دنیای غیرقابل پیش‌بینی 2017

شادی آذری
دبیر گروه اقتصاد بین‌الملل

در جهانی مملو از افراطی‌گری باید اغلب در انتظار رویدادهای ناگهانی و دردناک بود. در عصری زندگی می‌کنیم که شرق، قربانی گروه‌های افراط‌گرای خشونت‌طلب و غرب دلواپس فروپاشی هژمونی دیرینه‌ خود است و این شرایط تلفیقی از بدویت و رجعت به گذشته را برای جهان به بار آورده است. عملیات انتحاری افراطیون از یک سو و دیوارکشی بین اقتصادها در راستای حمایت‌گرایی و ملی‌گرایی تخاصمی بر آتش بیگانه هراسی‌ها دامن زده است و نسیمی که از آینده می‌وزد بوی باتلاقی از انزواطلبی را به مشام می‌رساند، انزوایی که از گرداب حمایت‌گرایی شروع و به تعفن انتقام از دیگر جهانیان بدل می‌شود. اعتراض به موج مهاجرت‌ها، سرخوردگی از کندی اقتصادها و سرکوب معترضان در جای جای جهان حکایت از چالش‌های جدیدی دارد که شاکله اقتدار حکومت‌ها را مورد تهدید قرار می‌دهد.

در چنین شرایطی به هیچ وجه نمی‌توان سال آرام و باثباتی را انتظار داشت. نارضایتی‌ها و اعتراض‌هایی که زمانی مصادیق آن‌ تنها در جهان سوم و کشورهای در حال توسعه دیده می‌شد امروز در دنیای پیشرفته در آرایشی جدید رخ می‌نمایاند و با اعتراضات مدنی به فروپاشی بزرگترین اتحادیه‌ها، افشاگری‌ سازمان‌های جاسوسی،‌ انتشار رسوایی‌ها در شبکه‌های اجتماعی و آرای سلبی در انتخابات کشورهای مختلف منجر می‌شوند. این روزها رای به یک نامزد انتخاباتی را نه به معنای طرفداری از او که به معنای مخالفت با دیگری باید قلمداد کرد، گویی چرخ جهان بر محور تضادها می‌چرخد و نه تفاهم‌ها. طرفداران تئوری توطئه بر این باورند که برخی به این دلیل قادرند همه رویدادهای آینده را پیش‌بینی کنند که به نحوی با عوامل آنها در ارتباطند. واقعیت اما این است که ما در جهانی غیرقابل پیش‌بینی زندگی می‌کنیم که در آن از هیچ رویدادی نباید شگفت‌زده شد و هیچکس قادر نیست داعیه بی‌نقص‌ترین پیش‌بینی‌ها را مطرح کند. پیروزی یک تاجر در انتخابات ریاست‌جمهوری بزرگ‌ترین اقتصاد جهان نه تنها بازارهای مالی و محافل اقتصادی جهان که کهنه‌کارترین سیاسیون را نیز در بهت فروبرد و حالا سیاست‌های او می‌تواند دستاوردهای همه اسلاف خود را مورد تهدید قرار دهد.

از سویی جهانی‌سازی که ثمره آن پیشرفت‌های تکنولوژیک در عرصه‌های گوناگون و نفوذ آن به زندگی روزمره مردم عادی بود، امروز به سیبلی بدل شده است که تیر ملی‌گرایان هر دم زخمی تازه بر پیکره آن می‌زند تا جایی که برخی منتقدان آن، ‌با نادیده انگاشتن مزایای این پیشرفت‌ها به دلواپسان نابودی مشاغل بدل شده‌اند. در چنین شرایطی سرنوشت همه پیمان‌های بین‌المللی نیز در هاله‌ای از ابهام است، ابهامی که می‌تواند به تنش‌های جدی در روابط دیپلماتیک کشورهای جهان منجر شود و بسیاری از معادلات سیاسی را که تاکنون به‌عنوان مفروض اولیه همه اقدامات بین‌المللی بود، بر هم زند. در این میان اما برخی حکومت‌ها با پایبندی به معیارهای پیشین و با هدفگذاری دقیق در سیاست‌هایشان موفق خواهند شد همچون روال یک دهه گذشته روابط دیپلماتیک و پیشرفت اقتصادی خود را در سایه حفظ آرامش در جغرافیا و روابط خود تداوم بخشند و در قامت قدرت‌های نوظهور ایفای نقش کنند، آرمانی که زمانی حتی رویای آن در ذهن دشوار می‌نمود. به این ترتیب سال 2017 را باید آبستن تحولاتی شگرف دانست.