محبوبه صفرپور

کارشناس ارشد روانشناسی

امروزه خودکشی نوجوانان و جوانان از جمله بحرانی ترین مشکلات جوامع صنعتی به شمار می آید و هر خانواده ای باید از علل اقدام جوانان به این عمل آگاه بوده و زمینه های بروز آن را بشناسد تا بتواند در کاهش احتمال بروز این بحران در میان نسل جوان بکاهد.بررسی ها نشان می دهد بعد از مصاحبه با نوجوانانی که قصد خودکشی داشته و یا حداقل یک بار به آن دست زده بودند اکثرشان اقرار کردند که علت اقدامشان به این کار فرار از موقعیتی بود که در آن قرار داشتند و یا عدم توانائی تحمل وضعیت موجود آنها را به این سمت سوق داده است.عده زیادی از افرادی که اقدام به خودکشی می کنند قصد مردن ندارند بلکه تنها می خواهند احساسات خود را به اطرافیانشان نشان دهند.اما جالب است بدانیم که این افراد به آن میزان که خواستار فرار از موقعیت بحرانی خود بودند خواستار مرگ و خودکشی نبودند و در آن لحظات راهی غیر از خودکشی نیافته بودند.احساس نیاز به کمک و همدردی دیگران برای رفع نیازهای خود، توجه، محبت دیگران، جلب حمایت دیگران و هم چنین نیاز به چشیدن عشق و محبت دیگران از دلایلی است که برخی افراد به واسطه آن ها دست به خودکشی می زنند در واقع نیاز به کمک ناشی از احتیاج داشتن به یک حامی همدل، قابل اعتماد و اهل مراقبت و مهربان است که این حس را در فرد ایجاد می کند.

هم چنین نیاز به احترام و جلب حمایت و تحسین افراد بالادست، تشویق شدن، جلب ،مدح و ستایش دیگران، الگوبرداری و سرمشق قرار دادن دیگران هم از جمله مواردی است که برای انگیزه های فردی که دست به خودکشی می زند بر شمرده می شود.آمار دقیقی از خودکشی کودکان ایران وجود ندارد. اما خبر خودکشی این کودکان نشان می‌دهد رخدادی در جریان است که می‌تواند برای این‌ گروه سنی تهدیدآمیز باشددر سال‌های پیش شاهد این بودیم که در جامعه ما نوعی فردگرایی افراطی در حال شکل‌گیری است و این نشان‌دهنده فعال نبودن حوزه اجتماعی است.نسل من و یا نسل‌های قدیمی‌تر در فضای اجتماعی پررنگ‌تری زندگی می‌کردیم که انگیزه حیات را بیشتر تقویت می‌کرد. چرا که به گفته امیل دورکهایم، جامعه‌شناس فرانسوی، به هر میزان که همبستگی اجتماعی و شور جمعی بیشتر باشد خودکشی کمتر خواهد بود و اگر همبستگی کم شود و نشاط و شور اجتماعی رو به افول برود افراد جامعه احساس پوچی و بریدگی خواهند کرد.

بدون شک با این روند در آینده باید شاهد بیگانگی اجتماعی بیشتر کودکان و نوجوانان باشیم. وقتی ما عرصه‌های زیست اجتماعی را به شدت بسته‌ایم و زیست قبلی هم با زندگی مدرن به تعلیق درآمده چطور انتظار آینده‌ای بهتر را برای کودکان خواهیم داشت؟ متاسفانه در آینده این بیگانگی کودکان دردسرهای بیشتری ایجاد خواهد کرد. ارتباط امروز کودکان و نوجوانان با فضای مجازی باعث خواهد شد که این بیگانگی مزید بر علت شود.همه ما در دورانی از زندگی در اثر مشکلات و احساسات شکست خورده خود بسیار آسیب پذیر هستیم. در اینگونه مواقع بسیاری از ما راهی برای برون رفت از مشکلات پیدا کرده و با عزمی استوار و امید سعی به بر طرف کردن آنان می کنیم بسیاری از افرادی که به حیات خود خاتمه می دهند و یا قصد خودکشی دارند احساس طرد شدن، صدمه دیدن، باختن و یا بی ارزش بودن می کنند.

عده ای نگرانند که سبب نا امیدی سایر افراد خانواده شده اند و جمعی نیز احساس عدم پذیرش از طرف اطرافیان دارند و تصور می کنند که به دیگران تحمیل شده اند.عده ای نبز از افسردگی یا دیگر مشکلات سلامت روان ، همچون اختلال دو قطبی ( افسردگی - شیدایی ) یا اسکیزوفرنی رنج می برند.

بسیاری از این افراد از این مساله آگاهی ندارند که افسرده اند و این افسردگی آنان است که مانع از پیدا کردن راه حل برای مقابله با مشکلاتشان می شود نه موقعیتی که در آن قرار گرفته اندزمانی که فرد افسرده تحت معالجات درست و موثر قرار بگیرد از افکار منفی رها شده و می تواند امید و انرژی و شادمانی خود را دوباره باز یابد، اما در هنگام افسردگی فکر به پایان دادن به زندگی تنها گزینه این فرد است .بعضی از افراد دارای دوگانگی در افکار و شخصیت خود هستند، این افراد نیز در خطر اقدام به خودکشی قرار دارند، زیرا حالت روانی این افراد بدینگونه است که زمانی دچار افسردگی مفرط بوده و زمانی بیش از حد با انرژی هستند که به این دوگانگی شخصیتی آنها مانیا (mania) و یا مانیک (manic) گفته می شود.یک دوست ، رفیق ، عضو خانواده یا قهرمانی ( همچون یک مدل ورزشی یا یک موسیقی دان ) که اخیراً اقدام به خودکشی کرده یا در اثر خودکشی جان خویش را از دست داده است نیز می تواند محرکی برای اقدام به خودکشی در فرد باشد..

زندگی خانوادگی تخریب شده و یا سوء استفاده گر،سابقه سوء استفاده جنسی ،مشکلاتی در مصرف مواد و الکل،مشکلات تحصیلی همچون نمرات پایین ، رفتار مخرب و غیبتهای مکرر،از دست دادن یکی از والدین یا اعضای نزدیک خانواده در اثر مرگ یا طلاق و هم چنین استرس های ناشی از تغییرات جسمی در ارتباط با بلوغ جنسی ، بیماری مزمن و بیماریهای واگیردار مقاربتی نیز می تواند از دیگر عوامل اقدام به خودکشی در فرد باشد.

برخی از علائم هشدار دهنده معمول شامل موارد زیر می باشند :

اظهاراتی درباره خودکشی تمایل نشان دادن به مرگ در گفت وگوها ، نوشته ها و نقاشی ها

دارایی های خویش را بخشیدن

دور شدن از خانواده و دوستان

رفتارهای پرخاشگرانه و خصمانه

فرار از منزل

رفتارهای پرخطر همچون رانندگی بی ملاحظه ، روابط جنسی بی قاعده

غافل شدن نسبت به ظاهر شخصی

تغییر در شخصیت ( همچون تغییر از حالت شاد به حالت ساکت )

نشانه های افسردگی که می توانند به رفتار خودکشی منجر شوند عبارتند از :

از دست دادن انگیزه نسبت به فعالیت هایی که زمانی لذت بخش بوده اند .

تغییر در عادتهای خوردن و خوابیدن

مشکلات در تفکر و تمرکز

شکایت از کسالت مداوم

شکایت از سردرد ، شکم درد یا دردی مبهم بدون هیچ مشکل خاص جسمی

اظهار گناه و تقصیر کردن ، به هیچ کس اجازه دادن هدیه و پاداش نمی دهد.

مسئله بسیار مهم این است که شما هرگونه احتمال خودکشی را جدی بگیرید و سریعاً به دنبال بررسی و درمان مشکل فرزند یا نوجوان خویش باشید . اگر شما یک کودک یا نوجوان هستید و این احساسات را دارید ، با والدین خویش در این باره صحبت کنید و یا این مساله را با یک دوست بزرگتر در میان بگذارید و یا اینکه سریعاً به منظور دریافت کمک با پزشک خویش ملاقاتی داشته باشید . لازم است که آموزش‌هایی در مورد خطرات استفاده زیاد از دارو و راه‌های مناسب چگونگی مواجهه با مشکلات عاطفی به خصوص برای کسانی که در دوران نوجوانی به سر می برند ترتیب داد تا کمتر شاهد وقوع خودکشی در جامعه باشیم.