تاملی بر طرح کاهش تعداد اعضای شورای شهر تهران
ولی‌الله شجاع‌پوریان
عضو شورای شهرتهران
نمایندگان مجلس نهم کلیات طرح اصلاح موادی از قانون تشــکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور و انتخاب شهرداران را تصویب کردند و در حال بررســی جزئیات آن هستند. براساس تصمیم مجلس قرار اســت تعداد اعضای شورای اسلامی شهر تهران از ۳۱ به ۲۱عضو تقلیل یابد.

پرسش اساسی این است که نمایندگان مجلس با تکیه بر چه استدلالی به دنبال کاهش تعداد اعضای شوراهای اسلامی شهر هستند؟در نگاه اول شاید تلقی نمایندگان موافق کاهش تعداد اعضای شورای شهر، صرفه‌جویی در هزینه‌های جاری کشور باشد و قرار است با کاهش تعداد اعضای شورا، بودجه شورا کمتر و هزینه‌های جاری کاهش یابد؛ موضوعی که ولو از روی حســن‌نیت نمایندگان طرح شــده باشد، ولی استدلال قابل قبول، حقوقی و منطقی ندارد.

شورای اسلامی شهر تهران به‌عنوان بزرگ‌ترین پارلمان محلی کشور و حتی خاورمیانه وظیفه مهم نظارت بر عملکرد شهرداری تهران را بر عهده دارد. بودجه شهرداری تهران در ســال ۹۴ بیش از ۱۷هزار میلیارد تومان برآورد شده است که گاه با تقدیم متمم بودجه توسط شهرداری این بودجه افزایش می‌یابد. بدیهی است نظارت و پایش عملکرد مالی و هزینه کرد مجموعه‌ای چون شــهرداری تهران با حجم وسیع موسســات و شرکت‌های اقماری، مستلزم نهاد نظارتی توانمند و قوی است، هرچند عملکرد شورای شهر تهران در ادوار مختلف به دلیل مشکلات ساختاری و نبود مکانیسم‌های مشخص در بعد نظارت کارنامه قابل دفاعی ندارد، اما نمی‌توان این واقعیت را نادیده گرفت که با توجه به نبود سیستم نظارتی قوی و کارآمد، عملکرد و پیگیری فرد‌فرد اعضای شورای شهر تا حدودی خلأهای نظارتی شورا بر شهرداری تهران را جبران کرده است.

پربیراه نیست اگر بگوییم انتظار شورا از مجلس تقویت کمی و کیفی شورای شهر است و چه بسا افزایش تعداد اعضا نیز می‌توانست در دستور کار مجلس قرار گیرد تا از شائبه‌هایی که پیرامون عملکرد مالی شهرداری تهران وجود دارد، کاسته شود، نه اینکه با تصویب طرح کاهش اعضا، معدود نظارت‌های موردی نمایندگان شورای اسلامی شهر نیز با محدودیت مواجه شوند. بودجه سالانه شورای شهر تهران با داشتن ۳۱ عضو و کارشناسان و مشاورانی که می‌توانند بازوی نظارتی، کنترلی و همفکری مناسبی برای مجموعه مدیریت شهری باشند، با افزایشی که به دلیل افزایش اعضا صورت گرفت، مبلغی برابر ۳۲میلیارد تومان در سال ۹۴ پیش‌بینی شده است، این بودجه در مقایسه با کل بودجه سالانه شهرداری و بسیاری از شرکت‌ها و موسسات وابسته شهرداری تهران که در بودجه سنواتی هم نمی‌آید، بسیار ناچیز است.

بنابراین، اینکه به بهانه کاهش هزینه‌ها بخواهیم جنبه‌های نظارتی شورا را محدودتر کنیم، با هیچ منطقی سازگار نیست؛ اگر قرار بر صرفه‌جویی و کاهش هزینه‌های جاری در کشور است، چه بهتر که اولاً از بودجه گزاف موسسات و نهادهای غیردولتی که از بودجه دولتی ارتزاق می‌کنند و در عوض به هیچ نهادی پاسخگو نیستند کاسته شود و ثانیا برای کاهش هزینه شهرداری تهران نیز می‌توان از حذف برخی موسسات و شرکت‌هایی با عملکرد غیرشفاف و غیرضروری آغاز کرد. حتی اگر استدلال بسیط نمایندگان مجلس درست باشد، بهتر آن بود نمایندگان محترم ابتدا از خود شروع می‌کردند و از تعداد ۳۰ نفره نمایندگان تهران می‌کاستند نه از اعضای شورای شهر که تجربه دنیای کنونی نیز خلاف این رویکرد را نشان می‌دهد به‌صورتی که در اغلب کلان‌شهرهای جهان تعداد اعضای شورای شهر بیش از ۱۰۰ نفر است.

شهر تهران با مصائب و مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو است و چاره‌اندیشی و رفع آنها جز با تقویت نهاد شورای شهر امکان‌پذیر نیست. گستردگی جغرافیایی و تنوع فعالیت‌های شهری، خدماتی، رفاهی، حمل‌ونقل، بهداشتی، زیست‌محیطی و… در سال‌های گذشته موید این واقعیت است که مشارکت شــهروندان باید در اداره امور شــهر افزایش یابد، مصداق عینی مشارکت شهروندان نیز با تشکیل شورای شهر محقق می‌شود و اینکه نمایندگان مجلس در این مجال بدون درنظرگرفتن واقعیت‌ها و ضرورت‌های کلان‌شهر تهران به چنین اقدامی دست می‌زنند، حرکتی شتاب زده به نظر می‌رسد.

بدیهی است نوع نگاه به نهادی همچون شورا نباید نگاه هزینه- فایده باشد، چه بسا اگر چنین تفکری بر آموزش و پرورش، فرهنگ و… نیز حاکم شــود، به هیچ عنوان قابل دفاع نیستند و باید به حذف آمــوزش و پرورش و قطع بودجه‌های فرهنگی نیز حکم داد! انتظار می‌رفت نمایندگان مجلس در جلسات بررسی این طرح، به‌رغم تشکیل کمیسیون مشترک مجلس و فراکسیون شهری مجلس در سال‌های گذشته، نظر اعضای شورای شهر تهران را که بسیاری از آنان سابقه عضویت در مجلس، وزارت و معاونت وزیر و مناصب مهم مدیریتی را در پرونده دارند نیز جویا می‌شــدند تا با اشــراف و اطلاعات دقیق‌تر و جامع‌تری به اتخاذ تصمیمی علمی و مناسب دست می‌زدند، افکار عمومی می‌تواند این پرسش را از نمایندگان مجلس داشته باشد که اگر تعداد اعضای شورای شهر تهران با کارکردی اجتماعی و خدماتی و با حجم وسیع و گسترده کاری و مشکلات ابرشهر تهران با وجود ۲۱نفر کافی است، حضور ۳۰ نماینده از شهر تهران در مجلس با کارکردی غالبا سیاسی چگونه قابل توجیه است؟