده بدون استنطاق و ثبوت تقصیر محبوس و مجازات بشوم زهى شرف و افتخار که سرلوح عدل مظفرى باشم و فداى مشروطیت بشوم.
آقا سیدحسین: سالارالدوله به موجب همین عریضه که عرض کرده است مملکت مشروطه، مقصر می‌باشد آیا کدام قانون تجویز کرده بود که آن همه توپ ایشان به روى دولت و ملت انداخته و یکصد پارچه آبادى را به شکل تپه خاکى کرده و چقدر نفوس را تلف نمود! آیا در کدام محکمه محاکمه شده که تقصیر او ثابت شد؟ این غارت‌هایی که او کرد چه شد؟ البته باید حبس باشد و به مجازات برسد.
آقا میرزا فضلعلى آقا: در مقصر بودن او شبهه نبوده و نیست توپ کشیده و خانه‌ها خراب کرد و در مجلس هم مذاکرات شد که او باید گرفته شده به مجازات برسد و آن‌قدر سخت‌گیرى شد که پناهنده به قونسولخانه انگلیس شد و او را خواستند قونسولخانه تحویل داد قرار شد در حبس باشد. این بود که قانونا محبوس گردید و در این اواخر فى‌الجمله رعایت شد و در این خصوص در مجلس مذاکره هم شده اکنون به واسطه حقوق ملت ایشان محبوس هستند و باید باشند.
وکیل‌التجار: بنده از سابقه حرکات او اطلاع ندارم، ولى در خصوص پنجاه شصت تیر توپى که از طرف او خالى شده است از آن صاحب‌منصب که با او بود سوال کردم گفت من پنجاه تیر به امر او خالى کردم، ولى به طورى که به فضل خدا تیرهاى مزبور به کسى برنخورد و البته به واسطه این حرکات مقصر بود، ولى حالا که او را گرفته‌اند باید اداره نظمیه تقصیر او را راپورت بدهد که چیست؟
آقاى حاج امام جمعه: این مردم ما را انتخاب نموده و به اینجا فرستاده و وکیل کرده‌اند که در اینجا حفظ حقوق آنها را کرده و سعادت آتیه‌شان را اصلاح بنماییم و او هم یکى از افراد این مردم است، اما مقدم بر هر چیز حفظ حقوق و امنیت مملکت را باید نمود، اگرچه حق مجلس وضع کردن قانون است اما تا شما مملکت نداشته باشید نمی‌توانید کارى بکنید و وضع قانون هیچ فایده نخواهد داشت. اقلا باید فکرى براى امنیت ولایات بکنید که در هیچ‌یک از نقاط این مملکت امنیت نیست. الان در شیراز برادران و خواهران ما به یکدیگر ریخته‌اند و هیچ معلوم نیست که چه می‌کنند و چقدر کشته شده! چند روز قبل در تلگرافخانه بودیم از وزیر جنگ پرسیدم که شما تا چه وقت می‌توانید یک عده قشون در نقاط لازمه تهیه کنید و الان در اینجا چقدر حاضر است همین‌طور نگاه کرده هیچ جوابى نداد، یعنى نتوانست جواب بدهد این کاغذ را شخص با اطلاعى از بصره نوشته ملاحظه شود مقصود این است که باید فکرى در باب امنیت کرد و اول از این شهر باید شروع بشود. خواندن قانون وظایف چه فایده دارد که امنیت نباشد و کسى در خانه‌اش راحت نباشد چه وظایفى چه قانونى!
آقامیرزامحمود: بنده عرض می‌کنم باز هم بنشینیم و درد مملکت را بگوییم یا اینکه در هر هفته یکى دو روز وزرا را بخواهیم و با آنها گفت‌وگو نماییم مثل سابق هیچ نتیجه به دست نخواهد آمد. به عقیده بنده آن کمیسیون تفتیش را تشکیل داده بیست روزى امتحان نمایند که آنها مواظب اعمال وزرا باشند و آنچه دستورالعمل از هیات‌رئیسه می‌رسد از آن قرار معمول دارند.
آقا شیخ حسین: بنده عقیده خود را می‌گویم ولو اینکه تمام وکلا مخالف با عقیده من باشند آن روز هم گفتم حالا هم می‌گویم که باید هیات کابینه را خواست و جدا در این باب گفت‌وگو کرده نتیجه بگیرند. امتحان بس است. ما حالا یک چندى هم کمیسیون تفتیش قرار بدهیم که آنها هر روز به این وزارتخانه به آن وزارتخانه بروند و بیش از این هم بنده صلاح نمی‌دانم در این باب دیگر مذاکره بشود.