ذکر احوال استانداران خراسان در دوره قاجاریه – بخش40
هادی پژوهش
تشکیل حکومت موقت توسط رضاقلی خان
رضاقلی خان پسر حیدرقلی خان برهان‌الدوله میرپنج (سرتیپ) سرکشیک خانه سلطنتی زمان ناصرالدین شاه بود.

رضاقلی‌خان ملقب به القابی چون مجیرالسلطنه، سالار معظم، سردار مکرم، نظام‏السلطنه بوده است. وى تا سن پانزده سالگى به تحصیل اشتغال داشت و رویهم‌رفته آموزش خوبى دید و خط و ربطى پیدا کرد. فنون نظامى را هم فرا گرفت و وارد دستگاه عموى خود گردید و تدریجا مشاغلى مانند ریاست عدلیه خوزستان، نایب‏الحکومه بنادر و جزایر خلیج فارس، ریاست گمرکات جنوب، حکومت بندر و دشتستان و فرماندهی قشون آذربایجان به وى ارجاع شد. وی در ۱۳۲۲ ه.ق به حکومت لرستان و خوزستان منصوب شد و بعد از آن والى کرمان گردید. چندى حکمران کرمانشاه بود تا والى فارس شد. مدتى در فارس بود تا به تهران احضار گردید و زمانى نیز بدون شغل بود تا حکومت لرستان و خوزستان و بروجرد را مجددا به او دادند.

در ۱۳۳۳ ه.ق در بحبوحه جنگ بین‏المللى اول عده‏اى از رجال و معاریف و روحانیون براى مبارزه با قواى روس و انگلستان تهران را ترک کرده، به قم، اصفهان و کرمانشاه رفتند و هسته مرکزى مبارزه با نیروهاى روس و انگلیس را فراهم ساختند. نظام‏السلطنه والى خوزستان به مهاجرین پیوست و به حمایت دولتین آلمان و عثمانى یک حکومت موقت تشکیل داد. وزراى حکومت عبارت بودند از مدرس وزیر عدلیه و اوقاف، حاج عزالمالک اردلان، محمدعلى‌خان کلوپ، ادیب‏السلطنه سمیعى، محمدعلى‌خان سالار معظم و بالاخره میرزا قاسم‌خان تبریزى (صوراسرافیل)، سالار لشکر داماد نظام‏السلطنه هم فرمانده کل قشون بود.

دولت موقت در چند منطقه با روس‌ها جنگید و سرانجام قواى روسیه کرمانشاه را تصرف نموده، نظام‏السلطنه و ارکان دولت او به کرکوک و موصل رفته سپس وارد استانبول شدند. در نتیجه اقدامات نظام‏السلطنه و جنگ با روس و انگلیس دولت مرکزى ناگزیر تمام نشان‌ها و امتیازات دولت را که قبلا به نظام‏السلطنه داده بود پس گرفته و اموال او را مصادره کرد و حق ورود به ایران را از او سلب نمود.

بازگشت به ایران
نظام‏السلطنه پس از پایان یافتن جنگ کماکان در استانبول باقى ماند، درحالی‌که تمام مهاجرین به ایران بازگشتند. تا اینکه در ۱۲۹۸ که سلطان احمدشاه از طریق عثمانى عازم اروپا بود با ترتیبى که نصرت‏الدوله داد نظام‏السلطنه به حضور احمدشاه رسید و پیشکش قابل‌ملاحظه‏اى تقدیم شاه کرد و احمدشاه هم گناهان او را بخشید و به وى اجازه داد تا به ایران بازگردد. نظام‏السلطنه در همان سال به ایران بازگشت و مبلغى هم در تهران خرج کرد و اموال خود را پس گرفت و به انتظار ارجاع کارى روزشمارى میکرد.

وقتى قیام کلنل محمدتقى خان پسیان در خراسان شکست خورد نیروى نظامى تمام امور را قبضه کرد و قوام‏السلطنه، رئیس‏الوزارء نظام‏السلطنه را والى خراسان نمود. قریب یک سال‌ونیم در مشهد باقى ماند و با عزت‌نفس وظایف خود را انجام مى‏داد. در ۱۳۰۲ به طور ناگهانى حال مزاجی‌اش دگرگون شد و در مشهد نتوانستند او را درمان کنند. به تهران آمد و چندى بسترى بود تا اینکه در ۱۳۰۳ در ۵۷ سالگى درگذشت و در امامزاده عبدالله مدفون گردید.

نظام‏السلطنه از رجال موجه و کارآمد و جدى ایران بود و پس از مرگش املاک زیادى از او باقى ماند. قسمت اعظم زمین‌هاى غرب تهران متعلق به او بود که سال‌ها پس از درگذشت او فرزندش محمدعلى نظام‌مافى آن‌ها را فروخت و قسمتى را نیز صرف خیرات و مبرات کرد. در دوران کوتاه حکمرانی نظام‌السلطنه در خراسان رویداد و وقایع خاصی در تاریخ ثبت نشده است و این در حالی است که نظام سیاسی همسایه شمالی دستخوش تغییر و تحول شده بود، لذا نظام روسیه تزاری که قریب یک قرن در صدد تثبیت خود در رقابت با انگلیس‌ها در خاور ایران بود با قیام عمومی درونی و تغییر نظام از سوی بلشویک‌ها روبه‌رو شده لذا تحرکات روس‌ها در داخل ایران و خاصه خراسان به حداقل رسید.نظام‌السلطنه روحیه ضدانگلیسی و روسی داشت و چنانچه اشاره شد او حاکمی مردمدار و امین در مقایسه با سایر استانداران خراسان بود.

منبع: شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران
(جلد سوم) با تلخیص و اضافات