توقف ناصرالدین شاه در مسکو

ناصرالدین شاه در سفر اول و دوم متن همه خاطرات را با دستخط خودش نوشته ولی در سفر سوم تقریر می‌کرده و همراهانی چون ابوالحسن‌خان، ابوالقاسم ناصرالملک و امین خلوت برایش می‌نوشته‌اند. از تهران تا مرز هم بیشتر خاطرات به خط دخترش فخرالدوله است. وی در خاطرات روز چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۲۶۸ ه.ش در سفر سوم فرنگستان خود هنگام توقف در مسکو چنین می‌نویسد: امروز در مسـکو توقـف اسـت، امشـب شـام را همـه در اینجـا می‌خـوریم و بعـد می‌رویم به سـمت پطرزبورگ. صـبح را از خـواب برخاسـتم، ناهار را هم در اینجا خوردیم، بعد از ناهار رفتیم به حمام، عزیزالسـلطان هم امروز دو سه مرتبه رفت بازار خرید کرد.

غلام شـاه میرزای پسـر بهمن میرزا را امروز دیـدم به حضور آمـده بود. جوانـک تلخی است، در اینجا تحصـیل می‌کنـد، این کرملین یک قلعه‌ای است در حقیقت دروازه دارد، توپ دارد، مزغـل دارد، ارگ بزرگی است. یک نوع پرتقال در اینجاها دارد که مغزش هم قرمز است. پیش نوشتیم رفتیم به حمام، بلی رفتیم به حمام، خیلی هم دور بود، کالسـکه نشـستیم، میرزا محمـدخان هم پهلوی ما نشـست، حمـامی بود، فرش کرده بودنـد، خزینه مرمری داشت دراز، دو شـیر یکی آب گرم یکی آب سـرد ول کردنـد تا خزینه پر شـد، یک دوش هم بود که آب از آنجا می‌آمد، اکبرخان و حاجی حیدر هم در حمام لخت شده بودند، اول حمام سـرد بود، شیر آب گرم را ول کردیم بخـار کرد، خوب بود، قـدری گرم شـد، خودمـان را شسـته بیرون آمـدیم، نمـازی خوانـده در کرملین، بعد عکس انداخته از آنجا رفتیم به موزه گردش کردیم، اما حالا که این روزنامه را ابوالحسن‌خان می‌نویسد هنوز نه عکس انداخته‌ایم و نه موزه رفته‌ایم. از بس فرصت نـداریم مساعده روزنامه را می‌نویسـیم، شاید هیچ عکس هم نیندازیم یا موزه را هم نبینیم. قبل از وقت اسـت که این روزنامه نوشـته می‌شود. بالاخره برخاسته به موزه رفتیم،...

روزنامه خاطرات ناصرالدین شاه در سفر سوم فرنگستان کتاب اول، تهران، سازمان اسناد ملی ایران،1369،ص138