داستان بحران قطر این سوال را مطرح کرده که افتراق در ائتلاف عربی چگونه به وجود آمده و آینده این ائتلاف چگونه خواهد بود. در حالی که ترامپ در ماه گذشته به منطقه خاورمیانه سفر کرد تا اعراب را به تاسیس ناتوی عربی تشویق کند اما هنوز دو هفته از این سفر نگذشته دمل‌های چرکین اختلاف در بین کشورهای عربی بیرون زده است.

به نوشته روزنامه نیویورک تایمز، منزوی کردن کشور کوچک قطر و فسخ روابط با این امیرنشین، به رهبری عربستان، امارات و مصر که توسط گروهی دیگر از کشورها از جمله بحرین، لیبی، یمن و مالدیو همراهی شد، شگفتی بزرگی را در منطقه خلیج فارس رقم زده است. این اتفاق دو هفته پس از سفر دونالد ترامپ به عربستان در دستور کار کشور پادشاهی قرار گرفت و در میان باقی چیزها، بیشتر به تشکیل اتحاد سنی عملگرای قدیمی علیه ایران، متشکل از کشورهایی ماند مصر، عربستان سعودی، اردن، مراکش با همراهی محتاطانه اسرائیل در پشت پرده، شباهت دارد. احتمالا عربستان سعودی حدس می‌زند که با آمدن ترامپ، روابط این کشور با ایالات متحده به دوران خوش خانواده بوش بازخواهد گشت و این حرکت را فرصتی مناسب برای ایجاد نظم و انضباط مدنظر در قطر، تنها دولت غیرهمساز و غیروهابی منطقه، می‌بیند. عربستان سعودی و قطر، در سایه ترس از اینکه روزی ریاض، بحرینی دیگر را از قطر بسازد، همواره روابطی متزلزل را تجربه کرده‌اند.

دو سال پیش قطر، ترکیه را دعوت کرد تا پایگاهی نظامی در دوحه ایجاد کند. قطر و ترکیه هر دو اخوان المسلمین را حمایت می‌کنند. سعودی‌ها و اماراتی‌ها اما اخوانی‌ها را عاملی می‌دانند که سرنگونی رژیم‌های آنها را در دستور کار خود قرار داده است. همه چیز حالا پیچیده‌تر شده است درحالی که تمایل قطر در برقراری رابطه با ایران که رقیب دیرینه عربستان محسوب می‌شود، بازی خطرناکی در منطقه را به راه انداخته است. قطر با بهره گرفتن از هنر مدرن کشوری کاملا جذاب ساخته که اغلب می‌خواهد کارهایی به مراتب بالاتر از توان خود را به انجام برساند و اغلب در بیشتر آنها شکست می‌خورد. البته یکی از این شکست‌ها در مصر و حمایت از دولت اخوان‌المسلمین و رئیس‌جمهوری محمد مرسی بود. دولتی که با کودتای خونین نظامی جولای ۲۰۱۳ با حمایت عربستان سعودی و امارات متحده سرنگون شد. دیکتاتور نظامی ژنرال عبدالفتاح السیسی (رئیس‌جمهوری فعلی مصر) بسته‌ای را برای قطر ارسال کرد. قطر از آن زمان در قاهره پایگاهی ندارد. هرچند قطر با داشتن نفوذ و اعتباری زیاد در میان نخبگان فرانسوی، سرمایه‌گذاری هوشمند در پایتخت‌های کشورهای غربی محسوب می‌شود. مرکز فرماندهی ایالات متحده نیز در دوحه مستقر است.

آنچه عربستان سعودی، امارات متحده عربی و مصر را به اتخاد استراتژی مشترکی علیه قطر وا می‌دارد منافع یکسان آنها در رابطه با اخوان المسلمین است. آنها همه با هم خواستار این هستند که پناهگاه امن این گروه در قطر از بین برود. لیبی، بحرین، یمن و مالدیو نیز خیلی ساده تنها از دستور آمرانه عربستان پیروی می‌کنند. جالب توجه است که در میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس تنها عمان و کویت موضع بی‌طرفی را اتخاذ کرده‌اند. بعید است که روحیه قطر تضعیف شود اما رژیم عملگرای آنها همواره آماده انجام یک سازش است. ترکیه و ایران آنها را به خویشتن‌داری و گفت‌وگویی برای آشتی دوطرفه هدایت کرده‌اند. سال ۲۰۱۴ زمانی که مشکلی مشابه میان عربستان سعودی و قطر ایجاد شد، این درگیری ۸ ماه به طول انجامید. در عین حال نکته امیدوار‌کننده این است که شکاف میان شیوخ جهان عرب عملا به این معنی است که آرزوی عربستان در ایجاد اتحاد نظامی اسلامی و آغاز عملیات آن متوقف خواهد شد. اگرچه این پروژه در اصل اتحادی ضدتروریستی نام گرفته است اما به نظر راهی برای استقرار نیروی اتحاد نظامی اسلامی در برابر ایران، به‌عنوان قدرت منطقه‌ای است.

ترامپ اشتیاقی جز این ندارد که «ناتوی عربی» را راهی برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه ببیند. اما همین فرقه‌گرایی‌های منطقه‌ای است که دقیقا باعث شد لحن برخی از کشورهای مسلمان در رابطه با نیروی اتحاد نظامی اسلامی مثبت نباشد و برخی حتی خواهان تجدید نظر در جریان عملکرد آن باشند. ناتوی عربی ایده خطرناکی است و تنها می‌تواند ابزاری در دست آمریکا برای پیشبرد استراتژی‌هایش در منطقه باشد. ناتوی عربی در اصل تداوم هژمونی ایالات متحده در منطقه با ایجاد شکاف در کشورهای خاورمیانه و در مقابل هم قرار دادن آنها است بدون اینکه نیازی به دخالت مستقیم نظامی این کشور وجود داشته باشد. آمریکا همچنین می‌خواهد اطمینان حاصل کند که ناتوی عربی خریدار بزرگ اسلحه‌های ایالات متحده باقی بماند. در این راستا ترامپ به آتش جنگ‌طلبی عربستان دامن می‌زند. با این حال آنها به خوبی آگاهند که وهابیت عربستان، پایه و اساس رادیکالیسم و افراطی مدرن را بنا نهاده است.

وهابیت به‌طور مستقیم مسوول ایجاد طالبان، القاعده و انتشار تروریسم در غرب است. در این‌باره در مقاله تند انتقادی از سیاست‌های ترامپ در خاورمیانه که توسط سفیر سابق اسرائیل در بیت‌المقدس در واشنگتن پست به چاپ رسید، آمده است: برای اجرای دیدگاه ترامپ اماکنی برای آموزش نظامی در عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی از جمله الازهر مصر، ایجاد خواهد شد که به‌طور کامل بر مبنای آموزه‌های افراطی و جهادی اداره خواهند شد. رئیس‌جمهوری مصر در حال حاضر نیز در منطقه الازهر با دشواری‌هایی در برابر تندروهای افراطی روبه‌رو است و تاکنون نتوانسته درقبال آنها کاری از پیش ببرد. آیا ترامپ موفق‌تر از اینها عمل خواهد کرد؟ این طور به نظر نمی‌رسد. کشورهای عرب با سازمان‌های تروریستی قدرتمندتری روبه‌رو خواهند بود که بر اساس اصولی افراطی عمل خواهند کرد.