کاربری چندگانه سوله‌های بحران
یک سالن چندصد متری سرپوشیده که تا چشم می‌گردانی جز تور والیبال، سبد بسکتبال، انواع دستگاه‌های ورزشی و... چیزی نمی‌بینی، آنقدر که جایی برای سوزن‌انداختن در آن نیست؛ اینجا یک باشگاه ورزشی نیست؛ این تصویری از وضع این روزهای سوله‌های بحران شهر ماست؛ سوله‌هایی که قرار است در شرایط بحرانی مانند وقوع زلزله، پناهگاه امن شهروندان باشند. حالا به سالن‌های ورزشی و ورزشگاه‌های سرپوشیده‌ای تبدیل شده که از آنها به‌عنوان محلی امن برای ورزش بانوان استفاده می‌شود.اینکه این ساختمان‌ها بدون استفاده در گوشه و کنار شهر بماند و ما هم دست روی دست بگذاریم و منتظر بمانیم که کی قرار است زلزله‌ای بیاید شاید منطقی به نظر نرسد، اما به هر حال باید ماهیت واقعی این سوله‌ها را هم در نظر گرفت.این سوله‌ها ساخته شده اند تا مسوولان در شرایط بحرانی غافلگیر نشوند و همه چیز برای اسکان شهروندان در شرایط بحرانی آماده باشد، اما آنچه اکنون بر این سوله‌ها می‌گذرد، با ماهیت وجودی این سوله‌ها در شهر، زمین تا آسمان فرق دارد.این موضوع یکی از نگرانی‌های قدیمی اعضای شورای شهر تهران است، اعضای شورای شهر بارها با پیش کشیدن این بحث که با وضع موجود شاید نتوان روی سوله‌ها برای اسکان شهروندان در شرایط بحران حساب باز کرد، ابراز نگرانی کردند و از مسوولان شهرداری خواستند هرچه زودتر در این باره چاره‌ای بیندیشند.احمد صادقی رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران درباره استفاده سوله‌های مدیریت بحران به‌عنوان ورزشگاه بانوان می‌گوید: در برنامه‌های مدیریت شهری ایجاد 120 پایگاه مدیریت بحران برای 120 ناحیه شهر تهران در دستور کار قرار گرفت تا 22 منطقه را پوشش دهد. در مجموع با استان‌های معینی که کمک حال شهر تهران در هنگام زلزله هستند 150 پایگاه مدیریت بحران اقلام دیده شده که از این تعداد تا امروز 110 پایگاه در حال بهره‌برداری است.صادقی اضافه می‌کند: نگاه اولیه به پایگاه‌های مدیریت بحران اقلام چند منظوره است به این معنی که قسمتی از پایگاه‌ها توسط اقلام اشغال شده و قسمتی از این فضا که خالی مانده بر اساس تصمیم مدیریت شهری این فضا برای ورزش بانوان استفاده شود. از 110 سوله‌ای که در تهران ساخته شده و در حال بهره‌برداری است کمتر از 50 درصد یعنی 56 سوله در اختیار ورزش بانوان است، آن هم نه در اختیار پیمانکاری که از آن سود ببرد بلکه در اختیار سازمان ورزش شهرداری است و بالغ بر 6 میلیون نفر در طول سال از این فضا استفاده می‌کنند.وی در ادامه با بیان اینکه دپوی اقلام امدادی براساس استانداردهای جهانی انجام می‌شود، می‌گوید: به‌عنوان مثال براساس استانداردهای جهانی گفته می‌شود که طبق دو درصد تعداد خانوار در یک محل باید اسکان اضطراری داشته باشیم. در شهر تهران دستگاه‌های متولی بحث امداد و نجات مانند هلال احمر این دپو را انجام داده‌اند و فقط باید به روز شود. همچنین شهردار تهران دستور داده تا مجددا بررسی کنیم که پایگاه‌های مدیریت بحران اگر با رشد جمعیت تهران و براساس تغییر شاخص‌های استاندارد تغییر کرده، از فضای ورزشی کم کنیم و مجددا دپوی اقلام مورد نیاز را تامین کنیم.رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران ادامه می‌دهد: پایگاه‌های مدیریت بحران بر اساس شاخص‌های علمی و مطالعات بین‌المللی شهرداری تهران با مرکز مطالعات بین‌المللی ژاپن ایجاد شده و مدیریت آن برعهده شهرداری تهران است. از طرفی در محلات به این نتیجه رسیدیم که مطالعات و تجربیات موفق دنیا این است که مدیریت بحران جامع نگر باشد. یعنی اینکه شعار هر خانواده یک امدادگر را شروع کنیم. مطالعات نشان می‌دهد که بیشترین نجات یافته از مرگ توسط گروه‌های مردمی شکل گرفته است. لذا باید آموزش‌ها را به سطح خانواده‌ها ببریم تا در مواجهه با بحران موفق عمل کنیم.
صادقی با اشاره به اینکه در زلزله تهران هیچ تناسبی بین عرضه و تقاضا وجود ندارد، تاکید می‌کند: اتفاقی که در زلزله تهران می‌افتد آنقدر بزرگ است که با این زیرساخت‌ها جمع نمی‌شود و نه تنها امکانات شهر تهران بلکه امکانات دولت هم پای کار بیاید، نمی‌تواند زلزله تهران را مدیریت کند. بنابراین قطعا به توان نیروهای مسلح و دولت نیاز داریم.
وی ادامه می‌دهد: خوشبختانه زیرساخت‌های مقابله با بحران زلزله در حد مدیریت شهری فراهم شده و دپوی اقلام در حال انجام و به روز شدن است ضمن اینکه تصمیم گرفتیم طرح‌های جامع محور را فراهم کنیم. مثل گروه‌های دوام، اماکن و طرح‌های بسیار خوبی که در بخش آموزش و مدارس در حال انجام است.غلامرضا انصاری اما چندان از استفاده این سوله‌ها به‌عنوان مکانی ورزشی راضی نیست. او در این رابطه می‌گوید: این هم از معضلاتی است که بسیاری از فضاهای فرهنگی اجتماعی ما نه‌تنها در شهرداری، بلکه در دستگاه‌های دولتی هم به صورت اجاره به بخش خصوصی واگذار می‌شود. اگر خصوصی سازی در قالب غیر حقوقی و غیر دولتی باشد، شاید جوابگو باشد. ولی در بخش فرهنگی و اجتماعی با توجه به ضرورت‌ها و نیازهایی که بخش عمومی و دولتی باید برای شهرها و مردم انجام دهد، توجیه پذیر نیست.وی ادامه می‌دهد: علاوه‌بر این، این سوله‌های بحران بالاخره بخشی از خدمات و فضای دولتی است و وقتی در قالب‌های رقابتی واگذار می‌شود، هم احتمال تاثیرگذاری منفی بر کیفیت خدمات وجود دارد و هم الزاماتی را که بخش کاملا خصوصی می‌تواند از آن برخوردار باشد، ندارد.انصاری یادآوری می‌کند: تهران روی چند گسل فعال زلزله قرار گرفته و اگر زلزله یا حادثه‌ای رخ دهد، شرایط بسیار دشوار و غیرقابل تحملی را برای شهر ایجاد می‌کند. بنابراین ما برای مقابله با بحران باید آمادگی قبلی داشته باشیم و این طور نیست که سرمایه‌گذاری در بخش امداد و نجات را بخواهیم با منافع اقتصادی برآورد کنیم. فضاهای بحران باید همیشه آماده باشد تا درصورت بروز حادثه بتوان هر لحظه از آنها استفاده کرد.