روزی برای زاینده‌‌رود

طرح عملیاتی این فکر از زمان صفوی و پایتخت‌‌شدن اصفهان در دستور کار قرار می‌‌گیرد که نتیجه‌‌اش ایجاد یک بریدگی به طول ۳۰۰متر، عرض ۶۰متر و عمق ۵۰متر بود. بنا به گفته‌‌ سانسون، سفیر فرانسه در عهد شا‌‌ه‌‌سلیمان صفوی، خشک‌‌شدن زاینده‌‌رود در فصل تابستان، شاه را بر آن داشته که آب کارون را که رودخانه بزرگی در ۱۲فرسنگی بالای اصفهان است و فقط کوهی آن را از زاینده‌‌رود جدا می‌‌سازد به آن ملحق کند. عصر صفوی آغاز تحول اصفهان است و گستره‌‌ شهری آن به نیاز روزافزون به آب و غذا دامن زد. آبِ زاینده‌‌رود کفاف جمعیت، باغ‌های سلطنتی و اردوگاه لشکری را نمی‌‌داد. بنا به گفته‌‌ باستانی پاریزی در کتاب سیاست و اقتصاد عصر صفوی، مهم‌ترین طرح آبادانی دشت اصفهان از طریق برگرداندن سرچشمه‌های کارون به زاینده‌‌رود ابتدا در زمان شاه طهماسب و بعدها در دوره‌‌ شاه عباس اول و دوم پیگیری می‌‌شود. طرحی که البته به‌خاطر کاستی‌‌های فنی، کمبود منابع مالی و جنگ‌‌های پی‌‌درپی تا قرن ۱۴خورشیدی بی‌‌سرانجام ماند. کار انتقال آب به زاینده‌‌رود در عهد صفوی و قاجار چندان پیشرفتی نمی‌‌کند؛ اگرچه در اوایل مشروطیت مردم «سِدِه» (سه‌‌ده) پیشنهاد می‌‌کنند که کار انتقال آب از سرگرفته شود و مخارج آن را ۲۰۰هزارتومان برآورد می‌‌کنند؛ اما این طرح نیز به اجرا درنمی‌‌آید.

همین بی‌‌سرانجامی در افزودن بر آب طبیعی و اقلیم ناپایدار اصفهان و حومه است که نظام سهم‌‌بندی آب را همچون امری سیاسی-اقتصادی به‌صورت نیازی جدی و حیاتی درمی‌‌آورد. طومارها و سندهایی که تا پیش از تصویب و اجرای قانون ملی آب در عصر پهلوی دوم و تکمیل شبکه‌های آبیاری و آب‌رسانی صنعتی مجری و جاری بوده‌‌اند، این نیاز را پاسخ می‌‌گفته‌‌اند. با این حال سرانجام در سال۱۳۲۷ ‌‌شمسی کلنگ تونل کوهرنگ به زمین زده می‌‌شود و در ۲۴ مهر ۱۳۳۲ شمسی نخستین تونل انتقال آب به زاینده‌‌رود افتتاح می‌‌شود. تا این زمان همچنان خشکسالی ادواری در کنار پرآبی سال‌های پربارش گاه و بی‌‌گاه چهره زاینده‌‌رود را تغییر می‌‌دهد. عکس‌هایی که از عکاسان اروپایی و نیز ارنست هولتسر، مهندس آلمانی مقیم اصفهان، به جا مانده است اوضاع این رودخانه در روزگار قاجار را نشان می‌‌دهد.