چرخش در سیاست خارجی؟

سیاست خارجی بریتانیا در دوره نخست‌وزیری آقای جانسون اهمیت بالایی دارد، زیرا این کشور در حال خروج از اتحادیه اروپاست و نیز پیمان هسته‌ای سال ۲۰۱۵ ایران در معرض از میان رفتن قرار گرفته است. انگلستان یکی از امضاکنندگان پیمان یاد شده است و در یک سال اخیر که آمریکا به‌طور یکجانبه از این پیمان خارج شده، تلاش کرده از نابودی این پیمان جلوگیری کند. اما انگلستان همواره با ایالات متحده روابط نزدیکی داشته و ایالات‌متحده از تمام امضاکنندگان پیمان هسته‌ای ایران خواسته با واشنگتن همراهی کنند، یعنی ایران را تحت فشار قرار دهند.

آقای جانسون در دوره نخست‌وزیری خانم ترزا می، از ژانویه سال ۲۰۱۶ تا سال گذشته میلادی وزیر خارجه انگلستان بود و به دلیل اختلافاتی که بر سر برنامه خروج این کشور از اتحادیه اروپا با خانم می‌داشت استعفا داد. تحلیلگران معتقدند خانم می ‌با انتخاب جانسون به‌عنوان وزیر خارجه انگلستان در واقع به این پند قدیمی عمل کرده که «دوستانت را نزدیک خود قرار بده و دشمنانت را نزدیک‌تر.» اما عمل به این پند سودی برای خانم می ‌نداشت و او به رغم تلاش‌های فراوان نتوانست پارلمان انگلستان را به تصویب برنامه خروج از اتحادیه اروپا متقاعد کند و مجبور شد از نخست‌وزیری کناره‌گیری کند.

دیدگاه‌های آقای جانسون تاکنون بارها تغییر کرده و نیز برخی مواضع او متضاد به نظر می‌رسد. بر همین مبنا در حال حاضر پیش بینی برنامه‌های او در حوزه سیاست خارجی بسیار مشکل است. برای مثال او با خروج آمریکا از پیمان هسته‌ای ایران مخالف است. اما بعید به نظر می‌رسد روابط عمیق انگلستان و آمریکا تحت‌الشعاع این مخالفت قرار گیرد. جانسون نگاه مثبتی به اتحادیه اروپا ندارد و مایل است که روابط عمیق تری با واشنگتن برقرار کند و به این ترتیب انتظار می‌رود آقای جانسون زمینه خروج با یا بدون برنامه انگلستان از اتحادیه اروپا را فراهم کند. این خروج برای آمریکا اهمیت بالایی دارد، زیرا ایالات متحده خواهان روابط گسترده و با محدودیت کمتر تجاری با انگلستان است و مایل است در حوزه سیاست خارجی انگلستان با آمریکا همراه باشد.

از سوی دیگر با آنکه آقای جانسون با خروج آمریکا از پیمان هسته‌ای ایران مخالف بود، اما به نظر می‌رسد در آینده تلاش کمتری برای حفظ این پیمان بکند و این به آن معناست که آلمان و فرانسه اگر بخواهند به اقدامات خود برای حفظ این پیمان ادامه دهند راهی دشوار پیش‌رو خواهند داشت. البته مشخص نیست آقای جانسون تا چه حد با دیدگاه آمریکا در قبال ایران یعنی ضرورت اعمال حداکثر فشار بر این کشور موافق است و در عمل چه خواهد کرد. برای مدتی موضع‌گیری خاصی از سوی آقای جانسون مشاهده نخواهد شد، اما به تدریج مواضع انگلستان در قبال ایران مشخص می‌شود. حفظ یکپارچگی اتحادیه اروپا پس از خروج انگلستان از این اتحادیه بسیار مهم است. با توجه به تغییراتی که در سطوح بالای اتحادیه اروپا رخ داده تا مدتی شرایط مبهم خواهد بود. طی ماه‌های آینده همزمان خروج انگلستان از اتحادیه اروپا فرا می‌رسد و هم رهبران جدید اتحادیه اروپا در جایگاه خود مستقر می‌شوند و می‌توان انتظار داشت از اوایل سال آینده میلادی شکل و ساختار روابط انگلستان با این اتحادیه و آمریکا تغییر کند.

در دوره نخست‌وزیری آقای جانسون، روابط انگلستان با روسیه و چین تغییرات بزرگی نخواهد داشت. لندن برخلاف برخی پایتخت‌های اروپایی، همواره موضع منفی در قبال روسیه داشته و از اعمال تحریم علیه مسکو حمایت کرده است. در این روند تغییری به‌وجود نخواهد آمد. آقای جانسون روسیه را تهدید بزرگ خارجی برای صلح و ثبات اروپا می‌داند. او فردی واقع گراست، بنابراین در قبال چین از آمریکا پیروی نخواهد کرد اما تلاش می‌کند مواضع سختگیرانه‌ای علیه پکن اتخاذ کند، زیرا از دید اروپایی‌ها، چین در حال گسترش نفوذ خود در جهان است و رویه‌های تجاری پکن قابل قبول نیست. آقای جانسون با ایده تشکیل ارتش اروپایی و استقلال استراتژیک این قاره مخالف است و معتقد است ارتباط استراتژیک دو سوی اقیانوس اطلس باید حفظ شود، زیرا اروپا به تنهایی نمی‌تواند در مقابل تهدیدهای خارجی چه از سوی روسیه و چه تنش‌ها در خاورمیانه اقدامات موثری انجام دهد.