آشوب پس از مرگ نادرشاه در جنوب

همزمان با دوره آشوب و ناامنی پس از مرگ نادرشاه در ایران، قدرت طوایف در جنوب ایران و سواحل خلیج فارس بیشتر شد و کنترل ایران بر بندر و جزایر کرانه جنوبی خلیج فارس به مخاطره افتاد. در این زمان تحول مهمی در خلیج فارس صورت گرفت و آن قدرت‌گیری «آل‌بوسعید» در مسقط عمان بود. احمد‌بن سعید از آل‌بوسعید در مسقط به قدرت رسید و قدرتش آن چنان زیاد شد که حتی بندرعباس را تحت سلطه خود داشت و فقط در ظاهر اظهار اطاعت از حکومت ایران می‌کرد. وی در ایام حکومت زندیه، بر اثر درگیری‌های داخلی ایران، اداره بنادر سواحل جنوبی ایران، چون چا‌بهار و بندرعباس را در دست داشت.

احمد‌بن سعید در زمان کریم خان زند، هر ساله مقداری هدیه به دربار ایران می‌فرستاد و خطبه به نام شاه ایران می‌خواند، اما زمانی که کریم‌خان زند به بصره حمله کرد، وی از والی بصره برای تضعیف کریم‌خان حمایت کرد و به نوعی علم استقلال را برافراشت. در این زمان اداره بندرلنگه و قشم در دست سعید‌بن قضیب، از بزرگان شیوخ قواسم بود که تابع خوانین بستک بود. کریم‌خان برای سلطه بیشتر بر کرانه‌های خلیج فارس، قبیله بنی‌کعب و میر مهنا را سرکوب کرد. البته او سیاست مشخص و با برنامه‌ای برای اداره این مناطق نداشت و علاوه بر آن، مدت کوتاه حکومتش مانع سلطه ایران بر کرانه‌های خلیج فارس شد. انگلیسی‌ها در زمان زندیه، پایگاه خود را به بوشهر منتقل کردند و کمپانی هند شرقی سعی کرد با امام‌های عمان رابطه برقرار کند. در راستای همین سیاست، آل‌بوسعید در مسقط از حمایت انگلیسی‌ها بهره‌مند شدند.

کمک‌های انگلیس به خاندان آل‌بوسعید در مسقط از سال ۱۸۰۲م به‌صورت نظامی و حمایت دریایی مشهود بود، مانند پخش اسلحه و قراردادن کشتی‌های تجاری و جنگی با فرماندهی افسران انگلیسی در اختیار آنها و این‌گونه انتظامات دریایی منطقه خلیج فارس را در دست گرفتند. فرمانروایان مسقط و عمان با موافقت‌نامه‌هایی بر بخش‌های از سواحل جنوبی ایران حکومت می‌کردند. با مرگ کریم‌خان زند، دوره جدیدی از کشمکش قدرت شکل گرفت و ناامنی در بخش عمده‌ای از نواحی جنوب ایران گسترش پیدا کرد.

نتیجه چنین روندی، قدرت‌گیری دوباره حکام محلی و ضعف دولت مرکزی در اداره امور بود. از این‌رو، نواحی پس‌کرانه‌های خلیج فارس امنیت اقتصادی خود را به‌کلی از دست دادند و در طول ساحل بندرعباس تا بندرریگ و خارک امنیت به پایین‌ترین حد رسید. علاوه بر این، نداشتن ناوگان دریایی، خلأ قدرت سیاسی را در منطقه بیشتر کرد. در این شرایط، رؤسای قبایل سواحل جنوبی ایران، حد فاصل بندرعباس تا بصره، در قالب اتحادیه‌های کوچک و بزرگ، قدرت خود را شکل دادند. برای مثال، در ناحیه دشتستان، برخی خوانین به جمع حکام شورشی افزوده شده و در جنگ‌های قبیله‌ای منطقه شرکت می‌کردند. با اینکه در دوره کوتاه جعفرخان زند، شیخ غضبان و اعراب بنی‌کعب در نواحی دورق در جنوب شورش کردند، اما توسط محمد و عبدالله‌خان زند سرکوب شدند.

- به نقل از مقاله تحلیلی بر روند قدرت‌گیری انگلیس در خلیج فارس، نوشته محمد شورمیج