این تفسیر تجدد ستیز از سنت که نویسندگانی با دیدگاه‌های گوناگون، مانند داریوش‌شایگان، جلال آل‌احمد، احسان نراقی و علی شریعتی، اما همسو در جهت تصفیه‌حساب با تجدد نوپای ایرانی عرضه کردند، در اصل غربی یا به عبارت دیگر، «غربزده»، یعنی ناشی از جهل به ماهیت اندیشه جدید غرب بود. آنان با دریافت نادرستی که از ماهیت اندیشه غربی پیدا کرده بودند، به‌دنبال ویژگی‌های شرایط امکان تاسیس تجدد در غرب، در وضعیت امتناع در ایران بودند و حاصل بحث آنان، از سویی، راه را بر درک درست سنت مسدود کرد و از سوی دیگر، دریافتی ساده‌انگارانه از تحول اندیشه در مغرب زمین را القا کرد که از بنیاد با ماهیت آن اندیشه و نسبت آن با تمدن غربی سنخیتی نداشت.

منبع: سیدجواد طباطبایی، ابن‌خلدون و علوم‌اجتماعی، تهران، انتشارات طرح نو، ۱۳۷۹.