این پادشاه نیرومند اما در مجموع با توجه ویژه به مساله ثبات و امنیت درونی کشور به‌ویژه در زمینه ساخت و گسترش راه‌ها و کاروانسراها و امنیت آنها برای رونق تجارت، شرایطی مناسب در قلمرو خود پدید آورد و مردم نیز از آن امنیت، هم در بازرگانی و هم در سفر بهره بردند. در این‌باره نیز البته اختلاف‌هایی میان منابع و نظرهای پژوهشگران وجود دارد. پاره‌ای سفرنامه‌نویسان ضریب این امنیت را تا اندازه‌ای دانسته‌اند و برخلاف منابع ایرانی، آن را کامل برنمی‌شمارند؛ حتی برخی برآن‌ هستند که اوضاع امنیت راه‌ها پس از شاه عباس بدتر شده بود. پاره‌ای منابع نیز تاکید کرده‌اند که شاهان پیش از وی، در لشکرکشی‌ها آذوقه و نیازهای لشکرکشی را از شهرها و روستاهای سر راه به‌دست می‌آوردند و این تامین آذوقه لشکر باغارت و چپاول ساکنان آن شهرها و روستاها همراه بود اما روایت کرده‌اند که شاه عباس در اردوکشی‌های خود چنین نمی‌کرده است. این شیوه البته در سرزمین‌هایی جز ایران نیز رواج داشته و تنها به ایران منحصر نبوده است؛ در اروپا نیز چنین مسائلی وجود داشت اما نسبت به ایران بهتر بود. سطح زندگی مردم ایران در آن زمانه، پایین و عمر مردم کوتاه بود؛ بیماری و فقر جزو همیشگی زندگی طبقه پایین به‌شمار می‌آمد، آنها به همین دلیل به کشت تریاک اشتغال داشتند. در چنان وضعیتی، مرفه‌ترین و آبادترین شهرها و روستاها در مناطقی به چشم می‌آمدند که در حاشیه جای داشتند و از مسیرهای اصلی دور بودند. شاهان و امیران هنگام گذر از کنار شهرها و روستاهای مسیر، واقعا مردمان آنجاها را غارت می‌کردند؛ همچون پرنده‌هایی که هنگام کوچ از یکجا، مسیر را پاک کرده، همه‌چیز را می‌خورند!

- به نقل از گفت‌وگوی ماهرخ ابراهیم‌پور با رودی مته، مورخ و محقق هلندی