کاوش‌های باستان‌شناسان در محوطه پیش از تاریخ تپه دامغانی
دنیای اقتصاد، گروه گردشگری- تپه دامغانی سبزوار در سال 1380 با شماره 3749 در فهرست آثار ملی به ثبت رسید، اما قسمتی از این تپه باستانی در خیابان‌کشی (خیابان جهاد کشاورزی به جاده دلقند) از بین رفته است.

این تپه باستانی در سال 1382 توسط دکتر عمران گاراژیان و لیلا پاپلی‌یزدی و در سال 1384 توسط رمی بوشارلا و هنری فرانکفورت بررسی شده و سرانجام در سال 1387 توسط یک هیأت مشترک ایرانی و فرانسوی مورد کاوش قرار گرفت. در سال1388 تپه دامغانی سبزوار توسط«حسن نامی»کارشناس‌ارشد باستان‌شناسی تعیین حریم شد. گفتنی است که در سال 1391 دکتر عمران گاراژیان گمانه‌هایی در سطح محوطه دامغانی با هدف ایجاد موزه فضای باز کاوش کردند که طی این گمانه‌های زده شده به آثار معماری، تدفین و مواد فرهنگی مربوط به دوره‌های مس، سنگ و مفرغ رسیدند.


پیشینه کاوش در تپه دامغانی
محوطه باستانی تپه دامغانی مساحتی بیش از ۱۰۰هکتار از اراضی جنوب شرقی شهر سبزوار را دربرمی‌گیرد و دارای لایه‌های مختلف زمانی است که تقریبا حدود پنج و شش هزار سال را دربرمی‌گیرد.
در مردادماه 1394 این تپه باستانی مورد توجه شهرداری سبزوار، موزه شهر سبزوار و اداره میراث فرهنگی کشور قرار گرفت که طی آن به یک برنامه بلندمدت 20 ساله که در چهارفاز پنج‌ساله برنامه‌ریزی شده است، رسیدند. در ادامه این نشست دکتر عمران گاراژیان این پروژه عظیم را با هدف ایجاد سایت موزه دامغانی برنامه‌ریزی کرد. سایت موزه‌ای که در حاشیه بزرگراه تهران_مشهد برای بازدیدکنندگان داخلی و خارجی بسیار مفید واقع می‌شود و یک فرصت استثنایی برای رونق صنعت گردشگری و ایجاد اشتغال و در آمدزایی به حساب می‌آید.

در مردادماه 1394 سه کارگاه در تپه دامغانی سبزوار شروع به‌کارکردند؛ کارگاه اول که متشکل از چهار گروه سه نفره بود که نفر اول آن، یک کارشناس‌ارشد باستان‌شناسی به عنوان سرگروه تیم و نفر دوم آن یک کارشناس و نفر سوم را یک کارآموز (درحال تحصیل) تشکیل می‌داد. سرپرستی این کارگاه، برعهده دکتر عمران گاراژیان بود. کارگاه دوم که شامل پیاده‌رو و خیابان می‌شد توسط سه گروه سه الی چهارنفره کاوش گردید که سرپرستی این کارگاه برعهده دکتر لیلا پاپلی‌یزدی بود.


دامغانی بازیچه رسانه‌های ملی و محلی
همه ما هرروزه در فضای رسانه‌ها، شبکه‌های مجازی (تلگرام، وایبر...) تنفس می‌کنیم. گاهی این دم و بازدم‌هایمان به راحتی انجام می‌گیرد و گاه فضا آنقدر آلوده قومیت، ملیت و نژادپرستی می شود که جایی برای تنفس‌مان باقی نمی ماند.کافی است که سایت‌ها و روزنامه‌های محلی را دنبال کنید؛ غباری از چرک‌اندیشی بر روی جملات نشسته که حاکی از سرگشتگی در بیابانی است که هیچگاه نگذاشته تکلیف‌مان را با خودمان روشن کنیم. چندی پیش در سایتی محلی، گزارشی از تپه دامغانی سبزوار با این عنوان «تپه باستانی عیدگاه سبزوار (دامغانی) یکی از دو تپه منحصر به فرد دنیاست» خواندم که متاسفانه به بیماری‌های رسانه‌هایمان پی بردم.

تمامی خبرنگاران مشتاقند که در گزارشات خود صفت‌هایی به‌کار ببرند که مرز «خود» و «دیگری» را بیشتر کند. صفاتی که بیشتر بر «خودمداری‌هایمان» تاکید دارد؛ بزرگترین تپه، منحصربه‌فردترین تپه، اولین تپه باستانی دنیا و.... تمامی صفاتی که برای پررنگ ساختن مرزهای سیاسی کشور در تلاش هستند. امــــا نکته‌ای در دل محوطه‌های پیش از تاریخ ایران پنهان است و آن نبود مرزهای سیاسی امروزی است که نمی‌شود آن را ایران نامید یا پاکستان و یا جایی دیگر که سقف آسمانی داشته باشد. در کل، کار آکادمیک در محوطه‌های پیش از تاریخ، حد و ثغور،کوچک و بزرگ، اولین و آخرین، بهترین و بدترین نمی‌شناسد و چه به‌جا است که ما با این پیش‌فرض در محوطه‌های پیش از تاریخ کار کنیم.

باستان‌شناس به مثابه یک پزشک
باستان شناس محققی است‌که‌ شواهد لازم‌ را برای‌ تحقیقات‌ خود از طریق‌ بررسی‌،پژوهش‌ و کاوش‌ در نقاط‌ مختلف‌ جهان‌ که‌ روزی‌ محل‌ تردد،سکونت‌ یا هر نوع‌ فعالیت‌ انسانی‌ بوده‌ است‌، به‌ دست‌ می‌آورد‌ و سعی‌ دارد تا گذشته‌ را براساس‌ یافته‌های‌ خود بازسازی‌ کند.او با مطالعه مکان ها و اشیای قدیمی، چیزهای زیادی از زمان های گذشته هر سرزمینی استخراج می کند.باستان شناس می تواند در یک زمینه جغرافیایی خاص(مانند ایران شناسی)،یا یک دوره تاریخی خاص (مانند دوره هخامنشی) و یا یک نوع اشیای باستانی (مانند سفالگری) تخصص داشته باشد.

کاوش و حفاری یکی از مهم ترین و مشکل ترین بخش های کار باستان شناس است. او در کاوش و حفاری، از کلیه دانش، تجربیات و مهارت های خود استفاده می کند. در این مرحله دقت و صبر بسیار مهم است زیرا ممکن است با انجام اشتباه کوچکی، صدمه بزرگی به آثار و بناهای تاریخی در حال کاوش وارد شود.فاعل وقتی وارد کارمی شود و می خواهد دست به عملی بزند، یکی از اساسی‌ترین سوالاتی که قبل از کاوش از خود می‌پرسد،این است « چرا حفاری می‌کنم؟» سپس وی باید زمان، هزینه و مقدار کار لازم را برای حفاری مشخص سازد. بر خلاف ذهنیتی که مردم عامه از کار یک باستان‌شناس دارند و آن‌ها را آدم‌هایی می‌دانند که کارشان درآوردن سکه‌های قدیمی، سفال‌های مربوط به گذشته از دل خاک است و در کل هدف باستان‌شناسی را کشف و جمع‌آوری اشیای قدیمی می‌دانند، باستان‌شناس مانند یک پزشک کار حساس و دقیقی دارد و کاوش در محدوده‌های باستانی مثل جراحی است.

همانطورکه هیچ پزشکی را نمی‌شناسید که با اولین برخورد خود با بیمار او را به زیر تیغ جراحی ببرد، بلکه قبل از هر چیز پزشک از بیمار خود آزمایش‌های مختلفی می‌گیرد و بدن بیمار را موردازریابی و سنجش قرار می‌دهد و هنگامی‌که از وضعیت جسمانی فرد مطلع می‌شود، آن زمان او را برای جراحی به اتاق عمل می‌فرستد. برخلاف تصور بیشتر مردم که کار باستان‌شناس را همچون حفاران قاچاق می‌پندارند و کل سیستم کار را با «کندن»، «درآوردن» و «عتیقه» می‌شناسند، می‌توان گفت که «این ره که می‌روند به ترکستان است.» چون اگر در هنگام حفاری تمام جزئیات مورد توجه قرار نگیرد، ارزش مواد باستان‌شناسی از بین می‌رود. درهمین مورد می‌توان به جمله پیگوت اشاره کرد: «حفرکننده دارای مسئولیت و تعهد سنگینی است؛ چون زمانی‌که به حفاری می‌پردازد، درحقیقت محل اکتشاف را از بین می‌برد. گذشته از مواد سبک و قابل‌حملی که کشف می‌کند، شرایط اصلی آن‌ها فقط در یادداشت‌های او از منطقه و محل باقی می‌ماند.»

تپه دامغانی زیر ذره‌بین
متاسفانه درشرایط فعلی، تپه دامغانی در معرض خطرات گوناگونی قرار گرفته است و انواع تخریب‌ها از کندوکاوهای سودجویانه قاچاقچیان گرفته تا تخریب‌های نابخردانه در اثر انجام پروژه‌های عمرانی و یا سوء‌استفاده روستاییان و جوامع محلی از خاک و زمین این محوطه، حیات این تپه باستانی را دستخوش تغییر قرار داده‌اند. با دکتر گاراژیان مسئول حفاری تپه دامغانی گپ می‌زنم، او می‌گوید:

این اثر باستانی در این شهرستان کمی با تأخیر شناسایی شده و در دوره‌های گذشته نیز کمی موردتخریب و تجاوز قرار گرفته است و تا کنون براثر احداث خیابان، جابه‌جایی خطوط آب، گاز، تلفن و چند کاوش پراکنده و... فعالیت‌های بسیار ناهمسو، متفاوت و ناهمگنی در محدوده این تپه در سالیان گذشته اتفاق افتاده است که این امر موجب وارد شدن لطمه و تخریب این اثر باستانی شده است. اما در نهایت ما با یک برنامه و پکیج مشخص وارد شدیم که موضوعی را که نه تنها در کشورما بلکه در اکثر کشورهای خاورمیانه همیشه مورد اصطکاک قرار گرفته و به یک مشکل در مدیریت شهری تبدیل شده است، تبدیل به یک همکاری مشترک کنیم.

شورای شهر و شهرداری از زمانی که گفته‌های تخصصی ما را به عنوان باستان‌شناس شنیدند استقبال خوبی کرده‌اند و تاکنون این پروژه به‌طور مشترک بین مدیران شهری و مدیران میراث فرهنگی و کارشناسان باستان‌شناسی پیش رفته است. بنابراین می‌توان گفت ما در تپه باستانی دامغانی در مقیاس ملی، پروژه‌ای را شروع کرده‌ایم که درخاور نزدیک یک پروژه پیشرو است. پروژه‌ای که بتواند الگو قرار بگیرد و با همین هدف یک سال‌ونیم رفت‌وآمد داشتیم و نهادهای حقوقی و حقیقی مرتبط را دیده‌ایم و رایزنی‌هایی به عمل آورده‌ایم اما بازهم در گام‌های اولیه هستیم. گاراژیان همچنین گفت:

مسأله کاوش در تپه باستانی سبزوار صرفا یک مسأله پژوهشی نیست، بلکه یک مسأله کاربردی است زیرا از ابتدا براساس این هدف جلو رفته‌ایم که هم این محل را به یک سایت موزه باستان‌شناسی تبدیل کنیم وهم کاوش‌ها و تحقیقات علمی خود را انجام دهیم و در نشریات معتبر و تخصصی باستان‌شناسی انتشار دهیم. وی افزود: بخش پژوهش علمی در این کار حدود ۴۰ درصد از وقت و توان ما را می‌گیرد و بنابراین کمی سرعت پروژه کم می‌شود. اما باید حتما این قسمت را هم دنبال کنیم زیرا هنگامی که پژوهشگاه میراث فرهنگی کشور مجوز کاوش را در یک محدوده باستانی می‌دهد باید حتما توجیه کافی و مسأله مهم پژوهشی برای آن تعریف شده باشد.

دامغانی یک مسأله شهری
مسأله خیلی مهمی که در یک پروژه کاوش باید مورد توجه قرارگیرد، این است که اثر باستانی آنگاه که در داخل شهر قرار می‌گیرد، یک مسأله شهری است.

اگر از سوی میراث فرهنگی رها شود تبدیل به زباله‌دانی می‌شود، اگر تلاش برای حفاظتش به صورت محصور کردن انجام شود، بازهم ممکن است مورد خرید و فروش قرار گیرد و خطراتی از این دست برایش پیش بیاید و به‌طورکل کار روی چنین آثاری حوزه تخصصی خود را دارد که ذیل باستان‌شناسی شهری قرار می‌گیرد. به‌عبارت دیگر در شهر سبزوار به سبب وجود یک اثر مهم باستانی در داخل و در حاشیه محدوده شهری که به راحتی در دسترس ساکنین شهر و در محدوده ارائه خدمات شهرداری و برخی ادارات است، با مسأله باستان‌شناسی شهری مواجه هستیم و این موضوع اهمیت و دشواری کار در تپه باستانی دامغانی را دوچندان می‌کند. امیدواریم این کاوش‌ها و پژوهش‌های علمی با حمایت مسئولان ادامه یابد تا جامعه آکادمیک بتواند علم را با عمل یکی کند.