احمد آرامش، رئیس متفاوت سازمان برنامه

نزدیکی احمد آرامش به قوام السلطنه سبب شد تا وی در زمینه ایجاد حزب دموکرات نقش اصلی ایفا کند و با عضویت در آن حزب در جلسات سری و خصوصی حضور داشته باشد؛ جلساتی که در آن علی امینی نیز حضور داشت.

در همان دوران بود که آرامش با تاسیس روزنامه دیپلمات و چاپ مقالات و یادداشت، به دفاع از احمد قوام و حزب دموکرات پرداخت. وی پس از سقوط کابینه قوام برای مدتی خانه‌نشین شد. به عبارت دیگر نخستین جرقه‌های اختلاف با حکومت شاه و خاندان پهلوی از همین جا زده شد. بنا به برخی گفته‌ها قرار بود که احمد آرامش به نخست‌وزیری انتخاب شود و حتی شاه از وی لیست وزرای انتخابی را خواسته بود، اما برخی درگیری‌ها و اختلاف نظرها با اشرف پهلوی سبب شد انتصاب وی به‌عنوان نخست‌وزیر به کلی منتفی شود.

این اتفاق همراه با رفتن قوام از صحنه سیاسی ایران می‌توانست احمد آرامش را به کلی از قدرت دور کند، اما ازدواج وی با مهدیه شریف امامی، خواهر جعفر شریف امامی، او را در عرصه قدرت نگه داشت و در زمان نخست‌وزیری شریف امامی، احمد آرامش پس از مدتی خانه‌نشینی عهده دار ریاست سازمان تازه تاسیس برنامه و بودجه شد؛ همچنین به‌عنوان وزیر مشاور در کابینه حضور داشت. البته قبل از آنکه آرامش به قدرت برگردد، چند سالی بیکار بود. در این دوران بود که وی فعالیت‌های سیاسی و روزنامه‌نگاری خود را بیشتر کرد و حتی سازمان سیاسی تشکیل داد.

او با برگزاری جلسات مختلف و سرّی علیه فضای سیاسی کشور بیانیه صادر می‌کرد و در برخی روزنامه‌ها مقالاتی علیه حضور بیگانگان در کشور به چاپ می‌رساند. در کنار موارد فوق، آرامش سازمان‌هایی غیررسمی برای کسب اطلاعات از درون حکومت تشکیل داد. در این سازمان‌ها، جمعی از بازاریان و اصناف تهران که در سیاست و اقتصاد ایران صاحب قدرت بودند، حضور داشتند و اطلاعاتی در مورد امور سری فعالیت‌های سیاسی و اقتصادی و رفت‌وآمد افراد خارجی جمع‌آوری می‌کردند.

این گونه اقدامات احمد آرامش نخستین جرقه‌های اختلاف با نظام حاکم را شعله‌ور کرد و سبب شد مسوولان حکومتی و نظام پهلوی از مقالات و نوشته‌های ضدآمریکایی احساس خطر کنند. این مساله در درگیری‌ها و اختلافات بعدی بی‌تاثیر نبود. همان‌طورکه اشاره کردیم، با روی کار آمدن شریف امامی و تشکیل کابینه توسط او، احمد آرامش دوباره به قدرت بازگشت و سمت وزیر مشاور و ریاست سازمان برنامه و بودجه را به دست گرفت. همین مساله سبب شد وی به اسنادی از سوءاستفاده‌های بزرگ اقتصادی توسط شرکت‌های خارجی دست پیدا کند.

وی از این فرصت استفاده کرد و دست به افشاگری زد. در پی همین افشاگری‌ها بود که مجلس آن زمان از وی برای سخنرانی دعوت کرد و او با حضور در مجلس و نطقی آتشین، خبرساز شد و گوشه‌ای از فسادهای صورت گرفته توسط خارجی‌ها را برملا کرد.

احمد آرامش پس از سقوط کابینه شریف امامی دوباره با نگارش مقالات و فعالیت‌های حزبی به مخالفت با حکومت پرداخت و همین بهانه‌ای شد تا وی توسط حکومت وقت دستگیر و روانه زندان شود. آرامش پس از آزادی از زندان بیش از پیش به مخالفت با نظام حاکم پرداخت و با نطق‌ها و اعلامیه‌های جنجالی خبرساز شد.

 حکومت محمدرضاشاه که سماجت و اقدامات آرامش و گروهش را خطرناک می‌دید و احساس می‌کرد که ممکن است اقدامات او از کنترل خارج شود، ابتدا به وسیله فرمانداری نظامی، دفتر اصلی این گروه ــ که در چهارراه کالج، کوچه لطیفی بود ــ را تسخیر و تعطیل کرد و سپس با دستگیری چند عضو موسس و برکناری اعضای دیگر از مشاغل دولتی به فعالیت سیاسی رسمی آنان خاتمه داد؛ اقدامی که در ‌‌نهایت به رادیکال‌تر شدن مواضع آرامش و یارانش منجر شد.

با ممنوع شدن فعالیت‌های این گروه، احمد آرامش همراه یاران و نزدیکان خود به فکر تشکیل سازمانی سری افتاد و با صدور اعلامیه‌ای کمیته جمهوری خواهان ایران را تشکیل داد که عملا در آن از رژیم سلطنت عبور کرده و خواستار تشکیل نظام جدید شده بود. پس از این اقدام، وی به تقویت تشکیلات خود دست زد و با گرفتن اعضای جدید فعالیت‌های خود را گسترش داد، اما پس از چندی ساواک با رخنه در کمیته جمهوری‌خواهان، بسیاری از اعضای آن را دستگیر کرد. در پی این اقدام، احمد آرامش نیز دستگیر و در دادگاه نظامی محاکمه شد و به اتهام قیام علیه حکومت سلطنتی و مشروطه به ده سال زندان محکوم شد.

آرامش پس از گذشت هفت سال زندان، بنا به دلایلی از جمله بیماری آزاد شد. پس از آن، زندگی او بیشتر به انزوا گذشت. آرامش ظاهرا در اواخر عمر فعالیت سیاسی چندانی نداشت؛ اما با همه این احوال وی را ترور کردند. به استناد اخبار مندرج در جراید، در تاریخ بیست و چهارم مهر ۱۳۵۲ش، آرامش به ضرب چند گلوله از پای درآمد و دکتر بقایی، نماینده سابق مجلس شورای ملی، جواز دفن وی را به دلیل پارگی قلب صادر کرد.

از مقاله‌ای به قلم آرش امیری

منبع: احمد آرامش، خاطرات سیاسی، تهران، نشر بی‌تا.