ریسک را بشناسید
ریسک چیست و چه زمانی ریسک بزرگ است و چه زمانی کوچک؟ آیا اصلا باید در زندگی ریسک کرد؟ دانشمندان معتقدند بدون ریسک زندگی انسان پیشرفت نمی‌کند.

ریسک یک مفهوم است. مفهومی که از سالیان دور در زندگی بشری قد علم کرده است. زمانی که انسان غارنشین به‌دنبال شکار از غارش خارج می‌شد، ریسک می‌کرد و زندگی خود را به خطر می‌انداخت. امروز هم که انسان امروزی پایش را از خانه بیرون می‌گذارد، به محل کارش و به سفر می‌رود، ریسک می‌کند.با این حال مفهوم ریسک در ذهن بسیاری از انسان‌ها به معنای مالی آن به‌کار می‌رود. ریسک مالی یعنی اینکه پول را در راهی به کار ببرند که احتمال از دست دادن آن وجود داشته باشد. با این حال ریسک در مورد هر چیزی که به کار رود این مفهوم را می‌رساند که احتمال از دست دادن آن چیز یا تهدید آن وجود دارد.البته ریسک به‌طور مطلق همیشه به معنای از دست دادن نیست. در تئوری بازی و سرمایه‌گذاری ریسک تنها یک مقیاس برای ناسازگاری نتایج پیش‌آمده است. بیمه یک مثال کلاسیک از سرمایه‌گذاری است که ریسک تولید می‌کند. خریداران مبلغی را به عنوان ضمانت می‌پردازند تا از آنها در برابر از دست دادن کالایشان محافظت شود.

یکی از ریسک‌هایی که بسیاری از مردم جهان حاضرند آن را بپذیرند، ریسک شرکت در لاتاری‌ها و خریدن بلیت‌های بخت‌آزمایی است. اغلب تصور می‌شود که این ریسک، ریسک کوچکی است. پول اندکی می‌پردازید و در مقابل احتمال دارد جایزه فوق‌العاده بزرگی برنده شوید. درست! اما کارشناسان معتقدند که برخلاف تصور عمومی، این ریسک، جزو ریسک‌های بزرگ محسوب می‌شود؛ زیرا در این شرایط درصد باخت (پرداخت پول در برابر هیچ) بسیار بیشتر از درصد برد پولی بزرگ در برابر پول اندک بلیت است. در نتیجه بزرگی ریسک آن‌گونه که تصور عمومی بر آن است، در درجه اول به میزان باخت دلالت ندارد؛ بلکه مهم است که چند درصد احتمال برد در آن ریسک وجود دارد.

امروزه از راه‌ها و فرمول‌های زیادی برای به‌دست آوردن درصد ریسک استفاده می‌شود.دانشمندان، کارشناسان و حتی بازرگانان ترجیح می‌دهند پیش از انجام هر کاری درصد ریسک آن را محاسبه کنند. اگر شما در بورس سهام دارید احتمالا با فرمول‌هایی که برای محاسبه ریسک در بورس به کار می‌روند هم آشنایی دارید.در خرید و فروش کالا، زمین و ... هم راه‌هایی برای تقریب میزان ریسک وجود دارد. اما وقتی پای روابط انسانی به میان می‌آید، محاسبه ریسک کمی سخت‌تر می‌شود. اینکه در ارتباط با یک انسان دیگر چقدر ریسک وجود دارد را از هیچ فرمولی نمی‌توانید به‌دست بیاورید.برای حل این مشکل هم راه‌هایی وجود دارد. حس ترس، یکی از راه‌های جلوگیری از ضرر بزرگ در شرایط انسانی است که در ما انسان‌ها به ودیعه گذاشته شده است. در بسیاری از موارد این حس به کمک انسان می‌آید و او را از انجام کاری که ریسک بزرگی در آن است وامی‌دارد.اما اگر با این حس درست برخورد نشود، لحظه به لحظه بزرگ‌تر و بزرگ‌تر می‌شود تا جایی که مانع از انجام کارهای ساده هم می‌شود. با این حال افراد موفق کسانی هستند که از ریسک کردن نترسیده‌اند. ترسشان را کنترل کرده‌اند و نگذاشته‌اند روز‌به‌روز گسترده‌تر شود.

برای تعیین منطقی بودن یا نبودن ریسک در روابط انسانی باید تا آنجا که ممکن است اطلاعات جمع‌آوری کرد. شناخت را افزایش داد و فرصت‌ها را در نظر داشت. به هنگام مقایسه سرمایه‌گذاری‌های مختلف، هر چه خطرهای یک سرمایه‌گذاری بیشتر باشد انتظار بازدهی مورد بحث به شرطی که سرمایه از بین نرود بیشتر است یا به‌عبارتی دیگر نرخ بازدهی رابطه مستقیم با میزان خطرهای ذاتی سرمایه‌گذاری انجام شده دارد.ریسک را می‌توان به دو گروه ریسک‌های مالی و ریسک‌های غیر‌مالی تقسیم کرد.ریسک‌های مالی به‌طور مستقیم بر سودآوری شرکت‌ها اثر می‌گذارند و می‌توانند حتی شرکتی را از پای درآورند، تغییرات قیمت مالی باعث بروز ریسک مالی می‌شود. ریسک‌های غیر‌مالی هر چند به‌صورت مستقیم بر بخش مالی شرکت موثر نیستند، اما بر ریسک‌های مالی تاثیر زیادی دارند، به این معنی که یک ریسک غیر‌مالی در نهایت باعث تغییرات در متغیرهای مالی می‌شود و به یک ریسک مالی مبدل می‌شود.

ریسک‌ها را به نظام مند و غیر‌نظام مند هم می‌توان تقسیم کرد.ریسک نظام مند (Systematic Risk): آن قسمت از ریسک است که به شرایط عمومی بازار بازمی‌گردد و تعداد زیادی از دارایی‌ها را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد.ریسک غیر‌نظام مند (non-Systematic Risk) : منحصر به یک دارایی است. این میزان از ریسک مختص یک شرکت یا یک صنعت می‌باشد و ناشی از عوامل و پدیده‌هایی مانند اعتصابات کارگری، عملکرد مدیریت، رقابت تبلیغاتی، تغییر در سلیقه مصرف‌کنندگان و... است. راهکار حمایت در برابر این ریسک‌ها، تنوع سازی در سبد دارایی است. ریسک‌های غیرنظام مند عبارتند از: ریسک اعتباری و ریسک مدیریتی.