آنان استبداد را دشمن آزادى، برابرى و برادرى و تعصب را مخالف طبیعى تفکر علمى و عقلایى و امپریالیسم را استثمارکننده سیرى‌ناپذیر کشورهاى کوچکى چون ایران مى‌دانستند. روشنفکران بدین‌سان مشروطیت، دنیویت و ناسیونالیسم را سه وسیله حیاتى براى توفیق در ایجاد ایرانى نوین، نیرومند و پیشرفته مى‌دانستند. آنها معتقد بودند مشروطیت قدرت ارتجاعى سلطنت را از بین مى برد، دنیویت نفوذ سنتى متعصبان را زائل مى‌کند و ناسیونالیسم چنگال‌هاى استثمارگر امپریالیست‌ها را قطع مى‌کند. اگرچه موارد فوق متوجه یک هدف بود‌ ولى غالبا تغییرى موقت در تاکتیک‌هاى فورى ایجاد مى‌کرد و روشنفکران گاهى با شاه برضد روحانیت، زمانى با شاه علیه قدرت‌هاى استعمارى و گاه ـ براى مثال ـ در دوران مشروطه با روحانیت هم بر ضد شاه و هم بر ضد قدرت‌هاى استعمارى متحد مى‌شدند.

یرواند آبراهامیان, مقالاتى در جامعه شناسى سیاسى ایران، ترجمه سهیلا ترابى فارسانى (تهران: نشر شیرازه، ۱۳۷۶)