می‌توان گفت که صنعت هوایی غیرنظامی از سال 1920 آغاز شد، در ابتدا از این خطوط هوایی بر‌ای حمل نامه استفاده می‌کردند. درنتیجه، رئیس اداره پست آمریکا، اقداماتی را جهت کنترل منظم این صنعت انجام داد.

از اوایل دهه 1930، تنها 3 خط هوایی بودند که مسیرهای بین قاره‌ای را ترتیب می‌دادند، شرکت یونایتد ایرلاینز در شـمال، امریکن ایرلاینز در جنوب و تی.دبلیو.ای در مرکز. در این حین، رقبا و شرکت‌های تازه وارد نیز به این مجموعه اضافه می‌شدند از جمله خطوط هوایی کنتیننتال. از این رو، در سال 1938 کنگره، هیات هوانوردی غیرنظامی را تأسیس کرد تا بـر سـاختار ایـن صنعت و نیز رقابت در آن نظارت شود. از مصوبات هیات هوانوردی غیرنظامی این بود که خطوط بین‌المللی را میان 23 شـرکت خطـوط هـوایی موجـود تقسیم کرد، همچنـین قـوانین محکمی را بـرای کرایه مسافران، نرخ پست هوایی و نیز قراردادهای شرکت‌های داخلـی وضع کرد. گسترش سریع این صنعت پس از جنگ جهانی دوم و نیز نـوآوری‌های بسیار در فن‌آوری، به‌ویژه جت، امنیت خطوط هوایی جایگاهی ویژه یافت.

طی دهه 1970، دو عامل موجب اصلاحات و اعمال تجدیدنظرهایی در صنعت هوایی شدند: 1- افزایش بسیار بالای قیمت نفت در سال 1974 که بـه دنبـال آن، هیات هوانوردی غیرنظامی تلاش‌هایی را برای حفظ و حمایت شرکت‌های خطوط هوایی انجام داد از جمله، افزایش شدید کرایه‌ها. نتیجه این تلاش‌ها، افزایش نارضایتی عمومی و مقرون به صرفه نبودن سفرهای هوایی شد. 2- طی دهه 1970و افـزایش حمایـت از لیبرالیـسم اقتصادی، تغییرات بنیادی در عقاید و مشی سیاسی دولت به‌وجود آمد. بحث و جدل‌های سیاسی برای تغییر قوانین، برای رشد و توسعه اقتصادی جدید صورت می‌گرفت. این وضعیت قوانین و طـرح‌ها، براساس یک بحث قدیمی در مورد انحصار طبیعی پایه‌گذاری شده بود. در این راستا، شرکت‌هایی به منظور تقویت قیمت‌های رقابتی تاسیس شد.

در راستای این مسائل، صنعت خطوط هوایی، دچار تغییرات اساسی شد، به‌طوری‌که در اکتبر 1978، هیات هوانوردی غیرنظامی لغو و دور جدیدی از رقابت در این صنعت آغاز شد. خصوصی‌سازی، موج تازه‌ای از شرکت‌کنندگان در رقابت بر سر قیمت، با حذف محدودیت‌ها روی خطـوط داخلـی و زمان‌بندی شده و همچنین حذف محدودیت روی کرایه‌ها به‌وجود آورد. 20 شرکت حمل‌ونقل جدیـد تـا 1980 تشکیل شدند. از سوی دیگر در 1979، با شروع رکود جهانی و اعتصاب کارکنان خطوط هـوایی در 1981، همگـی تاییدکننده بازنگری در قوانین بودند. بیش از 150 شرکت حمل‌ونقل بـین سال‌های 1978 تـا 1988 ورشکست شدند و به‌دنبال آن موجی از ادغام‌ها و خریدهای شرکت‌ها به‌وجود آمـد. ایـن رونـد گـسترش، تـا 1982 ادامه یافت و طی دهه 1980 و 1990، نرخ رشد حداکثر چهار درصدی در سال را داشت. بیشترین نمود رقابت در دوره خصوصی‌سازی، بر سر قیمت بلیت‌های پروازی وجود داشت.

عواملی وجود داشت کـه ایجاد قیمت‌های پایین‌تر را توجیه می‌کرد. این در حالی بود که شرکت‌های بزرگ از میزان کم درآمد و ظرفیت بـیش از حد، رنج می‌بردنـد. شرکت‌های هوایی کم هزینه، برای ورود به این بازار، غذا، سرگرمی و حتی حمـل چمدان را از خدمات خود حذف کردند. البته، اغلب تازه‌واردهای کم هزینه در همان سال‌هـای اولیـه کـار خـود، بـا شکست مواجه شدند. شرکت‌های حمل‌ونقل بزرگ، در پاسخ به ابتکار عمل شرکت‌های خطوط هوایی کم‌هزینه در باب قیمت‌ها، دست به کاهش شدید برخی از کرایه‌ها زدند. رقابت در سـاختار کرایـه‌ها بـه‌گونـه‌ای رو بـه پیچیـدگی گذاشت که تصمیم شرکت‌ها بر آن شد تا مسافران تفریحـی را از مـسافران تجـاری انعطـاف‌ناپـذیر جـدا کننـد و قیمت‌گذاری براساس نوع مسافران انجام شود. یک سوم از هزینه‌های اجرایی خطوط هوایی مربوط به هزینه‌های عملیاتی پـرواز است، اعـم از سـرویس‌های گوناگون نظیر تعمیرات و نگهداری. اگر به تفکیک موارد هزینه‌ها را مورد بررسی قرار دهیم، می‌توانیم بگوییم که هزینه نیروی انسانی بزرگ‌ترین سهم را در این بین داراست و متعاقبا هزینه سـوخت و استهلاک هواپیما از دیگر عوامل مهم در هزینه اجرایی شدن خطوط هوایی است. قیمت سوخت، به علت نوسانات قیمتی بازار جهانی، غیرقابل پیش‌بینی‌ترین هزینه برای خطـوط هـوایی اسـت.