استراتژی قیمت‌افزایی نفت

گروه تاریخ اقتصاد:آنگونه که در کتاب سیاست‌های نفتی بعد از ملی شدن نفت آمده نقش «فواد روحانی» در مدیریت اوپک و تعامل با شرکت‌های نفتی خیلی موثر بود. اما پس از او ما هیچ‌وقت نتوانستیم نماینده‌ای را از ایران در آن جایگاه قرار دهیم. مخصوصا در اواخر دهه ۷۰ میلادی، خیلی هم با اعضای اوپک همسویی نداشتیم. جایگاه ایران در اوپک پس از سال‌های دبیر کلی روحانی چگونه بود؟ ببینید موقعیت ایران در اوپک را در دو دوره متمایز از هم می‌توان تقسیم کرد. یکی پنج سال نخست ایجاد اوپک و آن مذاکرات مقدماتی بود که در زمان فواد روحانی انجام شد که در آنجا شاه یک جایگاه معتدل در مواجهه با شرکت‌های نفتی را انتخاب کرد. ولی پس از آن، این رویه به کلی عوض شد. یعنی سیاست شاه در دهه ۷۰ میلادی به کلی با آن دوره متفاوت بود. دلیلش هم این بود که با توجه به نیاز مبرم به درآمد بیشتر برای اجرای برنامه‌های وسیع و پرهزینه عمرانی کشور، شاه سازمان اوپک را عامل موثری در جهت افزایش بهای نفت و در نتیجه کسب درآمد افزوده دانست و لزوما برای رسیدن به این هدف نقش هدایت گروه را در جهت افزایش بهای نفت بر عهده گرفت و پرچمدار مبارزه با کمپانی‌ها شد. در حقیقت اگر شما به دوره ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۵ برگردید دوره‌ای بود که آغاز آن با کنفرانس فوریه ۱۹۷۱ در تهران پیش آمد و در اینجا بود که شاه با سخنرانی در کاخ سنا با حضور وزرای نفت اوپک، قدم اول را برای افزایش قیمت برداشت و فعالیت اوپک برای افزایش قیمت و کسب درآمد و اختیارات بیشتر برای کشورهای صاحب نفت در این چند سال ادامه پیدا کرد و آخرین مرحله‌اش هم در کنفرانس دسامبر ۱۹۷۳ در تهران بود که در آنجا دوباره شاه وارد عمل شد و ایران موفق شد قیمت ۱۱ دلار و۶۵ سنت برای هر بشکه را به کشورهای عضو اوپک بقبولاند و شرکت‌های نفتی را هم وادار کند تسلیم چنین افزایش قیمتی شوند. بنابراین همان‌طور که عرض کردم دو دوره را شما در نظر بگیرید؛ یک دوره که ایران نقش موثری در اوپک نداشت و دوره بعدی، که مسلما ایران نقش بسیار مهمی ایفا کرد و رهبری اوپک را برعهده گرفت.

حالا که ۴۰ سال از سال‌های دهه ۷۰ میلادی سپری شده، استراتژی ایران را که منجر به افزایش قیمت نفت شد چقدر تایید می‌کنید؛ استراتژی‌ای که به نوعی خود را رودررو و مقابل غرب قرار داد؟ الان که به آن سال‌ها نگاه می‌کنید چقدر قابل تایید بود؟

کاملا قابل تایید بود. چون قیمت نفت در بازارها برای مدت ۲۳، ۲۴ سال راکد مانده بود و حتی دو بار، یکی در سال ۱۹۵۹ و دیگری در سال ۱۹۶۰ قیمت‌ها را تا اندازه‌ای پایین آوردند. بنابراین در این دوره کوچک‌ترین تماس یا مشورتی با کشورهای صاحب نفت راجع به قیمت نفت گرفته نشد. بنابراین شاه به این نتیجه رسیده بود که موقع این رسیده که کشورهای تولیدکننده خودشان بتوانند در تعیین قیمت نقش موثر داشته باشند و این زمانی بود که ایران احتیاج مبرم به درآمد بیشتر برای اجرای برنامه‌های گسترده عمرانی داشت. بنابراین آن موقع بود که شاه تصمیم گرفت از اوپک برای این تصمیمات بهره‌برداری کند و موفق هم شد و همان‌طور که عرض کردم اگر ملاحظه کنید می‌بینید که در نتیجه مبارزات اوپک با شرکت‌های نفتی، بهای اعلام‌شده شاخص اوپک از یک دلار و ۸۰ سنت در هر بشکه در سال ۱۹۷۰ به دو دلار و ۱۸ سنت در هر بشکه در سال ۱۹۷۱ و سپس به سه دلار و ۲۰ سنت در اواسط سال ۱۹۷۳ و پنج دلار و ۱۲ سنت در اکتبر ۱۹۷۳ و بالاخره ۱۱ دلار و ۶۵ سنت هر بشکه در اول ژانویه ۱۹۷۴ رسید. این افزایش قیمت مسلما نتیجه مبارزه با شرکت‌های نفتی بود و به همین علت بود که ایران به عنوان آغازگر مبارزه با کمپانی‌ها و سرسخت‌ترین عامل افزایش بهای نفت در دنیای غرب شناخته شده بود.

- بخشی از یک گفت و گو با پرویز مینا، عضو هیات مدیره و مدیر امور بین‌المللی شرکت نفت در دهه ۱۳۵۰، به نقل از هفته نامه تجارت فردا، شماره ۱۱۹، ۱۱ بهمن ماه ۱۳۹۳.