«توقف در اروپا باعث می‌شد که دانشجویان ایرانی در جوار تحصیلات تخصصی خود ضمنا با اشکال مختلف زندگی اروپایی و طرز تلقی‌های آنان از زندگی آشنایی حاصل کنند و البته متعاقب تاسیس کارخانه‌ها نحله‌های مختلف اقتصادی اروپا نیز اضطرارا به ایران وارد می‌شد. اما پای جهان‌بینی خاص اروپایی با طرز تفکر خاص آن الزاما با آنچه گفته شد به ایران باز نشد. هیچ‌یک از کسانی که با من در این موضوع وارد بحث شدند به خوبی و روشنی فروغی این موضوع را درک نمی‌کرد. هرچند که وی به ضرس قاطع می‌دانست که هیچ چیز نمی‌تواند جایگزین دین و فرهنگ ایران بشود و می‌خواست به هر طریق و قیمت باشد، اینها را برای ملت ایران محفوظ و مصون نگاه دارد، با این وجود لازم می‌شمرد که نه تنها نتایج و حاصل فرهنگ و مدنیت آن دیار باید مورد قبول و پذیرش قرار گیرد، بلکه محتوای فکر و معنوی آن نیز باید در این خطه متجانس شود و حق اهلیت یابد. وی خود تا عمق حکمت و فلسفه اروپا نفوذ کرده بوده و این رسالت را برعهده خود می‌دید که همچون واسطه‌ای این دنیا را در اختیار هموطنانش بگذارد.

وی «گفتار در روش راه بردن عقل» اثر دکارت را به فارسی ترجمه کرده و فشرده‌ای نیز از حکمت اروپایی را برآن مقدم داشته بود که به خودی خود اثری کلاسیک‌ شمرده می‌شد. برای آنکه بتوانیم به درستی زحمات وی را در این راه ارج بگذاریم، باید در نظر داشته باشیم که زبان فارسی در مجموعه لغات خود در بسیاری از موارد برای حکمت و فلسفه اروپایی معادل‌های لازم را ندارد و همین اصطلاحات است که فروغی به وضع آنها همت گماشت.برای تحقق بخشیدن به طرح خود یعنی آشنا کردن بیشتر ایرانیان با آثار درجه اول فکری اروپا قدم بعدی وی ترجمه فاوست گوته به فارسی باید باشد. او چند بار با من درباره طرحی که در سر داشت به مذاکره پرداخت و در این اندیشه بود که چگونه می‌تواند بر مشکلات ناشی از ندانستن زبان آلمانی غلبه کند. من وی را در کاری که در پیش داشت تشویق می‌کردم و یادآور می‌شدم که بهترین و مشهورترین ترجمه‌های خیام به انگلیسی از طرف شاعری انگلیسی انجام گرفته که فارسی نمی‌دانسته است. سرانجام نسخه‌ای از ترجمه انگلیسی تیلر را از فاوست گوته که از همه ترجمه‌هایی که می‌شناختم به اصل نزدیک‌تر بود، تهیه کردم و در اختیارش گذاشتم.»

منبع: بلوشر، ویبرت، سفرنامه بلوشر، ترجمه کیکاووس جهانداری، تهران، خوارزمی، ١٣۶٩ .