تضاد روایت ها در رضایت شهروندی

با توجه به چالش‌های محیط زیستی ازجمله آب و فرونشست و آلودگی هوا، آنچه مردم را در محیط زندگی‌شان نگه می‌دارد و سرمایه‌گذاران را به آن نقطه جذب می‌کند کارآمد سازی شهر و افزایش احساس رضایتمندی شهروندان و گردشگران است. از سوی دیگر عدم توجه به اقتصاد خدماتی و ایجاد گذرهای تفریحی و رونق بخشیدن به حاشیه زاینده‌رود از پل شهرستان تا پل مارنان، رودخانه زاینده‌رود را صرفا به رودی گذرا برای تماشای عموم تبدیل کرده که برخی از ایام سال باز است و صرفا ترافیک حاشیه رودخانه را نصیب مردم اصفهان می‌کند، درحالی‌که با توجه کردن به اقتصاد خدماتی و کارآمد سازی حاشیه زاینده‌رود، مردم اصفهان از شهر خود و رودخانه خود رضایتمندتر شده و گردشگران نیز فقط به افرادی برای دامن زدن به ترافیک تبدیل نمی‌شوند و سود حاصل از بازگشایی زاینده‌رود به‌صورت علنی‌تر در سطح شهر قابل رویت خواهد بود.

مصطفی نباتی نژاد، عضو شورای شهر اصفهان، درباره میزان رضایتمندی شهروندان اصفهانی از مساله زندگی و شهر اصفهان به «دنیای اقتصاد» گفت:

این سوال را از دریچه‌های مختلف می‌توان بررسی کرد و مساله پیچیده‌ای است که می‌تواند به‌عنوان یک رساله برای رشته‌های بین‌رشته‌ای در حوزه روان‌سنجی، جامعه‌شناسی و مدیریت و برنامه‌ریزی بررسی شود. من به‌عنوان یک شهروند می‌توانم بگویم اصفهان در ذهن شهروندانش گنبدهای فیروزه‌ای در کنار کاشی‌های شکسته است. ما نمادهای افتخار زیاد در شهرداریم و اگر مردم نسبت به موضوع دقت کنند وضعیت خوبی داریم. از جهاتی هم مساله مطلوب نیست و می‌شود گفت نارضایتی هم که مردم پیدا می‌کنند، بخشی از آن ناشی از خطاهای ادراکی است که در ذهنشان نامطلوب دیده می‌شود اما در اصل، اوج این موضوع در مقایسه‌های همسایگی و زمانی است. مقایسه همسایگی زمانی است که اصفهان را با شهر‌های پیشرو مقایسه کنید، مقایسه زمانی هم متعلق به ادوار مختلف شهر است. بر اساس کلیه امکانات و ظرفیت‌ها مسیر فعلی رو به رشد است اما این‌رو به رشدی مطلوب هیچ‌کسی نیست به‌خصوص حتی شخص خود من که به‌شدت آرمان‌گرا هستم و این سرعت را متناسب با ظرفیت‌های شهر نمی‌بینم و باید سرعت ما بیشتر از وضعیت فعلی شود.

وی در ادامه درباره اهمیت مساله آب در افزایش انگیزه گردشگری و رضایتمندی شهروندان اشاره کرد: شهر اصفهان یک‌بخشی از مسائلی که این روزها دارد و می‌توانیم در واقعیت هم ببینیم که در حق آن ظلم می‌شود، دست مدیران استانی نیست. این مشکل توسط کسانی تعریف‌شده که در جایگاه‌های ملی حضور دارند؛ در بحث زاینده‌رود به‌عنوان تجلی رضایت شهروندان‌که اگر جاری باشد روان جامعه نیز بهتر کار می‌کند، امروز وارث میراثی هستیم که مدیران ملی برای ما در ادوار مختلف به ارمغان آورده‌اند. در سال‌های مختلف نا ترازی در شهر اوج می‌گرفته و کسی مراقب این وضعیت نبوده و اولویت‌های تخصیص آب را در حوزه‌های دیگر در نظر گرفته‌اند، تغییرات اقلیمی نیز اضافه‌شده و ما را به وضعیت فعلی رسانده است. اگر بخواهیم یک سهم و وزن به رضایت مردم شهر بدهیم به مدیران کشوری برمی‌خورد و اولویت کلان این وضعیت را ایجاد کرده است. موضوع دیگر به‌غیراز آب مساله هواست که آن‌ها هم در اختیار شهر و استان و شهروندان نیست و یک نفر دیگر در جای دیگری نقشه توسعه کشور را چیده است، این قسمت از کشور را هم صنعتی در نظر گرفته و مدام توسعه می‌دهند. به‌رغم اینکه ما خواهیم اقتصاد شهر ما مبتنی بر صنعت پاک و گردشگری و اقتصاد خدماتی باشد، بارگذاری‌های آلاینده در طول سه دهه گذشته هرروز توسعه پیدا می‌کند. آخرین‌مدل آن‌که مدام قانون را هم دور می‌زنند، بحث قطب ویژه اقتصادی جنوب استان بود و طی آخرین تصمیمات ۲۰ سال آینده نتایج فاجعه‌بار آن برای شهر مشخص می‌شود.

وی در رابطه با عدم سرمایه‌گذاری در حوزه اقتصاد خدماتی بیان کرد: آنچه مردم سر سفره خود می‌بینند اصلا در اراده استان نیست. ریشه‌های فرهنگی و اقتصادی نیز قطعا موثر است. آنچه در اراده خودمان است باید تلاش کنیم و در حوزه فرهنگی به‌طور خاص مسائل را تبیین کنیم و اگر مشکلات منفی فرهنگی داریم به‌مرور حل کنیم، نقاط قوت را یادآوری کنیم. در حوزه‌های اقتصادی هم‌ظرفیت‌های بالقوه شهر را بالفعل کنیم و جریان سرمایه پذیر مداوم داشته باشیم و شهر به‌طور روزانه سرمایه‌گذار جذب کند و ارز در این شهر خرج شود. در بحث ملی نیز سرمایه‌گذارانی که رفته‌اند به شهر برگردند. ما در حوزه مدیریت شهری یک سهمی از سرمایه‌گذاری در حوزه مسکن داریم. در حوزه کلان ‌هم رشد قیمت ساخت مسکن در اختیار شهرداری‌ها نیست و شهرداری‌ها در حوزه تراکم کار می‌کنند که آن‌هم باید عدالت محور پیش برود. باید سرمایه به سمت اصفهان بیاید.

نباتی نژاد در پایان در رابطه با عدم کارآمد سازی محیط‌های شهری برای افزایش رضایتمندی میان شهروندان گفت: من با شما به‌طور نسبی موافقم. ما می‌توانیم بخشی از کاربری‌هایمان را به مسائل خدماتی اختصاص دهیم. بحث تفریحی هم ناشی از نوستالژی شهر است اما میل دارند نقاطی از شهر آرامشگاه باشند؛این آرامشگاه را در حافظه تاریخی خود در کوه‌های صفه و آتشگاه و یک بخش هم در محور طبیعی شهر قرار داده‌اند. اگر ظرفیتی وجود داشته باشد منوط به این‌که پیوست‌های آرامشگاهی‌ها لحاظ شود حمایت می‌کنیم. شما دست روی نقطه‌ای گذاشتید که می‌تواند به رونق اقتصاد خدمات کمک کند. پارک‌ها برای توسعه سرانه اکولوژی و اقتصاد ساخته می‌شوند و هر شهروند باید بتواند از زمان لذت و سرگرمی خود به‌خوبی استفاده کند و یادگیری برای آن داشته باشد و خدماتی را به دست بیاورد. این‌ها منوط به این است که پیوست آرامشگاهی داشته باشند. در برخی کشورهای مدرن می‌بینید که ساحل‌هایی که باید آرامش می‌دادند شبانه‌روز درگیر تفریح‌های شبانه هستند و با فضای زیستی و فرهنگی ما در متن مردم سازگار نیست. من هفته پیش با نقد برخی کوهنوردان مواجه بودم که می‌گفتند ما یک تور برای صفه بردیم اما شهرداری همان لحظه همان‌جا جُنگ اجرا کرد که باعث ایجاد مشکل برای تور ما شد و کوه درون شهر باید یک مجالی باشد که بدون بلندگو باهم صحبت کنیم.