تشکیلات  نوین توزیع

به گفته چارلز جی برند، رئیس دفتر بازارهای تازه تاسیس وزارت کشاورزی، زمان آن فرا رسیده بود که دولت فدرال برای تقویت اکوسیستم تجاری پیچیده که از طریق آن کالاها از تولیدکننده به مصرف‌کننده جریان می‌یابد، اقدام کند. سامان‎‌دهندگان شهرداری (municipal reformers) بر این عقیده بودند که بازارهای عمومی برای تغذیه شهرها در قرن بیست‌و‌یکم با وجود محبوبیت آتی فروشگاه‌های زنجیره‌ای مواد خوراکی، حیاتی خواهند بود.

در آن ویژه‌نامه، اهمیت بازارهای عمومی برای طرفداران حکمرانی خوب از طریق تاریخچه مختصری از بازارهای عمومی آمریکا و نبرد سرسختانه آنها علیه صنایع خصوصی توضیح داده شده بود. برای هزاران سال، بازارهای عمومی در مسوولیت دولت محلی بوده است. به‌دلیل تلفات ناشی از رقابت شدید، بازارهای عمومی برای بقای اقتصادی یک شهر ضروری هستند. با پیروی از این رسم، شهرداری‌ها در آمریکای قرن هجدهم فضای عمومی و خیابان‌های بسیار عریض را برای بازار تعیین کردند. متصدیان بازار شهرداری بر خرده‌فروشی مواد خوراکی نظارت و کنترل دقیقی داشتند تا از مصرف‌کنندگان در برابر مواد خوراکی فاسد و کالاهایی که به وزن‌ها و اندازه‌گیری‌های استاندارد پایبند نیستند، محافظت کنند. کارگران بازار، اقلام با وزن یا اندازه ناکافی را به نوانخانه یا آسایشگاه می‌بردند و در ازای درآمد حاصل از اجاره غرفه‌های بازار، بودجه کمک مالی برای فقرا را تامین می‌کردند. ساعات کار بازار، همه طبقات مختلف اجتماعی را دربرمی‌گرفت.

1 copy

زنان و کودکان در نوانخانه سنت‌لوئیس، 1904.

با قرار گرفتن بازارها در نزدیکی یا طبقه همکف تالار شهر، مسوولیت‌های دولت برای خرده‌فروشی مواد خوراکی بیشتر شد. برای تطبیق جمعیت شهری رو به رشد، جوامع در سراسر ایالات متحده در نیمه اول قرن نوزدهم خانه‌های بازار تخصصی ساختند که گاهی اوقات با هزینه‌های عمومی قابل توجهی همراه بود. معروف‌ترین بازار، فانویل هال بوستون بود که شهردار جوزیا کوئینسی بر ساخت آن بین سال‌های1823 و 1826 با استفاده از یک میلیون دلار پول عمومی نظارت کرد. ساختمان‌های بازار تخصصی به‌دلیل ارزش زیبایی‌شناختی و ظرفیت آن برای بازاریابی مواد خوراکی یک شهر تحسین‌ می‌شدند. بازرگانان، از جمله قصابان در واشنگتن دی‌سی، در دهه1870 دست به تشکیل شرکت‌های خود زدند؛ در فیلادلفیا، مشتریان ثروتمند را هدف قرار دادند و در عین حال بازارهای متعلق به شهرداری را به طبقات پایین واگذار کردند. رسانه‌ها و نشریات عامه‌پسند، خریداران طبقه متوسط را متقاعد کردند که بازارهای خصوصی از نظر محیط، امنیت و زیبایی برتر از بازارهای شهری هستند. با این حال، بازارهای عمومی در نتیجه رقابت از سوی بازارهای خصوصی، خواربارفروشان خرد دورافتاده، کمیسیون بازرگانان، تغییر بافت جمعیتی شهرها و تخریب فیزیکی با بحران مواجه بودند. بازارهای عمومی از زمان پیدایش آنها جنبه‌ای از مدیریت شهری بوده است؛ اما همان‌طور که لوی، معاون کنترل نیویورک، در سال1899 اعلام کرد، زمان آن رسیده است که «از تجارت بازار عمومی خارج شویم.» در مقایسه با بازارهای باشکوه در اروپا، وضعیت کنونی بازارهای ایالات متحده یک وضعیت آمریکایی تلقی می‌شد. یکی از نویسندگان ماهنامه آتلانتیک در سال1909 عنوان کرد که بازارهای فولتون یا واشنگتن در نیویورک یا بازار هال فانویل در بوستون با بازارهای وسیع معاصر شهرهای اروپایی قابل مقایسه نیستند.

2 copy

وضعیت نامناسب بازارهای عمومی آمریکا نیز در گزارشی از سوی کمیسیون سلطنتی حقوق بازار و عوارض در سال1891 ارائه شد که زوال آنها را به فقدان مقررات دولتی نسبت داد. «عصر تاریک» تاریخ شهرداری آمریکا که از سال 1865 تا 1895 ادامه داشت و به‌دلیل از هم پاشیدگی، اتلاف و ناکارآمدی مدیریت محلی به این نام معروف شد، با زمان‌های ناگوار بازارهای عمومی نیز مصادف شد. وضعیت رقت‌آور این بازارها، سازمان‌های تشکیلات سامان‌دهنده شهرداری، مانند اتحادیه ملی، شهرداری‌ها را بر آن داشت تا راه‌اندازی بازارها را در دستور کار خود قرار دهند. بازارهای عمومی به‌عنوان «دماسنج» حیاتی برای سنجش سلامت و رفاه یک شهر عمل می‌کردند؛ زیرا مکان‌های آشکاری بودند که در آن مسائل شهری تراکم ترافیک، بهداشت و تخریب فیزیکی به سوی هم میل می‌کردند. در هنگام تلاش برای سامان‌دهی بازارهای عمومی، محققان USDA تراکم ترافیک در اطراف بازارها را مورد مطالعه قرار دادند؛ مانند آنچه در خیابان سوث واتر شیکاگو در سال 1915 مشهود است. برای تصدیق حقوق شهرها برای سازمان‌دهی، مدیریت و کنترل بازارها، اتحادیه ملی شهرداری‌ها برنامه شهرداری را در سال1897 طراحی کرد. دان.ای.ماوری و جی.اف.کارتر استدلال کردند که بازارهای تحت مالکیت و اداره شهرداری ضروری هستند؛ زیرا هزینه‌های زندگی را کاهش می‌دهند. کارتر در آرزوی نابغه‌ای بود که تولیدکنندگان مواد خوراکی را در یک سازمان واحد و قدرتمند متحد کند و بازارهای عمومی را در هر شهر راه‌اندازی کند. بنابراین بازارهای عمومی توسط سامان‌دهان شهرداری که شجاعانه برای پایان دادن به مسائلی که آنها را در معرض خطر قرار می‌داد، به مبارزه پرداختند.

پیش از مداخله دولت فدرال در سامان بازار عمومی، ابتکارات محلی با دامنه و کارآیی متفاوت صورت گرفت. ترکیب بازار و زمین بازی، ایده‌ای بود که جورج ای.وارینگ جونیور در سال1895 به شهردار نیویورک ارائه کرد. مری ال.لینکلن و سه زن دیگر با رفتار مدیریتی خود نشان می‌داد چگونه زنان به‌طور خاص به ارتقای زیبایی‌شناختی بازارهای عمومی علاقه‌مند هستند. بهبودهای زیبایی‌شناختی در بازارهای عمومی نیز توسط مدیریت محلی با این باور انجام شد که شهرت شهر را در سطح ملی و بین‌المللی افزایش می‌دهد. این ایده برگرفته از جنبش زیبای شهر بود که طرفداران آن نیز معتقد بودند که پیشرفت‌های زیبایی‌شناختی، اصول اخلاقی و احساس عظمت مدنی را به ساکنان القا می‌کند.

6 copy

پسر جوانی در بازار مرکزی واشنگتن دی‌سی از یک غرفه میوه و سبزیجات تازه مراقبت می‌کند. 1915

سایروس سی میلر، مسوول منطقه برانکس پیشنهاد کرد که انبارهای مواد خوراکی تحت کنترل شهرداری به نام بازارهای پایانه عمده‌فروشی در کنار خطوط مهم آب و راه‌آهن راه‌اندازی شود. پیش از اینکه خوراک به مراکز خرده‌فروشی خصوصی مختلف تحویل داده شود، این نوع بازار، جمع آوری و بازرسی مواد خوراکی را آسان‌تر و کم‌هزینه‌تر می‌کند. مدیران شهری با سرمایه‌گذاری در بازارهای عمده‌فروشی به جای بازارهای خرده‌فروشی، کنترل بخش سودآورتر بازاریابی و توزیع مواد خوراکی را که اساسا در اختیار شرکت‌های راه‌آهن و کشتی‌های بخار بود، در دست می‌گرفتند. ازآنجاکه نیویورکی‌ها به‌سبب دوری از منبع نمی‌توانستند مستقیما از تولیدکنندگان خوراک بخرند، پیشنهاد میلر شامل واسطه‌هایی بین تولید‌کننده و مصرف‌کننده بود.

برای ارائه سیستم‌های بازار « نمونه» برای شهرهایی که علاقه‌مند به ساختن امکانات بازاریابی مقرون به صرفه‌تر و موثرتر بودند، وزارت کشاورزی ایالات متحده آمریکا (USDA) دفتر بازارها را در سال1913 تاسیس کرد. کشاورزان از دولت فدرال انتظار داشتند که واسطه‌ها را حذف کند، زنان خانه‌دار انتظار داشتند بازارهای بهداشتی بیشتری تحت سیستم «بازار نمونه»وجود داشته باشد و شهرداری‌ها به دولت فدرال برای تقویت استانداردهای ملی و ارائه تسهیلات به بازار نگاه می‌کردند که همگی به حمایت عمومی فوری از دفتر بازارها کمک کردند. پس از آنکه قانون خوراک و داروی خالص در سال1906 موجب کشمکش میان دست اندرکاران تجارت مواد خوراکی و دولت فدرال شد، «یواس‌دی‌ای» دفتر بازارها را با هدف اتخاذ رویکردی متعادل برای تعیین مقررات مواد خوراکی تشکیل داد. دفتر «اداره بازارها» نیز مسوول بررسی مواد خوراکی درون ایالتی و تایید کیفیت این محصولات شد. جورج ورن برنچ، محقق اصلی بازار«یواس‌دی‌ای» در اکتبر1913 مجوز بازرسی از چهار بازار شهر را دریافت و توصیه‌هایی برای بهینه‌سازی این بازارها ارائه کرد. او شهرنشینی رو به رشد کشور، هزینه‌های بالای مواد خوراکی، ترافیک سنگین، و بازارهای خرده‌فروشی غیربهداشتی را دلیل فقدان یک سیستم بازار نمونه دانست.

علاوه‌براین، او از «مقامات عالی رتبه مدیریتی» خواست تا بر بازارها نظارت کنند و «مردان جوان و با استعداد» به‌عنوان بازرس در «اداره بازارها» کار کنند. از زنان فقط انتظار می‌رفت که به‌عنوان مشتریان تحصیل‌کرده در ایجاد سیستم‌های بازار نمونه مشارکت داشته باشند.

بازاریابی و توزیع مواد خوراکی شهری موضوع یک ارزیابی سراسری توسط محققان «یواس‌دی‌ای» بود. این گزارش موارد زیادی از ساختمان‌های کثیف بازار، ترافیک و مواد خوراکی گران قیمت را نشان داد. برای یافتن منابع ضایعات و مستندسازی حمل‌ونقل غیر ضروری، آنها همچنین از مسیری عکس گرفتند که مواد خوراکی از مزرعه تا مشتری طی می‌کنند.

پیش از خرید، از زنان خواسته شد که مواد خوراکی را از نظر سلامت و کیفیت بررسی کنند. اداره بازارها قدیمی‌ترین مستندهای شناخته‌شده درباره بازاریابی و توزیع مواد خوراکی شهری در ایالات متحده را ایجاد کرد که بر موضوعاتی از قبیل سبدهای غیراستاندارد، احتکار، سیستم اعتباری و رویه‌های حسابداری تمرکز دارد.

7 copy

بازارهای محدود- حاشیه‌ای، مانند این بازار در دیوبوک، آیووا، غیررسمی‌تر از بازارهای خرده‌فروشی بودند.

سه نوع بازار مختلف - بازارهای محدود حاشیه‌ای، بازارهای پایانه عمده‌فروشی و بازارهای عمومی خرده‌فروشی- در دهه1930 ظهور کردند. درحالی‌که بازارهای پایانه‌های عمده‌فروشی دریافت و توزیع عمده‌فروشی‌های مواد خوراکی را هدایت می‌کردند، بازارهای محدود، کشاورزان و دست‌فروشان را در امتداد یک خیابان در خود جای می‌دادند.

بازارهای عمومی خرده‌فروشی دارای فضای بیرونی برای کشاورزان و غرفه‌های داخلی مواد خوراکی برای بازرگانان بود. بازار خرده‌فروشی قرن بیستم نوید سبک جدیدی را می‌داد که با مواد جدیدی مانند کاشی، بتن، فولاد، مرمر و شیشه مشخص می‌شد. اداره بازارها به صاحبان مشاغل علاقه‌مند به گشودن یک خواربارفروشی مشاوره داد و هفت طرح استاندارد را برای بازارهای نمونه ارائه کرد.

در سال‌های 1915 و 1917، بازارهای عمومی در نتیجه ابتکارات ایالتی و محلی ایجاد شدند و مدیریت کشاورزی ایالت ماساچوست شهرها را ملزم کرد تا ساختارهای بازار را حفظ کنند یا میدان‌ها و خیابان‌های خاصی را برای بازارهای عمومی اختصاص دهند.

جنی ولز ونت‌ورث علاوه بر حمایت از بنادر، بندرگاه‌ها و برخی سواحل رایگان ارتقایافته برای تشویق و تسریع تجارت، طرح «دریانوردی تجاری» ملی برای حمل مازاد محصولات به سایر کشورها و تحویل اقلام خارجی به سواحل آمریکا را پیشنهاد کرد. بنا به آمار در آن زمان، اتحادیه ملی شهرداری بسیاری از شهرها بیش از 100فروشگاه و حداقل هفت شهر بیش از 1000فروشگاه موادخوراکی داشتند.  مصرف‌کنندگان معتقد بودند که از نظر تنوع، قیمت، امکان دسترسی، شرایط بهداشتی، و امکانات سردخانه، بازارهای عمومی نسبت به مکان‌های خرده‌فروشی خصوصی مواد خوراکی ارجحیت دارند.

8 copy

یک تولیدکننده در بازار کشاورزان شهرداری شرقی، دیترویت.

در گذشته، بازارهای شهری تنها وظیفه بازاریابی و توزیع مواد خوراکی شهری را به عهده داشتند. با این حال، با افزایش توزیع‌کنندگان عمده فروشی که دسترسی بیشتری به حمل‌و‌نقل ریلی و سردخانه نسبت به بازارهای شهری داشتند، این وضعیت تغییر کرد. در نتیجه خرده‌کشاورزان، بازار مستقیم خود را از دست دادند.

دفتر بازارها از گنجاندن روش‌های پیشرفته‌تر توزیع مواد خوراکی، از جمله تعاونی غفلت کرد و در عوض از یک سیستم بازار نمونه سنتی و غیرانقلابی حمایت کرد.

 بازارهای عمومی برای اولین‌بار در دوران مدرن به‌عنوان ابزاری برای رسیدگی به مسائل شهری از جمله قیمت‌های بالای مواد خوراکی، کمبود مواد خوراکی تازه، تراکم ترافیک و شرایط ناسالم معرفی شدند. برای گروه‌بندی تمام وظایف اقتصادی در یک بخش واحد، وزارت کشاورزی آمریکا در سال1922 دفتر اقتصاد کشاورزی را ایجاد کرد. اداره فواید عمومی تنها سازمان دولتی بود که به‌طور مستقیم از بازارهای محلی در دوران رکود بزرگ حمایت کرد. بازارهای عمومی در طول دهه‌های 1950 و 1960 آسیب دیدند؛ زمانی که شرکت‌ها شروع به کنترل بیشتر بخش‌های گوناگون مواد خوراکی کردند.

شهرها نقشی را که بازارهای عمومی در ارتقای توسعه اقتصادی و جمعی در دهه1970 ایفا کردند، دوباره بررسی کردند و در پاسخ، بسیاری از آنها به بازارهای کشاورزان در فضای باز به‌عنوان جایگزینی سریع و مقرون به صرفه برای طرح‌های توسعه و حفاظت بزرگ‌تر روی آوردند. زمانی که بازارهای عمومی آنها در خطر نابودی قرار داشت، جوامع نیز از کمپین‌های «نجات بازار» حمایت مالی کردند. سامان‌دهی بازار عمومی عصر جدید منجر به ابتکارات ایالتی و محلی شد که از بازارهای عمومی برای مقابله با «شرارت» شهری ناشی از قیمت‌های بالای مواد خوراکی استفاده کرد. بازارهای عمومی به‌عنوان مکان‌های مهم تجمع مدنی در سراسر دوران مدرن در نظر گرفته می‌شدند، زمانی که مردم و دولت محلی برای دستیابی به اهداف مشترک با یکدیگر همکاری می‌کردند.