تحریک معکوس کالا
محمدحسین بابالو
عضو گروه بورس کالا
بازار‌های کالایی مدتی است که با کاهش محسوس، ادامه‌دار و پرشتابی همراه شده که به‌رغم داده‌های بنیادین، از افزایش و کاهش ارزش ارزها نیز تاثیر پذیرفته است. این وضعیت می‌تواند به شرایط تقاضای داخلی چین ضربه بزند و به آمریکا کمک کند؛ زیرا افزایش ارزش دلار، قدرت خرید خانوارهای آمریکایی را از بازارهای جهانی افزایش داده اما می‌تواند به محدود شدن واردات چین کمک کند. در کل افت قیمت‌ها و تقویت توان خرید کشورهای مهم جهان فاکتور موثری برای رشد تقاضا است.

حرکت مجدد «اژدهای شکیبا»
اژدهای شکیبا لقبی است که برخی از کارشناسان حوزه چین به این کشور اطلاق کرده‌اند که البته با نیم نگاهی به تاریخ و تمدن این کشور اتخاذ شده است. هم اکنون این کشور با تولید ناخالص داخلی بیش از ۱۰ هزار میلیارد دلار پس از یک دوره دگردیسی که پس از روی کارآمدن دولت جدید این کشور، از دو سال گذشته آغاز شده است وارد فاز جدیدی برای رشد زیرپوستی اقتصاد خود شده که شاید در آمارهای کلی این کشور قابل ردیابی نباشد. هم اکنون چین با محدودساختن سرمایه‌گذاری‌های پایه همچون تولید فولاد، مس یا آلومینیوم و تلاش برای مقاوم‌سازی اقتصادی خود به منظور کاهش وابستگی به سایر نقاط جهان و البته توجه به تکنولوژی‌های نوین، حفظ محیط زیست و توجه بیشتر به تامین اجتماعی و هزینه‌های عمومی و رفاهی وارد یک فاز جدید اقتصادی شده است. در هفته‌ها و ماه‌های اخیر با کاهش نرخ بهره رسمی در این کشور و تسهیل تزریق‌های مالی در سیستم بانکی، اولین گام برای بهبود اقتصادی در این کشور برداشته شده که کاهش ارزش یوآن، گامی جدید در این چارچوب به شمار می‌رود که می‌تواند تغییرات جدیدی را در بازارهای داخلی این کشور ایجاد کند و صادرات را افزایش دهد؛ اما این وضعیت بیشترین تاثیر را بر بازارهای کالایی خواهد گذاشت.

رخدادهای ارزی در بازارهای کالایی
هم اکنون در دوره سقوط آزاد قیمت‌ها در بازارهای کالایی قرار داریم که البته با افزایش نسبی ارزش دلار و حتی تضعیف ارزش یوآن همراه شده است. این در حالی است که داده‌های ضعیف بسیاری در بازارهای کالایی وجود دارد همچون افت تقاضای موثر، کاهش جذابیت سفته بازی، عقب‌نشینی تقاضای وارداتی چین با مقاوم شدن اقتصاد این کشور، تضعیف روزشمار اقتصادهای نوظهور با سقوط ارزش ارزهایشان، کاهش قیمت نفت و تقلیل هزینه تولید، افزایش موجودی انبارها و میل به کاهش حجم تولید و بسیاری موارد دیگر بر دورنمای قیمت‌ها در بازارهای کالایی موثر هستند که در کنار افزایش ارزش دلار و کاهش بهای یوآن تاثیر بیشتری بر کاهش قیمت‌ها داشته است.

در بازارهای کالایی سال‌ها است که قیمت‌ها با دلار آمریکا مورد معامله قرار می‌گیرد بنابراین هر تغییری در بهای این ارز، تاثیر مستقیم بر قیمت‌ها می‌گذارد. از سویی به تجربه ثابت شده است که قیمت‌ها در بازارهای کالایی اغلب با یک روند یکسان نوسان می‌کند؛ یعنی قیمت غالب کالاها از محصولات پتروشیمی، نفت خام، فلزات و فولاد و حتی محصولات کشاورزی با یک روند یکسان به‌رغم برخی تغییر دامنه‌های نوسان در حرکت هستند. این ویژگی‌ها در شرایطی وضعیت جدی‌تری به خود می‌گیرد که نقش چین به‌عنوان بزرگ‌ترین مصرف‌کننده و واردکننده مواد اولیه و کالا را به دقت ارزیابی کنیم؛ زیرا کاهش ارزش یوآن به سرعت بر توانمندی این کشور در خرید مواد اولیه موثر خواهد بود و این کاهش سیگنال مهمی در تضعیف قیمت‌ها به شمار خواهد رفت؛ رخدادی که هم اکنون در حال تجربه شدن است.

تمامی این موارد در حالی رخ می‌دهد که در بازارهای کالایی به جز نوسان ارزش ارزها، بسیاری از واقعیت‌های بنیادین مهم‌تری ایفای نقش می‌کنند که بر قیمت‌ها تاثیر بیشتری خواهند داشت که البته باز هم بخش بزرگی از این داده‌ها به بازار چین ارتباط پیدا می‌کند که باز هم بر ارزش یوآن موثر است. نکته دیگر را باید قیمت تمام شده محصولات در بازار چین بدانیم؛ زیرا با کاهش ارزش یوآن از یکسو قیمت تمام شده در داخل این کشور کاهش می‌یابد و از سوی دیگر قیمت‌های پیشنهادی این کشور برای صادرات اندکی کاهش خواهد یافت. این ویژگی‌ها باعث می‌شود که در کنار ثبات نسبی و البته جهت‌گیری افزایشی نرخ تورم در کنار نوسان ارزش یوآن، توجه به بازارهای صادراتی بتواند بهترین گزینه پیش روی فعالان این بازار باشد. از سوی دیگر با توجه به مقاوم‌سازی اقتصاد چین و توجه به توانمندی‌های داخلی، شاید این نوسان نرخ ارز بر بازارهای داخلی تاثیر چندانی نداشته باشد.

سیدجواد موسوی کارشناس بازار کالا معتقد است با توجه به انتظار برای افزایش نرخ بهره فدرال رزرو و سیاست‌های بلندپروازانه تصمیم سازان چینی باید انتظار ادامه افزایش ارزش دلار و حداقل حفظ سطوح فعلی را برای یوآن چین داشته باشیم؛ بنابراین بحران‌های قیمتی در بازارهای کالایی با محوریت نوسان ارزش ارزها ادامه خواهد یافت. این در حالی است که تقویت ارزهای اصلی می‌تواند به تضعیف سایر ارزهای معتبر همچون یورو یا ارزهای اقتصادهای نوظهور منجر شود که برای سایر اقتصادها چندان تاثیری نخواهد داشت؛ زیرا قیمت‌های تمام‌شده محصولات وارداتی یا مواد اولیه برای آنها چندان هم تغییر نخواهد داشت. به این ترتیب، سیاست‌های تحریکی چین، در بازار کالا به تحریک معکوس منجر می‌شود. موسوی در ادامه می‌گوید:‌ «با توجه به کاهش نرخ بهره رسمی در چین و تلاش برای افزایش صادرات شاید این روند کاهشی باز هم ادامه یابد که به کاهش تقاضای وارداتی چین منجر خواهد شد بنابراین ممکن است تقاضای وارداتی این کشور باز هم محدود شود که برای بازارهای جهانی یک داده منفی مهم به شمار می‌رود.»