جامعه ایرانی؛ جنبشی مدنی در برابر تحریم ها
دکتر حسین عباسی* اخیراً گروه بزرگی از اقتصاددانان، حقوقدانان و روزنامه‌نگاران ایرانی نامه‌ای درباره مشکلاتی که تحریم‌ها برای مردم ایران ایجاد کرده است و در مخالفت با این تحریم‌ها، امضا و منتشر کرده‌اند.
من هم این بیانیه را امضا کردم و با افتخار به این حرکت مدنی پیوستم، به این امید که قطره‌ای باشم در اقیانوس بزرگ مردم ایران و بسیاری از انسان‌های فهیم در همه جای دنیا که هر یک به نوعی به تمامی سیاستمداران دنیا پیغام می‌دهند که زندگی و صلح را ارج بِنَهند.پیغام اصلی این بیانیه این است که جدای از تمام دعواهای سیاسی، تحریم‌ها وجه دیگری نیز دارند که معمولاً وضع‌کنندگان تحریم‌ها این وجه را نادیده می‌گیرند و آن آسیبی است که تحریم‌ها به مردم عادی می‌رساند. همچنین این بیانیه هشدار می‌دهد که تحریم‌ها نه تنها از دستیابی به اهدافی که واضعانش بیان می‌کنند، ناتوان هستند، بلکه با تقویت تندروها باعث به حاشیه رفتن عقلانیت و غلبه رفتارهای احساسی می‌شوند. تحریم‌ها را سیاستمدارانی وضع می‌کنند که حتی به خود زحمت درس گرفتن از تاریخ نه چندان دور دست تحریم‌ها در منطقه را نمی‌دهند، تا ببینند رفتارشان چه فجایع انسانی در منطقه به بار آورده است. تجربۀ عراق تحت تحریم به روشنی نشان داد که مهمترین اثر تحریم‌ها تقویت قدرت صدام و یاران فاسدش و در نتیجه، از بین رفتن جان و مال صدها هزار انسان بود. این بیانیه مخالفت با تکرار این تجربه‌های تلخ است، از بعد اقتصادی، نتیجۀ تحریم‌ها کاهش شفافیت در بازارها، راندن فعالیت‌های اقتصادی به سمت فعالیت‌های زیرزمینی و افزایش فساد است...


...فضای غیرشفاف، قوانین غیرعادلانه و موانع غیراقتصادی باعث می‌شود افرادی که می‌توانند در چارچوب‌ قانون فعالیت کنند جای خود را به افرادی بدهند که متخصص دور زدن قوانین هستند. این افراد بخشی از نیازهای جامعه را با فعالیت‌های مخفی برطرف می‌کنند، ولی همزمان برای خود حوزه‌ای از اقتدار را تعریف کرده و بسط می‌دهند که الزاماً به نفع جامعه نیست. هر چه تحریم‌ها عمیق‌تر و طولانی‌تر شود، این حوزه‌ها گسترده‌تر و غیرقابل نفوذتر می‌شود. افرادی که این حوزه‌ها را شکل می‌دهند به سادگی حاضر نخواهند بود دست از منافع پرشماری که تحریم‌ها برایشان ایجاد کرده بردارند و به شفاف شدن فعالیت‌هایشان رضایت بدهند.
به عبارت دیگر، تحریم‌ها با جایزه دادن به فعالیت‌های مخفی و جریمه کردن فعالیت‌های رسمی و شفاف، تا سالیان سال ساختار گروه‌های با نفوذ در کشورهای هدف و کشورهای طرف مبادله را متاثر می‌کنند. هزینۀ تمامی این اتفاقات را مردم عادی تمامی کشورها می‌پردازند. عمق این مشکل وقتی روشن‌تر می‌شود که به این نکته توجه می کنیم که جهت‌گیری فعالیت‌های اقتصادی در همه جای دنیا به سمت شفافیت بیشتر، ارتباط بین‌المللی قوی‌تر، و گسترش آزادانه‌تر اطلاعات است. محروم کردن مردم کشور بزرگی مانند ایران از حضور در این فرایند با هیچ منطق انسانی و اقتصادی سازگار نیست.
نکتۀ مثبتی که این بیانیه را ممتاز کرده و سبب شده افرادی با سلائق مختلف آن را امضاء کنند، این است که بیانیه توانسته بدون وارد شدن به دعواهای سیاسی، اساسی‌ترین نتایج منفی تحریم‌ها را به روشنی بیان کند. مستقل از اینکه کسی علاقه‌ای به این جناح یا آن جناح سیاسی یا اقتصادی داشته باشد، همۀ امضاءکنندگان خود را علاقه‌مند به رفاه و آسایش مردم می‌دانند و حاضرند در اقدامات مدنی برای ابراز این علاقه مشارکت کنند.
شاید بپرسید آیا امضاء و انتشار چنین بیانیه‌هایی اثر بخش است؟ باید گفت درست است که وضع‌کنندگان تحریم‌ها با دیدن این بیانیه بلافاصله دست از تحریم‌ها بر نخواهند داشت، ولی حداقل اثر این بیانیه این است که به عنوان سندی در تاریخ خواهد ماند و روزی که بحثی عقلایی در مورد تحریم‌ها، چه در مورد ایران چه درباره هر کشور دیگری در بگیرد، به کمک افرادی خواهد آمد که رفاه مردم را بر رفتارهای سیاسی ترجیح می‌دهند. این بیانیه یک صدا است در کنار هزاران صدای دیگر در تقبیح تندروی و تشویق عقلانیت، و من مطمئنم که این صداها اثرگذار خواهد بود.
*استاد دانشگاه بلومبزبرگ پنسیلوانیا