محمود صدری

ایران و ترکیه دوستان دیرینه‌اند؛ اما این دوستی همواره آمیخته با رقابت و حتی گاه خصومت پنهان بوده است. هنر دیپلماسی دو کشور از سال ۱۳۰۳ که «پیمان دوستی» امضا کردند تاکنون این بوده که نگذاشته‌اند تزاحم منافع آنان، به تخاصم آشکار منجر شود.

روابط ایران و ترکیه تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ بر همکاری‌های امنیتی در برابر اتحاد شوروی پیشین استوار بود. دو کشور از سال ۱۳۳۴ به همراه عراق، پاکستان، آمریکا و انگلستان، سازمان پیمان مرکزی (سنتو) را تشکیل دادند و حدود سه دهه در قالب این سازمان که هدف اصلی آن مهار کمونیسم بود، همکاری امنیتی کردند. با انحلال سنتو پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، شکل و ماهیت رابطه ایران و ترکیه عوض شد. مهم‌ترین عنصر ماهوی این رابطه که تغییر اساسی کرد، این بود که ترکیه همچنان متحد غرب باقی ماند و ایران از این اتحاد خارج شد. فروپاشی اتحاد شوروی که ۱۲ سال پس از انقلاب ایران رخ داد، رابطه ایران و ترکیه را پیچیده کرد. زیرا با تجزیه اتحاد شوروی و شکل‌گیری جمهوری‌های آسیای مرکزی و قفقاز لایه تازه‌ای بر رقابت‌های منطقه‌ای تهران و آنکارا اضافه شد. ترکیه علاوه بر رقابت‌ تجاری و اقتصادی با ایران در آسیای مرکزی، عضوی از محور امنیتی آنکارا- تل‌آویو- باکو شد که خواه‌ناخواه بر امنیت ایران اثر سوء می‌گذاشت. اما طرفین کوشیدند با تاکید بیشتر بر مشترکات، این‌گونه تزاحم‌ها را کم اثر کنند. همکاری در زمینه مسائل منطقه‌ای به ویژه عراق و آسیای مرکزی از جمله این ابتکارهای صلح‌ساز و زایل‌کننده سوء‌تفاهم‌ها بود.

تقویت روابط تجاری به ویژه در حوزه انرژی، اقدام دیگری بود که منافع دو کشور را به هم گره زد. این بخش اخیر همکاری، در ایران منتقدانی جدی دارد که معتقدند، ایران در تجارت گاز به سهم شایسته‌ای دست نیافته است؛ اما دولت‌های ایران و ترکیه می‌کوشند این مساله را با مذاکره و همکاری حل‌و‌فصل کنند.

ایران و ترکیه در قالب سازمان منطقه‌ای اکو و تشکیلات «توسعه -۸» که پهنه جغرافیایی گسترده‌تری دارد نیز همکاری می‌کنند؛ اما این دو اتحادیه تاکنون به هدف‌های تعریف شده خود نرسیده‌اند.

علاوه بر این تحولات و کنش‌ها که همواره جزو ذات روابط تهران و آنکارا بوده است در یک دهه اخیر که حزب اسلامگرای عدالت و توسعه بر ترکیه حکم می‌راند، عنصر تازه‌ای به روابط دو کشور اضافه شده است. ایران به اقتضای نظام سیاسی و ماهیت ایدئولوژیک خود، مدافع جنبش‌های اسلامی و از جمله مقاومت مردم فلسطین است.

ترکیه نیز به اعتبار تقید رهبران جدید خود به اسلام، خود را ناگزیر به حمایت از مسلمانان می‌بیند؛ اما این خواسته ترکیه با روابط استراتژیک این کشور با غرب به ویژه برنامه ترکیه برای ورود به اتحادیه اروپا تضاد بنیانی دارد. به همین علت ترکیه می‌کوشد ضمن حفظ روابط با غرب، به وظیفه مسلمانی خود نیز عمل کند. اجرای توامان این دو برنامه در پاره‌ای موارد با برنامه‌ها، مواضع و منافع ایران تعارض پیدا می‌کند. تازه‌ترین موضع‌گیری ترکیه در این زمینه در تحولات اخیر مصر بود که با خواسته‌های تنازل‌گرایانه غرب در باب حفظ نظام سیاسی مصر بدون حسنی مبارک بیشتر همخوانی داشت تا انتظار جمهوری‌اسلامی در باب تغییر رژیم در مصر. روابط حسنه ترکیه با غرب موجب شد که رسانه‌های غرب موضع تنازل‌گرایانه رهبران آنکارا را به عنوان موضع غالب جهان اسلام نشان دهند.

با وجود این، ایران و ترکیه همچنان می‌کوشند، نیمه پرلیوان روابط را ببینند و کاستی‌ها را موضوعات قابل مذاکره و حل‌شدنی تلقی کنند. هنر دیپلماسی نیز همین است.