دوراهی «مدیریت بحران» تهران

بررسی متن مصوبات شورای شهر تهران از سال ۹۱ تاکنون نشان می‌دهد مجموعه سازمان‌های آتش‌نشانی و مدیریت بحران در قالب خانواده مدیریت شهری مطابق تکالیف مصوب بالادست ۱۰ وظیفه و ماموریت از قبل تعریف شده برای دو دسته اقدام پیشگیری از حریق و اطفای حریق برعهده دارند تا از برآیند حاصل از این اقدامات در پایتخت، احتمال و ریسک آتش‌سوزی گسترده و پرتلفات را به حداقل ممکن برسانند. اما فاجعه تاسف‌انگیز آتش‌سوزی و فروریختن ساختمان پلاسکو نشان می‌دهد به هیچ‌یک از تکالیف مصوب شورای شهر تهران در زمینه پیشگیری و مدیریت بحران عمل نشده است. محمدمهدی تندگویان سخنگوی کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران با تاکید بر اینکه مصوبات زیادی در شورای شهر در زمینه پیشگیری و ارتقای تجهیزات آتش‌نشانی وجود دارد می‌گوید بررسی این موضوع از دو زاویه است. او در پاسخ به این موضوع هم به نبود ضمانت اجرای مصوبات و هم به تخصیص نیافتن بودجه سازمان آتش‌نشانی اشاره می‌کند. او در گفت‌وگو با دنیای اقتصاد تاکید می‌کند: بخش مهمی از نواقص در حوزه مدیریت بحران شهر تهران به نبود آموزش باز می‌گردد. او به وجود ۳ هزار ساختمان پرخطر و ناایمن شهری اشاره می‌کند و به صراحت می‌گوید: تقویت سیستم مدیریت بحران در شهر تهران به «تولید مصوبه» و «قانون جدید» نیاز ندارد بلکه آنچه مهم است هماهنگی و همکاری همه سیستم‌ها و نهادها برای کاهش خطرات این بحران است. به گفته تندگویان مدیریت شهری برای مقابله با بحران پایتخت ناشی از ساختمان‌های ناایمن دو راه بیشتر ندارد. گفت‌وگوی دنیای اقتصاد با این عضو شورای شهر تهران را در ادامه بخوانید:

چرا شورای شهر تهران پیش از وقوع حوادث تاسف‌باری همچون آتش‌سوزی و فروریختن ساختمان پلاسکو با تاکید و پیگیری مصوبات خود در حوزه پیشگیری و ارتقای ایمنی تجهیزات آتش‌نشانی به پیشگیری نمی‌پردازد؟

پاسخ به سوال شما از دو زاویه قابل بررسی است. نخست آنکه موضوعاتی که در صحن شورای شهر به تصویب می‌رسد چندین بار از سوی اعضای شورا مورد پیگیری قرار می‌گیرد. به‌عنوان مثال در چند روزگذشته بنده با مراجعه به تاریخچه مصوبات و تذکراتی که در چند سال اخیر ارائه کرده‌ام به همین نتیجه رسیدم که اگر موضوعی از طرف بنده تذکر داده شده است حداقل چندین بار به صورت مکتوب پیگیری شده است. در مقابل این تذکرات نیز از سوی شهرداری تهران پاسخ داده شده‌اند اما نکته مهم آن است که به آنچه پاسخ داده‌اند عمل نمی‌شود. اگرچه بررسی حادثه پلاسکو از زوایای مختلف باید به بعد از اتمام عملیات امدادرسانی موکول شود اما اولین نکته‌ای که از این روند مشخص می‌شود این است که تاکنون از محل بودجه‌ای که باید برای تجهیز و ارتقای امکانات آتش‌نشانی تخصیص پیدا می‌کرد و مطابق با اعلام شهرداری تاکنون ۵۴ میلیارد تومان از این درآمد کسب شده است حدود ۲۰ میلیارد تومان به سازمان آتش‌نشانی برای افزایش تجهیزات اختصاص پیدا کرده‌است. البته شهرداری اخیرا اعلام کرده که ۱۰ میلیارد دیگر هم پرداخت کرده است. حتی اگر این موضوع صحت داشته باشد و مجموعا ۳۰ میلیارد تومان به سازمان آتش‌نشانی پرداخت شده باشد بازهم ۲۴ میلیارد تومان از مجموع درآمدهای کسب شده در این ردیف بودجه تخصیص پیدا نکرده است و همین موضوع جای ابهام دارد که چرا این درآمد تخصیص پیدا نکرده و چرا تجهیزات جدید خریداری نشده است.

البته به نظر می‌رسد این مشکل فقط به این ردیف بودجه شهرداری اختصاص ندارد.

بله. در سایر سرفصل‌های بودجه‌ای شهرداری نیز چنین مشکلاتی وجود دارد. موارد زیادی وجود دارد که میان رقم پیش‌بینی شده در سرفصل‌های بودجه با بودجه تخصیص یافته تفاوت وجود دارد. به این معنی که شورای شهر یک رقم را در بودجه تصویب می‌کند اما رقمی که تخصیص پیدا می‌کند متفاوت است و در واقع بودجه مصوب با بودجه تخصیص یافته در بخش‌های مختلف، همخوانی ندارد.

اما زاویه دیگری که برای پاسخ به سوال اول شما وجود دارد توجه به این نکته است که شورای شهر در موضوعات مختلف شهری نهایتا می‌تواند مکاتبه کند، تذکر دهد و سوال کند. پیگیری‌های مکتوب نهایت قدرت اجرایی ما است. این پیگیری‌ها هیچ‌گونه ضمانت اجرایی به این معنا که شورا بتواند راسا به موضوعی ورود کند یا بتواند برخورد سازمانی داشته باشد، ندارد. قانون در این رابطه بیش از پیگیری‌ها و سوال از مدیران شهرداری اختیارات دیگری به شورای شهر نداده است و شورای شهر در صورت بروز تخلف نمی‌تواند با نیروی یک سازمان زیرمجموعه شهرداری برخورد داشته باشد. اگر این امکان وجود داشت که حداقل شورا می‌توانست برخی تخلفات را به نهادی برای رسیدگی معرفی کند، دستش بازتر بود اما هیچ ضمانت اجرایی برای تذکرات و سوال کردن اعضای شورای شهر وجود ندارد. نهایتا آنکه اعضای شورای می‌توانند برخی موضوعات شهری را رسانه‌ای کنند.

بررسی مصوبات شورای شهر نشان می‌دهد که شورای شهر تهران یکسری مصوبات عملیاتی بر عهده شهرداری و سازمان آتش‌نشانی قرار داده است. یعنی در واقع مسوولیت دفع خطر پیش از حادثه در چنین مواردی بر دوش مدیریت شهری گذاشته شده است، این در حالی است که در چند روز گذشته مدیریت شهری تکرار می‌کند که اخطارهای لازم در این خصوص ابلاغ شده است.آیا واقعا حدود مسوولیت مدیریت شهری در حد تذکر بوده است؟

شهرداری ادعا دارد که بیش از اخطار، کاری نمی‌تواند بکند. ولی دادستان کل کشور در روزهای اخیر اعلام کرده است که شهرداری باید پس از شناسایی خطرات، این ساختمان را پلمب می‌کرد، یعنی دادستان می‌گوید شهرداری این اختیار را داشته است. در حال حاضر این یک ابهام قانونی است و واقعا نمی‌دانیم که دادستان براساس چه بند قانونی می‌گوید شهرداری مسوولیت داشته است و شهرداری با استناد به چه بند قانونی این موضوع را رد می‌کند. از این رو، روز یکشنبه هم از سوی شورای شهر تهران ‌یک نامه برای دادستان کل کشور تنظیم شده است که این موضوع را تبیین کند که اگر قانونی وجود دارد که طبق آن شهرداری می‌توانسته راسا ورود کند اما اقدام عملیاتی نکرده است؛ به شورای شهر اعلام کند، ما هم موضوع را در مسیر دیگری مورد بررسی قرار می‌دهیم. اگر نه که واقعا یک ابهام قانونی است. مشکل دیگری هم که داریم این است که حتی در سازه‌هایی که مشکل ایمنی دارند یا حتی مشکلات دیگری دارند وقتی شهرداری ورود می‌کند و بعضا پلمب را انجام می‌دهد، سایر دستگاه‌ها با آن هماهنگ نیستند. به‌عنوان مثال مجتمع تجارت جهانی فردوسی، پلمب شد، حتی شهرداری نیوجرسی(موانع بتنی) هم قرار داد اما بعد از چند روز مالک شکایت کرد و برای شهردار منطقه حکم جلب گرفت. در واقع مشکل دوم مدیریت شهری این است که اگر به موضوعاتی همچون ساختمان تجارت جهانی ورود می‌کند و حتی پلمب هم انجام می‌شود مالک از مسیر حقوق مالکانه خود برای رفع پلمب و برداشتن نیوجرسی اقدام می‌کند.

یعنی سایر دستگاه‌ها به نوعی مانع اجرای حکم می‌شوند و ضمانت اجرای مدیریت شهری را خنثی می‌کنند. درست است؟

بله. در واقع این موضوع مهم‌ترین مشکل است. چه قوه قضائیه و چه دیوان عدالت وقتی مالکین مراجعه می‌کنند با توجه به حقوق مالکانه خصوصی خود می‌توانند به راحتی علیه شهرداری یا مبادی دیگری که عمل می‌کنند حکم بگیرند. ما احکام انفصال خدمت زیادی داریم که در قوه قضائیه علیه شهرداری صادر شده است. اگر تخلفات نیروهای شهرداری باشد می‌پذیریم اما وقتی شهرداری به‌عنوان ضابط وارد می‌شود و ساختمانی را پلمب می‌کند واقعا درخواست می‌کنیم از قوه قضائیه که رسیدگی ویژه کند که مالکین نتوانند با اخذ حکم جدید جلوی اجرای حکم شهرداری به ویژه درخصوص مسائل ایمنی را بگیرند.

عملیات آواربرداری پلاسکو طی چند روز آینده تمام می‌شود و ممکن است ابعاد پنهان این تهدید دامنه‌دار به فراموشی سپرده شود. اما شهر تهران پلاسکوهای خفته زیادی دارد. برای ایمن‌سازی و جلوگیری از تکرار حادثه پلاسکو چه اقدام ضربتی دیگری می‌توان داشت؟ آیا تهیه شناسنامه ایمنی برای ساختمان‌ها می‌تواند راهکار برخورد با این موضوع باشد؟

همه مصوبات و همه قوانین حتی بیش از آنچه که باید باشند وجود دارد. به همین دلیل به نظر می‌رسد تولید مصوبه جدید کار عبثی است. آنچه مشکل ایجاد کرده است اجرای قوانین و نبود وحدت رویه در حین عملیات است. اگر شهرداری این امکان را ندارد، قوه قضائیه به کمک بیاید و با تشکیل یک ستاد ویژه، همه این ساختمان‌ها پلمب شود. اگر هم در مقطع کنونی موضوع بازار شب عید مطرح است می‌توانیم نهایتا تا اوایل سال آینده هشدار دهیم و هر ساختمانی که به این تذکر عمل نکرد از ابتدای سال آینده پلمب شود. این یک اقدام عملیاتی کاملا مشخص است اما قوه قضائیه و دستگاه‌های عملیاتی مثل پلیس هم باید در کنار شهرداری قرار گیرند.

این نکته که در حال حاضر وحدت رویه در اجرای قوانین وجود ندارد مصادیق زیادی در سطح شهر دارند. نمونه واضح آن هم تخریب طبقه هفتم ساختمان علاءالدین است. در حال حاضر نزدیک سه سال است که شورا و شهرداری قصد دارند طبقه هفتم این پاساژ را تخریب کنند امابه دلیل آنکه نهادها کنار هم نیستند این اقدام عملیاتی نشده است. هر بار که قصد انجام این کار می‌شود اخطار یکی از نهادها سبب می‌شود تخریب پاساژ انجام نشود. به همین دلیل است که تاکید دارم یکی از مهم‌ترین مشکلات شهر تهران در مواقع بحران، نبود وحدت رویه میان دستگاه‌ها است. این مشکل در زمان بحران‌های جدی‌تری همچون زلزله قطعا بیشتر نمود پیدا می‌کند.

بنابراین شما گمان می‌کنید گام اول برای برخورد با ساختمان‌های ناایمن شهری، ایجاد وحدت رویه میان سازمان‌ها است؟

اگر واقعا قرار است موضوع بحران مدیریت شود باید با هماهنگی همه سازمان‌ها و دستگاه‌ها این اتفاق بیفتد و همه نهادهایی که در این زمینه باید کمک کنند و مصوبات را اجرایی کنند در این کار مشارکت کنند. بنابراین پیشنهاد می‌کنم تا ۱۵ فروردین به سه هزار سازه ناایمن شهری تذکر داده شود، اگر تا آن زمان کارهای ایمنی سازه انجام شد می‌توان امیدوار بود که در زمان بحران نیز وحدت رویه ایجاد خواهد شد اما اگر این اتفاق نیفتاد تمامی نهادها در کنار هم قرار بگیرند و برای ایمن شدن تمامی ساختمان‌ها به پلمب کردن آنها اقدام کنند. چراکه به نظر می‌رسد هیچ راهکار دیگری جز پلمب کردن این ساختمان‌ها وجود ندارد.

یکی از مهم‌ترین موضوعاتی که درجریان عملیات پس از بحران حادثه پلاسکو از دیدگاه بسیاری از کارشناسان مورد نقد قرار گرفت نحوه برخورد مسوولان و مدیران شهری و دولتی با این موضوع بود. بسیاری از کارشناسان معتقد بودند حضور فیزیکی بسیاری از مدیران نه تنها نمی‌تواند به روند کار آواربرداری کمکی بکند بلکه حتی این پروسه را زمان‌بر و دشوارتر خواهد کرد. از دیدگاه شما آیا بهتر نبود مدیران شهری به جای حضور در محل حادثه، با حضور در اتاق فرماندهی مدیریت بحران بر روند عملیات نظارت داشته باشند؟

واقعیت این است که آنچه باید در این مرحله مورد توجه قرار گیرد نداشتن تمرین موثر نحوه مقابله با بحران است. اگر از قبل تمرین و آموزش‌های لازم را داشتیم در زمان بحران دچار مشکل نمی‌شدیم. نکته آن است که تمرین عملیاتی بحران ما ضعیف است. این در حالی است که در کشورهای مشابه که سازه‌های بلندمرتبه دارند به‌طور آزمایشی حداقل هر شش ماه یک بار آژیر خطر در سازه‌های بلندمرتبه به صدا در می‌آید، تخلیه کامل انجام می‌شود، زمان‌گیری می‌شود و در این میان هر یک از اضلاع مدیریت بحران وظیفه کاملا مشخصی دارند اما در شهرهای ما چنین چیزی وجود ندارد. در شهرهای کشور ما آموزش، تمرین و مانورهای مدیریت بحران صفر است. اما اگر از قبل این مانور در شهر تمرین شده بود، الان در زمان بحران دچار این مشکل نشده بودیم که تازه تصمیم بگیریم مدیریت این بحران با چه کسی باید باشد. این تعریف باید از قبل و در زمان تمرین تمامی مسوولیت‌ها مشخص شود.

بنابراین الان نمی‌توان نقد کرد که نیروهای مدیریت بحران و عوامل امداد و نجات چرا اینگونه رفتار کردند. پاسخ روشن است چون از قبل تمرین کافی نداشته‌ایم. در این میان به نظر می‌رسد نقش رسانه‌ها نیز مهم است. برخی رسانه‌ها به جای آنکه برای بهترشدن وضعیت بحرانی کمک کنند بیشتر این جو را تبلیغ می‌کنند که تمامی مقامات با حضور خود فقط باید به موضوعاتی همچون خبر و گفت‌وگو توجه کنند. به این ترتیب موضوع آموزش ندیدن در مورد رسانه‌ها نیز صدق می‌کند.