ساختارمندی، لازمه توسعه توریسم سلامت
فاطمه باباخانی امروزه بیمارستان‌های بسیاری در کشور علاقه‌مند به فعالیت در حوزه گردشگری سلامت هستند؛ اما در مواردی استاندارد نبودن خدمات و امکانات و همچنین عدم نظارت بر این خدمات و قیمت‌ها، ممکن است این حوزه را به بیراهه بکشاند. بیمارستان محب یکی از بیمارستان‌های تهران است که از سال 88 به‌صورت رسمی توریسم درمانی را راه‌اندازی کرده است و طبق آخرین نظرسنجی‌هایی که از بیماران خود صورت داده، بالغ بر 96 درصد رضایت مشتری را برآورده کرده است. این بیمارستان که بر اساس گفته مسوول بخش گردشگری سلامت آن، بیشتر بیماران خارجی‌اش از کشورهایی نظیر آذربایجان، عراق، ترکیه، مالزی، هندوستان و کشورهای حوزه خلیج‌فارس می‌آیند، در سال 92 قریب به 3 هزار و 500 بیمار خارجی (مجموع بیماران سرپایی و بستری) درمان کرده است. دکترمسعود اعتمادیان، از موسسان بیمارستان محب و دانشیار دانشگاه، عواید اقتصادی‌ای را که از راه توسعه توریسم پزشکی حاصل می‌شود، موثر برآورد می‌کند و معتقد است که ایران به‌دلیل دانش بالای پزشکی، می‌تواند مقصد مهمی برای بیماران خارجی باشد. او می‌گوید سرمایه‌گذاری در این زمینه توجیه اقتصادی دارد؛ ولی بهتر است دولت بستر را فراهم کند. در ادامه گفت‌وگوی «دنیای اقتصاد» را با دکتر اعتمادیان می‌خوانید: توسعه گردشگری سلامت از چه زمانی آغاز شده، چه روندی را طی و چه چیزی به رونق این حوزه کمک کرده است؟
این بحث امروزه در دنیا موضوع و رویکرد جدید به توریسم است. بسیاری از کشورها در همین آسیا هستند که تمام درآمد گردشگری‌شان از حوزه توریسم سلامت حاصل می‌شود؛ کشورهایی مثل عمان، تایلند و سنگاپور از این راه به توسعه دست یافته‌اند. باید این نکته را نیز اذعان کنیم که امروز فناوری ارتباطات و اطلاعات باعث شده که مرزها برداشته شوند و افراد با توجه به کیفیت و قیمت‌های ارائه شده دست به انتخاب بزنند که برای درمان خود به کدام کشور بروند. به این ترتیب کشورها به‌زودی به مجموعه‌ای از مبداها و مقصدها تبدیل خواهند شد که یا پذیرنده گردشگران سلامت هستند یا این گردشگران را به دیگر کشورها می‌فرستند. ما هم از ۸-۷ سال پیش این بحث را به‌صورت جدی در کشور آغاز کرده‌ایم و با توجه به ارتقای دانش پزشکی و تجهیزات در این زمینه توانسته‌ایم در جذب بیماران از دیگر کشورها تا حدی موفق باشیم و بسیاری از ایرانیانی را که خارج از کشور نیز زندگی می‌کنند، به‌منظور درمان به کشور جدب کنیم. از این حیث می‌توان گفت ما تبدیل به مقصدی مهم در توریسم سلامت کشور شده‌ایم.
توسعه توریسم درمانی چه محسناتی را می‌تواند به دنبال داشته باشد؟
شک نکنید که چنانچه ما بتوانیم در این بخش گردشگران را به کشور جذب کنیم، به حالت اتوماتیک‌وار خدمات بیمارستانی برای بیماران ایرانی نیز بهبود و افزایش پیدا می‌کند.
سرمایه‌گذاری در این حوزه را چگونه می‌بینید؟
باید مردم در این حوزه سرمایه‌گذاری کنند. علاوه‌بر این دولت باید مشکلات و چالش‌ها را برطرف کند و پس از آن، امر را به دست سازمان‌های مردمی بسپارد. سپس اگر زیرساخت‌ها فراهم باشد، سرمایه‌گذاران بسیاری در این بخش سرمایه‌گذاری خواهند کرد؛ چراکه سرمایه‌گذاری در این زمینه را سودآور و همراه با توجیه اقتصادی تلقی می‌کنند. همین موضوع که مثلا عمل قلب در ایران نسبت به سایر کشور بسیار ارزان‌تر است، می‌تواند بیماران بسیاری را به ایران جذب کند و این یعنی درآمد ارزی بیشتر برای کشور.
در کدامیک از شهرهای کشور در گردشگری سلامت بیشترین فعالیت‌ها صورت گرفته است؟
شیراز، ارومیه، مشهد و تهران در این زمینه پیشتاز هستند؛ تا جایی که بنده مطلعم برخی بیمارستان‌ها در شیراز وجود دارند که تا میزان ۳۰ درصد بیمار خارجی برای درمان دارند.
چالش‌هایی که در این حوزه وجود دارد از دیدگاه شما چیست؟
علاوه‌بر اینکه رئیس‌جمهور نیز بارها در خصوص اهمیت این حوزه سخن گفته‌اند، ما امیدواریم که ساختار حاکمیت نیز به این سو برود که بستری جدی برای توسعه این امر فراهم کند. مهم است به این موضوع دقت کنیم که بیمارستان‌ها تنها بخشی از زنجیره فعالیت‌های توریسم درمانی هستند؛ فرودگاه‌ها، هتل‌ها، مساله ترانسفر، بازاریابی و... از دیگر بخش‌های مهم در این خصوص است.باید در اینجا به این نکته اشاره کنم که ما اغلب در خصوص بیماران افغان با مشکل ویزا روبه‌رو هستیم و این درحالی است که این دسته از بیماران به لحاظ فرهنگی و مذهبی بیشترین مناسبات و قرابت‌ها را با ما دارند. جالب است بدانید که اکنون افغان‌ها، برای درمان به بیمارستان‌های هندوستان مراجعه می‌کنند. روزانه قریب به ۳۰۰ افغان به بیمارستان‌های هند می‌روند؛ درحالی که در گفت‌وگو با برخی از افغان‌ها در هند، متوجه شدم آنها راغب هستند به ایران بیایند.
برای برطرف کردن این مشکلات چه باید کرد؟
باید این نکته را مورد توجه قرار دهیم که سه بخش وزارت امورخارجه، سازمان متولی گردشگری و وزارت بهداشت سه پایه دولتی در این بخش هستند که باید بستر را فراهم کنند. ما اکنون نیازمند یک سازمان ساختارمند در این زمینه به کمک همه این بخش‌ها هستیم؛ درحالی‌که فقدان آن موجب می‌شود که هرکس، هرگونه که خواست در قالب این نوع توریسم فعالیت کند و ضابطه‌مند نباشد. ما نیاز داریم که یک ساختارمندی در این زمینه ایجاد و سیاست‌های تشویقی از سوی دولت در این حوزه تعریف شود.
باید بدانیم اگر ترکیه امروز به این جایگاه در امر گردشگری درمانی رسیده است، محصول 20 سال فعالیت و کار مستمر است. همین‌طور تایلند و عمان هر کدام بالغ بر 20-15 سال در بخش گردشگری سلامت کار کرده‌اند.همچنین تا زمانی که ما چنین سازمانی را ایجاد نکرده‌ایم، شاهد حضور واسطه‌ها و دلال‌ها هستیم که به‌مراتب پررنگ‌تر از پزشکان است!
در این زمینه گزارش‌هایی موجود است که از حضور یک بیمار خارجی در کشور، دلال‌ها قریب به ۲ هزار دلار درآمد دارند؛ اما پزشکان مثلا تنها ۵۰۰ هزار دلار دریافت می‌کنند. همه اینها ناشی از همان عدم ساختارمندی است. بنابراین چاره همین است که ابتدا دولت ورود پیدا کند و صلاحیت بیمارستان‌ها و آژانس‌های فعال در این حوزه را بررسی کند و با سیاست‌گذاری‌ها و نظارت‌های تعریف شده، کار را به دست
مردم بسپارد.