تاثیرات اقتصادی جنگ جهانی دوم  بر خلیج‌فارس و دریای عمان بقایای کشتی‌های متفقین در دریای عمان

هدف از این مقاله شناخت نتایج سوء و ویرانگر جنگ جهانی دوم بر حیات اقتصادی این حوزه آبی استراتژیک با تکیه بر مطالعه داده‌های اسنادی آرشیو سازمان اسناد و کتابخانه ملی، نشریات نظامی اقتصادی و روزنامه‌های گوناگون ایران در این دوره است. موقعیت ژئوپلیتیک ایران و خلیج‌فارس سبب شد تا ایران در موقعیت دشوار و حساسی در معادلات جهانی قرار گیرد. براین اساس به‌عنوان یکی از عمده‌ترین گذرگاه‌های انتقال تجهیزات به اتحاد شوروی انتخاب شد. در تمام مدت جنگ بین‌المللی دوم، عناصر نظامی آمریکا و انگلستان حضوری فعال و فراگیر در جزایر و بنادر شمال و جنوب خلیج‌فارس و دریای عمان داشته و در حقیقت عملا دولت ایران را از هر گونه قدرت مانور واقعی و سیاست نفوذ منطقه‌ای محروم کرده بودند. این وضعیت، تبعات منفی اقتصادی حضور بیگانگان را تشدید می‌کرد.

 اشغال کرانه‌های خلیج‌فارس و دریای عمان

با حمله ارتش آلمان نازی به اتحاد شوروی در ۲۲ژوئن۱۹۴۱/  ۱تیر۱۳۲۰، ایران به‌عنوان منطقه‌ای فوق استراتژیک، در کانون توجهات دولت‌های ابر قدرت به‌ویژه متفقین قرار گرفت. در سحرگاه روز ۲۵اوت۱۹۴۱/ ۳شهریور۱۳۲۰، با نقض بی‌طرفی، ایران از شمال و جنوب مورد تهاجم شوروی و انگلستان قرار گرفت، مناطق نفتی خوزستان، خرمشهر، بندر شاهپور اهواز بوشهر بندر عباس و چابهار از مهم‌ترین مناطق ساحلی ایران در کرانه‌های خلیج‌فارس و دریای عمان بود که به تصرف انگلستان درآمد.  با تشکیل کابینه محمدعلی فروغی در ۶شهریور۱۳۲۰/  ۱۹۴۱ و دستور به عدم مقاومت، ایران به‌صورت کامل به اشغال متفقین درآمد؛ دولت‌های شوروی و انگلستان در ۸شهریور۱۳۲۰/ ۱۹۴۱، با تسلیم یادداشتی به ایران خواستار تخلیه کامل نیروهای مسلح ایران در مغرب و جنوب کشور در خطوطی از خانقین تا بندر دیلم (بین بوشهر و خوزستان) و جایگزینی آن به‌وسیله متفقین شدند که به ترتیب مناطق خانقین، کرمانشاه، خرم‌آباد، مسجدسلیمان، هفتگل، گچساران و از آنجا تا دیلم را دربرمی‌گرفت. بر اساس قانون مصوب ۸بهمن۱۳۲۰/ ۲۸ژانویه ۱۹۴۲، مجلس شورای ملی ایران حق استفاده نامحدود از تمام خطوط راه آهن شوسه، فرودگاه، بنادر، لوله و تاسیسات نفتی تلگراف و بی‌سیم را به متفقین اعطا کرد.

ذخایر نفتی خوزستان یکی از مهم‌ترین منابع تامین‌کننده سوخت ارتش‌های متفقین در تمام دوره جنگ محسوب می‌شد.  از سال دوم جنگ با هدف افزایش تولیدات نفتی توسعه عملیات پالایشگاه آبادان سایر حوزه‌های نفتی خوزستان آغاز شد. بر این اساس استخراج از منابع آغاجاری آغاز و خط لوله‌ای از آن به آبادان در سال۱۹۴۴/  ۱۳۲۳، شروع به کار کرد. سال بعد چاه نفت «گچ سفید» شروع به استخراج کرد و خط لوله‌ای از آن به منطقه «ویس» (مابین اهواز و شوشتر) کشیده و به خط لوله بین مسجدسلیمان و آبادان متصل شد. کارخانه تهیه بنزین هواپیما (معروف به یکصد اکتان) با ظرفیت یک‌میلیون تن بنزین در سال نیز در ۱۹۴۰ / ۱۳۱۹ش به کار افتاد. ساخت خط لوله در مرز ایران و عراق از نفت شاه به کارخانه تصفیه نفت الوند و سپس به به خط لوله قصر شیرین، لوله‌گذاری از آبادان به شعیبه و از آبادان به ام‌القصر و از اهواز به اندیمشک نمونه‌هایی از این‌گونه اقدامات تولید ظرفیت بود.

علاوه بر آن شرکت نفت ایران و انگلیس اقدام به ایجاد لوله‌های نفت جدیدی از چاه‌های نفت ایران به شهرستان‌های شمال عراق برای تهیه سوخت مصرفی نیروهای نظامی متفقین در خاورمیانه کردند. کار تولید، بازاریابی و فروش نفت ایران در کنترل کامل دولت انگلستان قرار داشت. متفقین با استخراج نامحدود نفت از چاه‌های ایران و بدون پرداخت بهای آن صدها میلیون تومان از منابع ملت ایران را به غارت بردند. اقدامات عمرانی در حوزه نفت ایران نیز با هدف پیشبرد مقاصد نظامی متفقین بود و با وجود اینکه تمام این اقدامات در ایران انجام می‌گرفت نفعی برای اقتصاد جنگ ایران نداشت و مردم از لحاظ تهیه نفت در مضیقه شدید قرار داشته و شاهد افزایش قیمت نفت و بنزین بودند.  نفت در آغاز اشغال ایران به حلبی ۱۵تومان رسید.

انگلستان برای اجرای طرح‌های خود، کارشناسان و کارگرانی از کشورهای دیگر را استخدام کردند.  با وجود اینکه ایرانیان در آن زمان برای حل مشکلات معیشتی خود، بیشتر از هر زمانی به این مشاغل احتیاج داشتند و به خاطر این کار حتی از شهرهای خود مبادرت به مهاجرت به خوزستان می‌کردند، تعداد کارکنان شرکت افزوده شد، جمعیت آبادان روبه فزونی گذاشت و مساله مسکن به یکی از بحران‌های این منطقه تبدیل شد. این مساله افزایش نارضایتی بین کارگران «بیکار و گرسنگان از جان‌گذشته خوزستان و به‌ویژه آبادان با ظاهری تابناک و باطنا دردناک» و اعتصاب عمومی شد. «عسرت و بدبختی کارگران شاید تا آن تاریخ بی سابقه بوده باشد»

 کمبود خواربار عمومی

  با گذشت تنها یک ماه از اشغال ایران ارزش پول ایران تنزل کرد. از شهریور۱۳۲۰ به بعد، مجلس ایران برای تامین نیاز ریالی متفقین، سه بار اجازه انتشار اسکناس داد. این مساله موجب افزایش حجم فراوان اسکناس در گردش و کاهش شدید ارزش ریال شد. با هر چاپ اسکناس موجی از تورم مصنوعی و گرانی از ۱۵ تا ۲۰درصد اقتصاد ایران را دربرمی‌گرفت، با اشغال ایران خطر امکان قحطی‌های گسترده و لزوم تهیه خواربار عمومی در میان دولت‌مردان وقت، پیش‌بینی شده بود. حضور هزاران نظامی خارجی در مناطق جنوبی ایران که تدارکات آنان عمدتا به‌وسیله محصولات داخلی و منطقه‌ای صورت می‌پذیرفت به همراه نابسامانی‌های اقتصادی به‌ویژه در تولیدات زراعی مشکلات معیشتی و کمبود شدید خواربار عمومی را افزایش داد.

بخشی از مقاله‌ای به قلم محمدجعفر چمنکار