گنج نابرده رنج!
بهروز رسایلی

شاید یکی از عجیب‏ترین اتفاقاتی که در ایران در حوزه رسانه رخ می‏دهد، مربوط به تعامل صداوسیما با فدراسیون فوتبال باشد؛ جایی که سال‏هاست مسابقات این رشته ورزشی به شکل رایگان یا با قیمت بسیار بسیار پایین روی آنتن می‏رود. فوتبال برای تلویزیونی که با بحران مخاطب مواجه است، یک گنج خارق‏العاده و چندمنظوره محسوب می‏شود؛ هم بیننده می‏آورد، هم آنتن را بدون تحمیل هزینه‏های هنگفت برنامه‏سازی پر می‏کند و هم از ناحیه منابعی مثل آگهی‏های بازرگانی، درآمدهای جانبی وافر برای صداوسیما به همراه می‏آورد. با این وجود تلویزیون به هیچ وجه حاضر نیست رقمی حتی نزدیک به بهای واقعی مسابقات فوتبال را به باشگاه‏ها بپردازد. در این میان هیچ چیز، اعم از بی‏پولی تیم‏ها، ضرورت خصوصی‏سازی و حتی تهدیدهای کنفدراسیون فوتبال آسیا هم باعث نشده صداوسیما کوتاه بیاید و سر کیسه را شل کند. کشمکش بین فوتبال و تلویزیون سال‏هاست که ادامه دارد و این اواخر تا راه ندادن دوربین‏ها به ورزشگاه و عدم پخش مسابقات هم پیش رفت، با این حال هرگز باشگاه‏ها نتوانستند حق خودشان را بگیرند. به نظر می‏رسد تلویزیون را در این جنگ هم باید مثل همه رقابت‏های مشابه دیگر پیروز ابدی دانست. «انحصار» کلید طلایی بزرگی است که انگار همه قفل‏ها را برای جام‏جم باز می‏کند!


تغییر مدیریت و حق پخشی که قطع شد

بعد از سال‏ها بحث و درگیری، سرانجام صداوسیمای کشورمان از چهار سال پیش راضی شد مبلغی را به‏عنوان حق پخش در اختیار فوتبالی‏ها قرار بدهد. این رقم در ابتدا ۱۰ میلیارد تومان برای یک فصل بود که بعدتر تا ۱۲ و سپس حدود ۱۷ میلیارد تومان هم افزایش پیدا کرد. این اتفاق در حالی رخ می‏دهد که با یک حساب سرانگشتی می‏توان فهمید پخش فوتبال برای صداوسیما بسیار سودآورتر از این حرف‏هاست. بنا به ادعای برخی از منابع غیررسمی، تلویزیونی‏ها برای تولید یک تله‏فیلم کاملا معمولی گاهی بین ۱۵۰ تا ۵۰۰ میلیون تومان بودجه در اختیار تهیه‏کننده قرار می‏دهند. این در حالی است که چنین محصولی تنها یک ساعت و نیم می‏تواند آنتن را پر کند و اغلب هم با شکست در حوزه جذب مخاطب روبه‏رو می‏شود. یک فصل از بالاترین سطح مسابقات فوتبال اما، علاوه‏بر بینندگان میلیونی تضمین شده‏اش، با اصل و حواشی می‏تواند صدها ساعت آنتن را پر کند. در این شرایط واضح است که حق پخش پرداختی به هیچ وجه نمی‏تواند مطلوب و ایده‏آل باشد. از همه عجیب‏تر اینکه با تغییر مدیریت در سازمان صداوسیما، مسوولان جدید از پرداخت همان مبلغ نازل هم طفره رفتند و آن را غیرقانونی دانستند تا این گره، کورتر از هر زمان دیگری به نظر برسد.


هیچ راه دیگری وجود ندارد

در همه این سال‏ها اما، مسوولان و مدیران فوتبال ایران برای دور زدن صداوسیما و پرداختی نازلش، در جست‏وجوی راه‏های جایگزین بوده‏اند. از جمله شیوه‏هایی که آنها امکان اجرایش را بررسی کرده‏اند، می‏توان به فروش امتیاز بازی‏های لیگ برتر به شبکه‏های خارجی اشاره کرد. در همین راستا علی کفاشیان سه سال پیش مدعی شده بود رایزنی با شبکه قطری الجزیره اسپورت را آغاز خواهد کرد تا بازی‏های داخلی را به این کانال بفروشد. حتی علی فتح‏الله‏زاده هم ادعا کرده بود می‏تواند از قطری‏ها تنها برای پخش مسابقات پرسپولیس و استقلال در طول یک فصل، 24 میلیارد تومان دریافت کند. با این حال اما، هیچ‏کدام از این تلاش‏ها به نتیجه نرسید. برای بسیاری از مخاطبان فوتبال ایران دشوار بود که باور کنند شبکه معتبر الجزیره بین برنامه‏هایش جایی برای لیگ کشورمان باز کند و بابتش هزینه بپردازد. این اتفاق در حالی رخ می‏داد که برای فروش حق پخش، روی شبکه‏های ماهواره‏ای یا چیزی مثل تلویزیون خصوصی هم نمی‏شد حساب کرد، چرا که منع جدی قانونی داشتند. در این شرایط، یک بار دیگر این صداوسیمای کشورمان بود که به‏عنوان تنها مشتری فدراسیون باقی می‏ماند و می‏توانست مفاد قرارداد نهایی را تعیین کند. جالب است بدانید مسوولان فدراسیون در این مخمصه، حتی به فکر فروش سی‏دی‏های مسابقات هر هفته به سوپرمارکت‏ها هم افتادند و سراغ گزینه عرضه «شانه تخم‏مرغی» این بازی‏ها نیز رفتند، اما طبیعی بود که چنین ترفند غریبی به نتیجه نرسد. فکرش را بکنید؛ شما مثلا بازی پرسپولیس و تراکتورسازی را در روز برگزاری‏اش نمی‏بینید و منتظر می‏مانید تا آخر هفته سی‏دی‏اش را از بقالی بخرید!


درآمد 150 میلیاردی صداوسیما؟

طی این مدت اما، خیلی از مدیران فوتبال ایران به صورت شعاری از علاقه خودشان برای خرید حق پخش بازی‏های لیگ برتر سخن گفته‏اند که از آن جمله می‏توان به ناصر شفق اشاره کرد. عضو سابق هیات‏مدیره تراکتورسازی در سال ۸۹ مدعی شده بود تنها آگهی‏های جذب شده به تلویزیون در طول هر فصل فوتبالی بالغ بر ۱۵۰ میلیارد تومان است که وی علاقه دارد با پرداخت همین رقم، حق پخش بازی‏های هر سال را بخرد! همچنین عزیز محمدی هم همان روزها از رقم ۱۵۰ میلیارد تومان به‏عنوان حق پخش واقعی لیگ برتر ایران یاد کرده بود و البته محمد رویانیان هم کمی بعدتر مصاحبه کرد و گفت فقط حق پخش بازی‏های پرسپولیس ۳۰ میلیارد تومان ارزش دارد. با این حال هیچ‏کدام از این ادعاها به نتیجه نرسیدند تا تلویزیون کشورمان کماکان مرکب خودش را با همین پرداختی‏های نازل، آن هم به شکل کج دار و مریز براند و لذتش را ببرد!


عجیب‏ترین کاسبی تلویزیون

اما فوتبال ایران است و هزار هزار عجایبش؛ در همین راستا جالب است به یاد بیاورید یکی از شگفت‏انگیزترین حوادث تاریخ فوتبال جهان در حوزه پخش تلویزیونی، در کشور ما رخ داده است، جایی که حسین هدایتی در لیگ نهم به ازای هر بازی هفت میلیون تومان پول به شبکه تهران پرداخت کرد تا مسابقات این تیم از تلویزیون به صورت زنده پخش شود. به این می‏گویند ابتکار ایرانی! جالب است که آن سیاست عجیب هدایتی بعدها با یک الگوی رفتاری در تعامل صداوسیما با مدیران ورزشی تبدیل شد که آثارش هنوز هم پا بر جاست. همین حالا گفته می‏شود یکی از تیم‏های مطرح فوتسال کشور برای پخش مسابقاتش به تلویزیون پول می‏دهد و البته بسیاری از شبکه‏های استانی برای پوشش مسابقات تیم‏های لیگ یکی و حتی دسته برتری از آنها طلب پول می‏کنند. به‏عنوان نمونه همین چند هفته پیش یکی از بازی‏های حذفی تیم سیاه‏جامگان به این دلیل از تلویزیون پخش نشد که شبکه خراسان برای روی آنتن بردن بازی دو میلیون تومان پول خواسته بود، اما باشگاه مشهدی حاضر نشد آن را بپردازد!


پولش را مردم بدهند!

این اواخر وقتی بعد از ماه‏ها کشمکش اعلام شد فدراسیون فوتبال و صداوسیما بر سر حق پخش تلویزیونی به توافق رسیده‏اند، خیلی از هواداران فوتبال در کشورمان به آینده امیدوار شدند. به تدریج اما ورق برگشت و امیدها به هراس تبدیل شد. درست از زمانی که جزئیاتی از توافق فدراسیون و صداوسیما بیرون آمد حجم ابهامات و پرسش‏ها هم افزایش پیدا کرد! شاید بیراه نباشد اگر از قرارداد فعلی حق پخش، به‏عنوان یکی از مجهول‏ترین قراردادهای تاریخ فوتبال ایران یاد کنیم. آن‏طور که اطلاعات ناقص منتشر شده نشان می‏دهد، فدراسیون فوتبال متعهد شده دیگر ماجرای حق پخش را دنبال نکند و در عوض از منافع پخش مسابقات از طریق IP TV بهره‏منده شود. اینکه این IP TV چیست و دقیقا چه منافعی می‏تواند داشته باشد، بر همه پوشیده است. کمتر کسی با این مفهوم آشنا است و می‏تواند در این مورد شفاف‏سازی کند. در این سردرگمی عجیب، اهالی فدراسیون هم کلا سکوت کرده‏اند تا معلوم شود کاسه‏ای زیر نیم‏کاسه است. به‏طور کلی اما گفته می‏شود IP TV نوعی خرید اینترنتی مسابقات فوتبال است؛ به این ترتیب که مردم وجهی را بپردازند و بعد از آن از امکان تماشای اینترنتی مسابقات بهره‏مند شوند! این ایده در حالی مطرح می‏شود که اصلا مشخص نیست با وضع فعلی اینترنت در ایران، چقدر می‏شود روی موفقیت چنین پروژه‏ای حساب کرد؟ به علاوه تا به حال تماشای «پولی» هیچ برنامه‏ای در ایران تست نشده و معلوم نیست در صورت فروش اینترنتی مسابقات، تکلیف شبکه‏های سه و ورزش که مسابقات را به صورت رایگان پخش می‏کنند چه خواهد شد؟ این همه ابهام در مورد یک طرح به خوبی نشان می‏دهد اینجا چه خبر است و چطور اهالی فدراسیون دنبال نخودسیاه فرستاده شده‏اند!


ایرانیانی که به تلویزیون افغانستان پناه می‏برند!

در مورد مسابقات داخلی، به خاطر قوانین و شرایطی که در ایران وجود دارد همیشه صداوسیما برنده است، اما وقتی پای مسابقات خارجی به میان می‏آید، وضع کمی فرق می‏کند. در حال حاضر بحث‏هایی در مورد بدهی بین‏المللی 50 میلیون دلاری صداوسیمای ایران مطرح است که کار خرید و پخش تصاویر مربوط به مسابقات خارجی را سخت‏تر می‏کند. اگرچه همین حالا هم شبکه سه و کانال ورزش به هر ترتیبی که شده خیلی از مسابقات مهم فوتبال را روی آنتن می‏برند، اما ظاهرا این برای هواداران فوتبال در ایران کافی نیست و آنها مطالبات بیشتری دارند. استفاده مردم کشورمان از تجهیزات ماهواره‏ای برای تماشای مسابقات فوتبال، تاریخچه بسیار جالبی دارد که تامل در آن می‏تواند خیلی از نکات را برای مسوولان ارشد تلویزیون ایران روشن کند. ابتدا از حدود 15سال پیش، این شبکه‏های فرانسوی بودند که با اقبال ایرانیان مواجه شدند؛ کانال‏هایی که چند ماه به چند ماه کد می‏‏خوردند و مسابقات جزیره را در کنار لیگ قهرمانان اروپا روی آنتن می‏بردند. بعدتر و با مسدود شدن این مسیر، نوبت به شبکه‏های ترکیه ای و آذربایجانی رسید که به شکل پنهانی به مردم ایران سرویس بدهند. مردم آن روزها سرگرم تماشای شبکه‏های مملو از تبلیغات همسایه غربی بودند که همسایگان جنوبی با سبدی پر و بی‏نظیر وارد بازار شدند و رقابت را بردند؛ ابتدا شبکه‏های اماراتی و پخش رایگان بوندس‏لیگا و سپس پکیج استثنایی الجزیره قطر با انبوهی از شبکه‏ها که هیچ مسابقه‏ای را از دست نمی‏دادند. طی چند سال گذشته الجزیره دوحه حاکم بی‏چون و چرای خیلی از خانه‏های ایرانی بوده است؛ شبکه‏هایی که مردم ما سال به سال حق اشتراکش را به هر ترتیبی شده می‏خریدند و به این وسیله نشان می‏دادند اگر یک کالای تصویری ارزش کافی داشته باشد، حاضرند برایش هزینه کنند. با این وجود اما بهره‏برداری گسترده و غیرقانونی صداوسیمای ایران از تصاویر این شبکه‏ها باعث شد تا الجزیره تغییر سیستم بدهد و واگذاری اشتراک به مخاطبان ایرانی‏اش را متوقف کند. حالا و با این بن‏بست جدید، یکی دیگر از کشورهای همجوار وارد گود شده تا خودی نشان بدهد. شاید باورنکردنی باشد، اما حرف از افغانستان است؛ کشوری که یک دهه پیش زیر سیطره حکومت افراطی طالبان می‏سوخت، اما امروز به تدریج پروبال گرفته است. درحال حاضر نزدیک به 10 شبکه خصوصی افغان روی یکی از ماهواره‏های نوظهور و رو به رواج آسیایی مسابقات متنوع اروپایی را بدون سانسورهای سختگیرانه و اغلب به شکل خریداری شده پخش می‏کنند و در معرض استفاده مردم ایران قرار می‏دهند. مسیر را دوباره دنبال کنید لطفا؛ فرانسه، ترکیه، امارات، قطر و حالا افغانستان! معنای این عقبگرد گام به گام چیست واقعا؟ و مهم‏تر اینکه صداوسیمای ایران چه چاره‏ای اندیشیده برای اینکه فوتبال‏دوستان این مملکت برای رفع ساده‏ترین نیازشان هر روز دنبال یک کشور جدید نگردند؟