تولید پول و عدالت

مترجم: سید امیرحسین میرابوطالبی*

منبع : کتاب اخلاق تولید پول

تولید کالاها و خدمات یک مساله صرفا تکنولوژیک نیست.این موضوع همیشه وابسته به چارچوب قانونی و اخلاقی و بازخوردهای موجود نسبت به این چارچوب‌ها بوده است. یک کارخانه یا یک صنعت هم می‌تواند به دنبال فعالیت‌هایی برود که در حیطه رعایت پیش فرض‌های قانونی و اخلاقی باشد و هم می‌تواند از عمد یا غیرعمد با این پیش فرض‌ها مخالفت کرده و به آنها ضربه بزند. مشکلات و محدودیت‌های اخلاقی، صنایع بسیاری را از کشاورزی گرفته تا تولید منسوجات کشورهای در حال توسعه و تولیدات دارویی را در بر می‌گیرد. امروزه تنها تعداد اندکی از صنایع توانسته‌اند از چنین نگاه مشکل پسندی فرار کنند. مهم‌ترین مورد در این بین تولید پول است. در زندگی مدرن، پول در همه جا حاضر است. با این حال به نظر نمی‌رسد که تولید پول شامل هرگونه ارزیابی اخلاقی باشد.

به طور قطع نمایندگان بانک مرکزی برای مردم از لزوم و اهمیت وجود اخلاق کسب و کار سخن می‌گویند، اما به نظر می‌رسد نوبت به خودشان که می‌رسد این موضوع را نادیده می‌گیرند. موضوع اخلاق کسب و کار در محیط‌های دانشگاهی به شدت بر سر زبان‌ها است؛ اما بیشتر در مورد شرکت‌های صنعتی. کلیساها و دیگر نهاد‌های مذهبی هم در مورد بسیاری از موضوعات سیاسی به بیان نظرات و پیشنهادات خود می‌پردازند، اما در آنها هم به ندرت اسمی از پدیده‌های پولی مانند پول کاغذی، بانک‌های مرکزی، دلاری‌سازی، انجمن تنظیم واحد پول و مانند اینها برده می‌شود. برای مثال آموزه‌های اجتماعی کاتولیک فقط به طور کلی بیان می‌کند که «واحد پول ثابت» و «ثبات قدرت خرید پول» دو پیش شرط برای پیشرفت کل نظام اقتصادی است.

وقتی به اخلاق به دست آوردن و استفاده از پول می‌رسیم عبارات و نکات بسیار دقیقی را می‌توان در آموزه‌های دکترین مسیحیت یافت، برای مثال ادبیات مسیحیت درباره رباخواری و اخلاق و دریافت سود از پول بسیار کامل و مشخص است. با اینکه ممکن است این مسائل هم مهم باشند، اما رابطه بسیار کمی با جنبه‌های فرهنگی و اخلاقی تولید پول دارند، مخصوصا با توجه به شرایط مدرنی که این تولید پول در آن در حال انجام است. همین‌جا است که می‌توان شاهد یک «شکاف» عمیق بود. اقتصاد پول فعلی درگیر سیاست‌های بازار باز و همچنین اهداف معمول سیاست‌گذاران است. سیاست‌هایی مانند ثبات قیمت، رشد اقتصادی، اشتغال کامل و مانند اینها. اما این اقتصاد معمولا هیچ دورنمای تاریخی، نظری و نهادی گسترده‌تری را ارائه نمی‌دهد. برای مثال کتاب‌های معدودی هستند که به استاندارد طلا اشاره کنند، و این در شرایطی است که آشنایی درست با این نهاد برای درک فعل و انفعالات پولی امروز دنیای غرب و همچنین گزینه‌های سیاستی موجود برای روبه‌رویی با آن ضروری است.

این گونه کتاب‌ها همچنین از تحلیل‌های اقتصادی نحیف و ناقص رنج می‌برند، تحلیل‌هایی که با تمرکز بر رابطه یک سری مجموعه مانند عرضه پول، سطح قیمت و تولید ملی شکل می‌گیرد. شاید این نوع نگاه در حیطه آموزشی بتواند نکات خوبی ارائه کند، اما در عمل ما را با محدودیت‌های زیادی برای نیل به اهدافمان مواجه می‌کند. تولید پول آثار عظیمی بر روابط بین فرد فرد انسان‌ها و همچنین گروه‌هایی مثل خانواده‌ها خواهد داشت. قوانین تولید پول به میزان زیادی مشخص کننده چگونگی تغییر نظام پولی در طول زمان است. همه این نکات از دریچه اخلاق و معنویت مهم و قابل توجه شمرده می‌شوند. اما نگاه صرف از دریچه اقتصاد کلان به پول و بانکداری باعث خواهد شد این نکات به راحتی از رادار ذهن ما ناپدید شوند. با همه اینها چند کتاب هم هستند که قدم‌هایی در حوزه اقتصاد ترکیبی و بخش‌های اخلاقی آن برداشته‌اند. در این مورد، بیشتر نوشته‌ها یا هیچ ارزیابی اخلاقی نسبت به نهادهای پولی صورت نداده‌اند یا به نقد اخلاقی نهادهای موجود بدون درک دقیق اقتصادی پرداخته‌اند. متاسفانه این نقیصه آخری حتی بین متخصصان علاقه‌مند الهیات و استادان اخلاق کسب و کار هم بسیار شایع است.

اجازه بدهید تاکید کنیم که شکافی که از آن صحبت شد بیش از هر چیز به جنبه‌های اخلاقی نهادهای پولی «مدرن» باز می‌گردد، به خصوص بانک‌ها، بانک‌های مرکزی و پول کاغذی. طرز فکر علمی قرون وسطی در این باره با توجه به قوانین مشخص درباره طلا و نقره وضع شده و همچنان هم می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد. برای مثال از این دست می‌توان به دیدگاه‌های نیکلاس اورسم در نوشته خود به نام «رساله‌ای درباره تغییر پول» اشاره کرد که به شدت متناسب با شرایط فعلی ماست. در دورن اورسم شکاف چندانی در زمینه تولید پول وجود نداشته است.

اما شکاف زمانی ظاهر می‌شود که به شرایط مدرن می‌رسیم. قواعد قدیم در رابطه با سکه مشکلاتی را به وجود نیاورده که ما در عصر پول کاغذی با آن روبه‌رویم. در این کتاب ما به دنبال این هستیم که نشان دهیم چقدر هزینه این شکاف بالا است. توضیحات و تفسیراتی که در این کتاب ارائه می‌کنیم هم همه در حول تولید پول خواهد بود. آدام اسمیت و بسیاری از پیروان او اقتصاد را علم اخلاق نامیده‌اند. اقتصاد نه تنها با موجودات اخلاق گرا (انسان‌ها) بلکه با سوالات بسیاری روبه‌رو است که ارتباط مستقیم با اخلاق دارد. و در مورد تولید پول هم بسیاری از این گونه سوالات مطرح است.

* Amirhosein.ec@Gmail.com