Khorami Moghadam Azade copy

هوش مصنوعی چگونه سودآوری را افزایش می‌دهد؟

هوش مصنوعی از راه‌های مختلف می‌تواند حاشیه سود را بهبود بخشد. اولین مورداستفاده از هوش مصنوعی برای یافتن حوزه‌های جدیدی در کسب‌وکار است که می‌توانند خودکار شوند. این کار می‌تواند بازدهی بالا را به همراه داشته باشد و در زمان، پول و تلاش صرفه‌جویی قابل‌توجهی داشته باشد. به‌عنوان‌ مثال، ابزارهای تولید محتوای هوش مصنوعی ممکن است جایگزین انسان‌ها نشوند، اما مطمئناً می‌توانند سرعت تولید یک نویسنده را افزایش دهند. به طور مشابه، روبات‌های سخنگوی پیشرفته احتمالاً قادر به پاسخگویی بیشتر به درخواست‌های پشتیبانی مشتری و حتی گسترش بازاریابی خواهند بود. به طور نمونه خدمات چت روبات هوش مصنوعی  (GetJenny  و LivePerson) به کسب‌وکارها کمک می‌کنند تا بتوانند در هزینه خود صرفه‌جویی کنند و با تلاش نسبتاً کمی پشتیبانی ارائه دهند. چت روبات‌ها می‌توانند به پرسش‌های تکراری مشتری پاسخ دهند و تحقیقات در هر پرس‌وجو را کم کنند و وقت کارمندان را برای کارهای سخت‌تر و مهم‌تر آزاد کنند. با استفاده از هوش مصنوعی، موسسات مالی مجهزتر می‌شوند تا فرآیند تصمیم‌گیری را دقیق‌تر، کارآمدتر و موفق‌تر تغییر دهند. تخمین زده شده است که بسیاری از موسسات مالی تنها بر اساس 10 درصد از داده‌های موجود در اختیارشان تصمیم‌های ریسک، تخصیص سرمایه و پذیره‌نویسی می‌گیرند. الگوریتم‌های هوش مصنوعی می‌توانند الگوها و روندهای حجم وسیعی از داده‌های مالی را تجزیه‌وتحلیل کنند و بینش‌هایی در مورد روند سرمایه‌گذاری، ریسک‌ها و فرصت‌ها ارائه دهند و به سرمایه‌گذاران در تصمیم‌گیری آگاهانه کمک کنند که تشخیص آن برای انسان غیرممکن است. نمونه‌ای از مدیریت پورتفولیو با استفاده از هوش مصنوعی Wealthfront است؛ یک مشاور روبو که از الگوریتم‌های هوش مصنوعی برای مدیریت سبد سرمایه‌گذاری برای مشتریان استفاده می‌کند. این به کسب‌وکارها کمک می‌کند تا تصمیم‌های سریع‌تر و دقیق‌تری بگیرند که موجب  افزایش کارایی می‌شود.

دومین مورد از تاثیر هوش مصنوعی بر سودآوری این است که داده‌ها برای شناخت عمیق‌تر مشتریان به کار برده  شود. با استفاده از هوش مصنوعی، می‌توان مشتریان را بهتر تحلیل و نیازهای بازار را پیش‌بینی کرد و برنامه‌های بازاریابی و فروش را بهبود بخشید. همچنین با استفاده از هوش مصنوعی، می‌توان کیفیت محصولات را بالا برد. برای مثال، با استفاده از سیستم‌های هوشمند، می‌توان عیوب و خطاهای تولید را کاهش داد. یافتن بهترین روش‌های ارائه خدمات و بهبود ارتباط میان مشتریان و واحد تولیدی، بهبود مدیریت زنجیره تامین، حفظ سلامت سیستم‌های فنی از طریق آگاهی از فرآیند نگهداری و تعمیر به‌موقع سیستم‌ها از جمله مواردی هستند که کاربرد هوش مصنوعی از طریق آنها به کاهش هزینه‌های غیرضروری و بهره‌وری بالاتر منجر می‌شود. هوش مصنوعی پتانسیل ایجاد تغییرات مثبت متعدد در جامعه از جمله افزایش بهره‌وری، بهبود مراقبت‌های بهداشتی و افزایش دسترسی به آموزش را دارد. با گردش کار خودکار و وظایف روزانه بهینه‌شده، هوش مصنوعی به کسب‌وکارها کمک می‌کند تا بهره‌وری را از طرق مختلف افزایش دهند. هوش مصنوعی زمانی را که کارکنان برای انجام یک کار صرف می‌کنند کاهش می‌دهد. در نتیجه، آنها در زمانی کوتاه‌تر  به دستاوردهای بیشتری دست پیدا می‌کنند و در کنار هم بهره‌وری کل را افزایش می‌دهند. در بخش مالی هوش مصنوعی به طور قابل‌توجهی تاثیرگذار بوده است، به‌ویژه در کشف تقلب، تجزیه‌وتحلیل مالی و مدیریت ریسک. در تشخیص کلاهبرداری، هوش مصنوعی برای شناسایی تراکنش‌های تقلبی با تجزیه‌وتحلیل مقادیر زیادی از داده‌ها و شناسایی الگوهایی که نشان‌دهنده تقلب بالقوه است کمک می‌کند. به‌عنوان‌ مثال، الگوریتم‌های یادگیری ماشینی می‌توانند داده‌های تراکنش را برای شناسایی الگوهای فعالیت متقلبانه تجزیه‌وتحلیل کنند و همچنین از بیومتریک‌های رفتاری مانند اثر انگشت یا تشخیص چهره برای شناسایی فعالیت‌های مشکوک استفاده کنند.

هوش مصنوعی چقدر بر رشد  اقتصاد جهانی می‌افزاید؟

در الگوی  سنتی توسعه اقتصادی، سه عامل تولید، یعنی سرمایه، نیروی کار و بهره‌وری کل عوامل (TFP)، پویایی توسعه اقتصاد را تعیین می‌کنند. هوش مصنوعی کیفیت کار و همچنین کیفیت سرمایه را افزایش می‌دهد، ازاین‌رو بر نرخ رشد اقتصادی تاثیرگذار است. تخمین زده شده است که ابزارهایی که با استفاده از پیشرفت‌های پردازش زبان طبیعی به مشاغل و جامعه راه پیدا می‌کنند، می‌توانند هفت درصد (یا تقریباً هفت تریلیون دلار) تولید ناخالص داخلی جهانی را افزایش دهند و رشد بهره‌وری 5/ 1درصدی در یک دوره ۱۰ساله داشته باشند. طبق گزارش PwC، پیشرفت در هوش مصنوعی تولید ناخالص داخلی جهانی را تا 14 درصد از هم‌اکنون تا سال 2030 افزایش می‌دهد. قابل‌توجه‌ترین رشد اقتصادی هوش مصنوعی در آمریکای شمالی و چین خواهد بود. این دو کشور حدود 70 درصد از تاثیر اقتصادی جهانی را به خود اختصاص خواهند داد. بر اساس مطالعه جدید مک‌کینزی، هوش مصنوعی مولد (AI) بیش از نیمی از تمام کارهای انجام‌شده امروز را تا سال 2045 خودکار می‌کند و اشاره می‌کند که این فناوری سالانه بیش از 4/ 4 تریلیون دلار بر رشد اقتصاد جهانی می‌افزاید.

آیا هوش مصنوعی مشاغل را افزایش یا کاهش می‌دهد؟

خودکارسازی فرآیندهای تولید یکی از اصلی‌ترین راه‌هایی است که هوش مصنوعی صنعت تولید را دگرگون می‌کند. با استفاده از هوش مصنوعی برای خودکارسازی وظایف مختلف در فرآیند تولید، تولیدکنندگان می‌توانند کارایی را افزایش و نیاز به نیروی کار را کاهش دهند. درحالی‌که بسیاری از مشاغل از طریق هوش مصنوعی ایجاد خواهند شد و بسیاری از افراد افزایش خالص مشاغل را پیش‌بینی می‌کنند یا حداقل پیش‌بینی می‌کنند که همان مقدار شغل برای جایگزینی مشاغلی که به لطف فناوری هوش مصنوعی از دست می‌روند ایجاد شود، ماشین‌آلات کارهایی را که مردم امروز انجام می‌دهند  تصاحب خواهند کرد. مجمع جهانی اقتصاد در «گزارش آینده مشاغل 2020» پیش‌بینی می‌کند که هوش مصنوعی تا سال 2025 جایگزین 85 میلیون شغل در سراسر جهان خواهد شد. همین گزارش همچنین نشان می‌دهد که هوش مصنوعی ممکن است ۹۷ میلیون نقش جدید ایجاد کند که «با تقسیم کار جدید میان انسان‌ها، ماشین‌ها و الگوریتم‌ها سازگارتر است». اما، انواع مشاغلی که هوش مصنوعی ایجاد می‌کند با مشاغلی که از دست می‌روند متفاوت است. طبق گزارش بانک سرمایه‌گذاری گلدمن‌ساکس، هوش مصنوعی (AI) می‌تواند جایگزین 300 میلیون شغل تمام‌وقت شود. این می‌تواند جایگزین یک‌چهارم وظایف کاری در ایالات‌متحده و اروپا شود، اما ممکن است به معنای مشاغل جدید و رونق بهره‌وری باشد؛ بنابراین از مزایای هوش مصنوعی در مشاغل می‌توان به افزایش بهره‌وری، ساده‌سازی، صرفه‌جویی در زمان، ازبین‌بردن سوگیری‌ها و خودکار کردن کارهای تکراری اشاره کرد. بااین‌حال به باور برخی از صاحب‌نظران درست است که این پیشرفت‌ها بهره‌وری افراد در برخی از مشاغل را افزایش می‌دهد و باعث می‌شود از امواج آینده خودکارسازی جان سالم به در ببرند، اما این احتمال وجود دارد که این امر موجب حذف مشاغل و بیکار شدن افرادی بسیار شود. اجرای پرهزینه، از دست‌ دادن شغل بالقوه انسانی و کمبود احساسات و خلاقیت از جمله معایب به‌کار بردن هوش مصنوعی در مشاغل است. با وجود این در محیط کار، هوش مصنوعی می‌تواند موجب بهبود کارایی شود و ظرفیت انسان را برای انجام برخی وظایف افزایش دهد. هوش مصنوعی با بر عهده گرفتن وظایف تکراری یا خطرناک، به انسان‌ها آزادی می‌دهد تا کارهایی را که برای آنها مجهزتر هستند، مانند کارهای خلاقانه و همدلانه، انجام دهند.

1 copy

چه صنایعی تحت تاثیر هوش مصنوعی قرار نخواهند گرفت؟

براساس گزارش سایت ایندین‌اکسپرس، کسب‌وکارهایی که با هوش مصنوعی جایگزین نمی‌شوند، مشاغلی هستند که به خلاقیت، همدلی و نقش‌های پیچیده سیاسی و استراتژیک نیاز دارند. مدیران ارشد اجرایی (مدیرعامل)، وکلا، طراحان گرافیک، ویراستاران، دانشمندان کامپیوتر و توسعه‌دهندگان نرم‌افزار ، مدیران روابط عمومی، برنامه‌ریزان رویداد، مدیران بازاریابی.

آینده هوش مصنوعی چیست؟

با پیشرفت فناوری، هوش مصنوعی (AI) نیز پیشرفت خواهد کرد. انتظار می‌رود در سال‌های آینده، هوش مصنوعی به طور فزاینده‌ای پیچیده و پیچیده‌تر شود. پیشرفت‌های فنی در این زمینه احتمالاً بر ایجاد هوش عمومی متمرکز خواهد بود که رقیب یا فراتر از توانایی‌های انسانی باشد. در ادامه پاسخ ChatGPT به پرسش مطرح‌شده در عنوان مقاله آورده می‌شود: چگونه هوش مصنوعی می‌تواند بر بهره‌وری و سودآوری صنعت   تاثیرگذار باشد؟ یکی از راه‌هایی که هوش مصنوعی بر بهره‌وری تاثیر می‌گذارد، از طریق اتوماسیون فرآیند است. الگوریتم‌های هوش مصنوعی را می‌توان برای انجام کارهای تکراری و زمان‌بر، مانند ورود و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها، با سرعتی بسیار سریع‌تر و با دقت بالاتر نسبت به انسان‌ها آموزش داد. این کار می‌تواند وقت نیروی کار را آزاد کند تا روی کارهای باارزش‌تر، مانند توسعه استراتژی و حل مشکلات که به‌راحتی خودکار نمی‌شوند، تمرکز کنند. علاوه بر این، الگوریتم‌های هوش مصنوعی را می‌توان برای یادگیری از تجربه برنامه‌ریزی کرد و به طور مداوم عملکرد خود را در طول زمان بهبود بخشید. این بدان معناست که کسب‌وکارهایی که هوش مصنوعی را به کار می‌گیرند، می‌توانند انتظار داشته باشند که با پیچیده‌تر شدن فناوری، بازده سرمایه‌گذاری‌شان را افزایش دهند.

بهینه‌سازی فرآیندهای تجاری

روش دیگری که هوش مصنوعی بر بهره‌وری اثرگذار است، از طریق بهینه‌سازی فرآیندهای تجاری است. الگوریتم‌های هوش مصنوعی را می‌توان برای تجزیه‌وتحلیل حجم گسترده‌ای از داده‌ها و شناسایی زمینه‌های ناکارآمد در مدیریت زنجیره تامین، کنترل موجودی و سایر فرآیندهای کلیدی تجاری به کار گرفت. سپس می‌توان از این اطلاعات برای ساده کردن فرآیندها و حذف ضایعات بهره گرفت که موجب افزایش قابل‌توجه بهره‌وری و صرفه‌جویی در هزینه می‌شود. همچنین می‌توان از هوش مصنوعی برای خودکارسازی تصمیم‌گیری استفاده کرد که به کسب‌وکارها این امکان را می‌دهد تا تصمیمات مبتنی بر داده را در زمان واقعی اتخاذ کنند که می‌تواند   به تخصیص موثرتر منابع و زمان پاسخ‌دهی سریع‌تر بینجامد.

همچنین انتظار می‌رود هوش مصنوعی نقش زیادی بر بازار کار داشته باشد. برخی از کارگران به دلیل خودکارسازی جابه‌جا خواهند شد، اما برخی دیگر برای مشاغل جدیدی که نیاز به مهارت‌های پیشرفته‌تری دارند، مانند تجزیه‌وتحلیل داده‌ها و توسعه هوش مصنوعی، آموزش خواهند دید. این موضوع سبب می‌شود نیروی کار بامهارت‌تر  و اقتصاد مولدتر ‌شود. علاوه بر این، هوش مصنوعی این پتانسیل را دارد که صنایع و مشاغل جدیدی ایجاد کند که قبلاً وجود نداشتند و از این طریق موجب ایجاد شغل و رشد اقتصادی بیشتر می‌شود. در نتیجه، هوش مصنوعی این پتانسیل را دارد که بر بهره‌وری تاثیر زیادی داشته باشد و رشد اقتصادی را به طرق مختلف هدایت کند. از خودکارسازی وظایف معمول تا بهینه‌سازی فرآیندهای تجاری و ایجاد صنایع جدید، کاربردهای هوش مصنوعی متعدد و گسترده است. همان‌طور که فناوری به تکامل خود ادامه می‌دهد، این احتمال وجود دارد که در سال‌های آینده شاهد مزایای بیشتری برای بهره‌وری و رشد اقتصادی باشیم.

مزایا یا معایب هوش مصنوعی

برای کسانی که کنجکاو هستند، بیان این نکته خالی‌ از لطف نیست که در کمتر از دو دقیقه سیستم به این درخواست پاسخ داده است. شاید نکته کلیدی این آزمایش، محتوای پاسخ نیست؛ بلکه این است که به‌رغم همه موانع و ریسک‌هایی که بر سر راه تولید و سرمایه‌گذاری وجود دارد، نوآوری زنده است و به پیشبرد اقتصاد ادامه خواهد داد. صنایع و کسب‌وکارها در جهانی که از این فناوری‌ها بهره می‌برند، به‌گونه‌ای پیش می‌رود که ما حتی نمی‌توانیم تصور کنیم. بااین‌حال همان‌طور که پیش‌تر گفته شد پیشرفت فزاینده هوش مصنوعی و تحول ناشی از آن در حوزه صنعت عمدتاً در کشورهای توسعه‌یافته نظیر آمریکا و چین رخ‌ داده است و در ایران این موضوع نیازمند راهبردهای سیاستی در جهت توسعه فناوری هوش مصنوعی است. متاسفانه با اینکه تلاش می‌شود در مورد روند رو به پیشرفت هوش مصنوعی در دنیا آگاهی‌رسانی شود؛ اما به نظر می‌رسد همچنان نگرش به این فناوری در ایران محدود یا متمرکز بر مخاطرات و بدبینی نسبت به آن است. به‌عنوان‌ مثال شناسایی افراد بدون حجاب از طریق فناوری‌های تشخیص چهره که از سوی مسوولان  دولتی منتشر می‌شود، بیشتر بازتاب‌دهنده نگرش منفی نسبت به قابلیت‌های این فناوری در ایران است. در صورتی که اگر مزایا و معایب توسعه فناوری بر اساس مطالعات و پژوهش‌های کاربردی و علمی صورت بگیرد و اظهار نظر دانشمندان و متخصصان هوش مصنوعی و فناوری و اقتصاددانان و فعالان کسب‌وکار مبنای سیاستگذاری باشد، می‌توان نقشه راه توسعه اقتصادی ایران را بر اساس توسعه فناوری و گسترش هوش مصنوعی متصور بود. در واقع پیش از بررسی تاثیر فناوری اطلاعات بر سودآوری صنایع در ایران، مانند سایر راهبردهای سیاستی، نحوه نگرش سیاستگذار در این حوزه اهمیت دارد. با توجه به رشد پرشتاب سایر کشورها در بهره‌مندی از این فناوری تعلل بیش از حد در اصلاح نوع نگرش و سیاستگذاری و موانع نهادی در محیط کسب‌وکار ایران به عقب‌ماندن فزاینده صنایع و بازدهی کسب‌وکار و به‌طور کلی رشد و توسعه اقتصادی ایران نسبت به سایر کشورها منجر خواهد شد. امید آن است که سیاستگذاری‌های اقتصادی نه‌تنها در حوزه فناوری بلکه در تمام ابعاد و حوزه‌ها بر اساس هدف توسعه اقتصادی و رشد و پیشرفت کشور باشد تا بتوان از مواهب آن در جهت رفاه مردم ایران بهره برد.