عاطفه چهره‌گشا سی و یکم فروردین ماه مصادف با ولادت با سعادت حضرت فاطمه (س) بهانه‌ای بود برای برگزاری جشن‌ها و مراسم مختلف. مدارس هم از این جشن‌ها و مراسم بی نصیب نماندند و مراسمی ترتیب دادند تا در کنار جشن و شادی بچه‌ها بتوانند بیش از پیش با اندیشه حضرت فاطمه و مقام زن در جامعه آشنا شوند.
یکی از این مدارس که مراسم مفصلی برای این مناسبت ترتیب داد مجتمع آموزشی دخترانه حنان واقع در منطقه شش بود که در کنار جشنی که برگزار شد از بانو و مادر نمونه‌ای تقدیر کرد که در سن هجده سالگی به دین اسلام روی آورده است.
خانم یار مهدوی مسوول روابط عمومی این مجتمع با تلاش‌های خود توانست سمیه رنجبر (گلندا اربن) را برای این جشن به مدرسه دعوت کند. سمیه رنجبر که نام مسیحی او گلندا اربن است در خانواده‌ای پروتستان به دنیا آمد و پدرش معاون کلیسا بود.
او تا قبل از ۱۷ سالگی هیچ اسمی از اسلام نشنیده بود، اما همواره در جست‌وجوی برخی شبهات و سوال‌های مهمی در زندگی‌اش بود که پاسخی برای نمی‌یافت.
وی پس از ورود به کالج، به مطالعه درباره دین اسلام پرداخت و با ورود به دانشگاه با دکتر رنجبر(همسرش) آشنا شد و از طریق او کتب بیشتری را برای مطالعه و شناخت راجع به اسلام به دست آورد. pic۱
به همین بهانه با او به گفت‌وگو نشستیم.
چرا اسم سمیه؟ دلیل خاصی داشت؟
بله وقتی تازه مسلمان شده بودم از طرف خانواده خیلی با مخالفت مواجه شدم. اتفاقا آن زمان یک بار فیلم «محمد رسول‌الله» را به زبان اصلی دیدم. ماجرای سمیه از مسلمانان صدراسلام که برای مسلمان شدن سختی‌های زیادی را متحمل شد برایم عبرت آموز بود، زیرا هرچه بیشتر او را اذیت می‌کردند و تحت فشار قرار می‌دادند عزم و ایمانش بیشتر می‌شد. این خیلی من را تشویق کرد تا ثبات و عزم قوی داشته باشم. برای همین اسم سمیه را برای خودم گذاشتم تا تحت تاثیر او در مقابل سختی‌ها، مقاومت کنم هرچند من در مقایسه با سمیه سختی زیادی نکشیدم.pic۲
چه چیز اسلام برای شما جذابیت داشت که به همه چیز خود پشت پا زدید؟
تا ۱۷ سالگی نمی‌دانستم پیغمبری به نام محمد در انجیل وجود دارد. از کشیش‌ها یا والدینم مدام سوال می‌کردم اما جواب قانع کننده‌ای نداشتند که مثلا چرا حضرت عیسی پسرخدا است، مگر او هم پیامبر خدا و انسانی مانند ما نیست؟ ولی جواب درستی به من نمی‌دادند بعدها که فهمیدم و مطالعه‌ام بیشتر شد به حقانیت پیامبر اسلام پی بردم و اسلام آوردم زیرا دیدم اسلام دین جامع و کاملی است مخصوصا برای ما زن‌ها دستورات خوبی دارد که به نفع ما است. من مطالبی درباره حجاب در آثار شهید مطهری خوانده بودم و این برایم جالب بود. برای همین با افتخار حجاب و پوشش چادر را برگزیدم؛ البته اوایل مسلمان شدن خیلی پوشش سخت بود چون در آمریکا اصلا حجاب معنایی ندارد و ۶ ماه اول حجاب نداشتم اما کم‌کم عادت کردم و خانواده همسرم هم من را کمک کردند. هرچند در ایران هم بعضی به من می‌گویند چرا چادر سر می‌کنی؟ به آنها گفته‌ام این را اسلام به ما دستور داده اگر بد بود مسلما از ما نمی‌خواست پس به نفع خود ما است. من حاضرم سختی حجاب را در شرایط مختلف تحمل کنم اما آن را از سر برندارم چون حفاظ امنی برای خودم است. از خدا می‌خواهم که دین و اسلام و حجاب را از من نگیرد تا با افتخار از این دنیا بروم. همسرم اجباری به آن نکرد. در ایران هم خانم‌های محجبه ارزش بیشتری دارند.pic۳
اسلام چه تاثیری در مقام زن و مادر روی شما گذاشته است؟
در غرب به‌خصوص پس از انقلاب صنعتی از زن به‌عنوان یک کالا به‌خصوص برای تبلیغات استفاده می‌کردند و هر چه پوشش زن‌ها برای تبلیغات کمتر بود بیشتر مورد استقبال قرار می‌گرفت و تنها ارزش زن مادی بود و اهمیتی برای زن‌ها قائل نمی‌شدند، اما وقتی من دیدگاه امام درباره زن را خوندم و شنیدم فهمیدم اسلام همانطور که برای بزرگ‌ترین زن حضرت فاطمه (س) ارزش خاصی قائل است به زن‌ها و مادر‌ها نیز احترام ویژه‌ای می‌گذارند. امام خمینی باعث شد من بیش از پیش به اسلام علاقه پیدا کنم و تحقیق هایم را در این رابطه ادامه دهم.
توصیه‌ای به بانوان مسلمان دارید؟
من به همه خانم‌های مسلمان توصیه می‌کنم که اول از همه برای انجام هر کدام از فرایض دینی سعی کنند به باور قلبی برسند با تحقیق و خواندن کتاب بفهمند که دلیل دستورات اسلام چیست و آن زمان است که همه دستورات اسلام را با جان و دل می‌پذیرند و برای خشنودی خدا هر کاری می‌کنند و حضرت فاطمه را الگوی خود قرار می‌دهند.