باشگاهها را خصوصی نکردیم حالا چوبش را میخوریم
حسن غفاری عضوفدراسیونفوتبالدردورهمدیریتصفاییفراهانی متاسفانه شرایط در فوتبال ایران به گونهای شده که داریم برای خرید پیکان، هزینه تویوتا و بنز را میپردازیم. اخیرا به همراه یکی از دوستان نگاهی به دستمزدهای بازیکنان باشگاه استقلال میانداختیم؛ دستمزدهایی که با فوتبالی که در این فصل عرضه شد همخوانی نداشت. کیفیت این روزهای فوتبال ایران در مقایسه با کشورهای رقیب بهگونهای است که نباید برای بازیکنان ملی رقمی بیش از ۵۰۰ میلیون پرداخت و دستمزد سایر بازیکنان باشگاهها را هم باید به همین نسبت محاسبه کرد.
حسن غفاری عضوفدراسیونفوتبالدردورهمدیریتصفاییفراهانی متاسفانه شرایط در فوتبال ایران به گونهای شده که داریم برای خرید پیکان، هزینه تویوتا و بنز را میپردازیم. اخیرا به همراه یکی از دوستان نگاهی به دستمزدهای بازیکنان باشگاه استقلال میانداختیم؛ دستمزدهایی که با فوتبالی که در این فصل عرضه شد همخوانی نداشت.
کیفیت این روزهای فوتبال ایران در مقایسه با کشورهای رقیب بهگونهای است که نباید برای بازیکنان ملی رقمی بیش از 500 میلیون پرداخت و دستمزد سایر بازیکنان باشگاهها را هم باید به همین نسبت محاسبه کرد. اینجا اما متاسفانه رابطهای بین درآمد و پرداختی باشگاهها وجود ندارد و شاهد وضعیتی هستیم که فوتبال ایران را در آستانه ورشکستگی قرار داده است. این در حالی است که در همه جای دنیا باید تراز مالی باشگاهها مثبت باشد؛ یعنی درآمد آنها کمی بیشتر از هزینههای شان باشد، تا مدرک حرفهای آنها توسط مراجع ناظر تایید شود. اینجا اما حرفهای شدن دغدغه کسی نیست و هیچ ارادهای برای نجات فوتبال باشگاهی از این بحران اقتصادی دیده نمیشود.
حضور مدیران غیرفوتبالی بر مسند کار که هیچ کدامشان دورههای مدیریت ورزشی را طی نکردهاند، در کنار خصوصی نبودن باشگاهها دلایل اصلی به وجود آمدن این هرجومرج در نظام اقتصادی فوتبال ایران است. شاید اگر مشکلات و موانعی که در دهه گذشته بر سر راه فدراسیون گذاشته شد و این اجازه را به فوتبال ایران نداد تا در جهت درست خصوصیسازی و حرفهای شدن گام بردارد، نبود حالا با بسیاری از این مشکلات مواجه نبودیم. زمانی که ما در فدراسیون استارت حرفهای شدن لیگ فوتبال ایران را زدیم، من سفری دوهفتهای به ژاپن داشتم و در این مدت فوتبال این کشور را مطالعه کردم. در بازگشت، تجربیات و مشاهدات را در اختیار مهندس صفایی فراهانی و سایر دوستان در فدراسیون قرار دادم. وقتی لیگ حرفهای را شروع کردیم، با مشکلاتی در ابتدای راه مواجه شدیم که در ادامه قابل حل بهنظر میرسید. مشکلاتی که البته همچنان به قوت خود باقی است. عمده این مشکلات به موانعی مربوط میشد که اجازه درآمدزایی را از باشگاههای ما میگرفتند. مشکلاتی مانند حق پخش تلویزیونی، قانون کپیرایت و نداشتن استادیوم اختصاصی که جیب باشگاهها را خالی و آنها را وابسته به دولت میکرد.
متاسفانه، تلاشهای فدراسیون وقت برای برطرف کردن این مشکلات هم با عدم همراهی سایر تصمیمگیران، بینتیجه ماند و باشگاههای بدون درآمد فوتبال ایران توان گام برداشتن در راه خصوصیسازی را پیدا نکردند. وقتی درآمدی وجود نداشته باشد، خصوصیشدن غیرممکن است و تا زمانی که باشگاهها خصوصی نشوند، حساب و کتابی در کار نخواهد بود و بخشیدن از کیسه دولت و افزایش دستمزدها و سایر مخارج، مسوولیتی را متوجه باشگاهها و مدیرانشان نخواهد کرد. این شد که حالا در بازار فوتبال ایران برای خرید پیکان، پول تویوتا و بنز جابهجا میشود. از جیب دولت و از جیب مردم.
ارسال نظر