سیاست مشت آهنین

یرواند آبراهامیان برای علاقه‌مندان به تاریخ معاصر ایران نامی آشنا شده است. او از جمله پژوهشگرانی است که بخش قابل‌توجهی از فعالیت خود را تحقیق درباره تاریخ ایران کرده است. کتاب «تاریخ ایران مدرن» تازه‌ترین پژوهش این نویسنده است که توسط نشر نی و با ترجمه محمدابراهیم فتاحی به فارسی منتشر شده است. مترجم کتاب در چاپ سوم نوشته است: «این کتاب اثری است که با هدف آشنایی خوانندگان با کلیات و روندهای عمده تاریخ معاصر ایران در دو سده اخیر تدوین شده است... تمرکز اساسی نویسنده ذکر رویدادهای عمده تاریخی و سپس جمع‌بندی و تحلیل آنها است...»آبراهامیان نیز همانند سایر پژوهشگران تاریخ معاصر ایران ناگزیر شده است که جامعه ایرانی در دوره قاجار را بررسی کرده و فصل اول کتابش را با عنوان «شاهان مستبد، دولت و جامعه در دوره قاجار» به رویدادهای این دوره از تاریخ اختصاص داده است. وی معتقد است: «اروپایی‌های سده نوزدهم، عموما پادشاهان قاجار را به چشم نمونه کاملی از مستبد شرقی می‌دیدند، اما اقتدار بی‌چون و چرای پادشاهان امری ظاهری بیش نبود. در سخن، شاه مدعی انحصار بر ابزارهای اعمال زور، اداری و دیوانی، مالیه و قضایی بود. کلام او قانون تلقی می‌شد... اما قدرت آنها در عمل به دلیل فقدان یک نظام دیوان سالاری دولتی و یک ارتش ثابت سخت محدود بود...» آبراهامیان درباره «جامعه در دوره قاجار» نیز معتقد است: «قاجاریان بیشتر به واسطه متنفذان محلی حکمرانی می‌کردند تا از طریق مذهب و نظام اداری... هرچند در ظاهر شاهان، روسای ایلی، والیان و کلانترها و مقام‌های شهری را منصوب می‌کردند اما در عمل ناگزیر بودند کسانی را انتخاب کنند که در محل صاحب نفوذ هستند...»

ریشه‌های انقلاب مشروطه

نویسنده و پژوهشگر تاریخ معاصر ایران در کتاب «تاریخ ایران مدرن»، به موضوع‌هایی مانند «رفرم»، «انقلاب و جنگ بزرگ» پرداخته است که در فصل دوم آمده و به ریشه‌های انقلاب مشروطیت نگاه می‌کند.تشریح آغاز انقلاب (از صفحه ۸۴ تا ۹۱)، مشروطیت (از صفحه ۹۱ تا ۹۸)، جنگ داخلی و تنگناهای نظام مشروطه از مباحث دیگر فصل دوم کتاب است.

سیاست مشت آهنین

فصل سوم کتاب تاریخ ایران مدرن با توصیف کودتای اسفند ۱۲۹۹ کلنل رضاخان شروع شده است و در صفحه‌های بعدی به موضوع «تاسیس دولت» توسط رضاشاه ادامه می‌یابد. پژوهشگر تاریخ ایران معتقد است: «رضاشاه دولت جدیدش را بر دو ستون استوار کرد: ارتش و بوروکراسی.

فترت ناسیونالیستی

فصل چهارم کتاب با عنوان فترت ناسیونالیستی به «ظهور دوباره اعیان و اشراف» پس از سقوط رضاشاه و روی کارآمدن شاه جدید پرداخته و صفحه‌های طولانی را به آن اختصاص داده است. پیشینه نخست‌وزیران که تعداد آنها به ۹ نخست‌وزیر از شهریور ۱۳۲۰ تا مرداد ۱۳۳۲ رسیده بود و کالبدشکافی دیدگاه آنها در این فصل آمده است. بحث مشروحی درباره «جنبش سوسیالیستی از ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۸ که به گمان آبراهامیان «نخستین چالشگران اعیان و متنفذان اشراف» را رهبران این جنبش تشکیل می‌دادند نیز در ادامه آمده است.

انقلاب سفید

آبراهامیان فصل پنجم کتاب خود را به «انقلاب سفید محمدرضاشاه» اختصاص داده و در این فصل مباحثی مثل «گسترش دولت از ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۴»، «دگرگونی‌های اجتماعی از ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۶»، «تنش‌های اجتماعی»، «تنش‌های سیاسی»، «دولت تک حزبی»، سایر موضوع‌های این فصل از کتاب را به خود اختصاص داده‌اند.

جمهوری اسلامی

فصل ششم کتاب که بخش عمده‌ای از صفحه‌های آن را تشکیل داده به موضوع «جمهوری اسلامی» اختصاص یافته است. وی در شروع این فصل می‌نویسد: «در این باب که اگر چنین و چنان می‌شد شاید انقلاب به وقوع نمی‌پیوست، گمانه‌زنی‌های فراوانی شده است: اگر شاه با مخالفان قاطعانه‌تر عمل می‌کرد، اگر دچار سرطان نبود، اگر مشاوران قدرتمند او همچنان زنده بودند...»وی اعتقاد دارد: «فوران انقلاب صرفا به دلیل اشتباهات لحظات آخر نبوده آتشفشان انقلاب ناشی از فشارهای بیش از اندازه‌ای بود که دهه‌های متمادی در اعماق جامعه ایران انباشته شده بود...»«قانون اساسی اسلامی» بخش دیگری از این فصل است و نویسنده یادآور می‌شود: «تدوین یک پیش‌نویس از قانون اساسی جدید برای جایگزینی آن با قانون اساسی سال ۱۲۸۵، مهم‌ترین وظیفه پس از انقلاب به شمار می‌آمد...